تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 51. ذاریات آیه 15-19

آیه
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ
آخِذِینَ مَآ آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُواْ قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ‏
کَانُواْ قَلِیلاً مِّنَ الَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّآئِلِ وَ الْمَحْرُومِ‏
ترجمه
همانا اهل تقوا در باغ‏ها و (کنار) چشمه‏ها (جای دارند.
و آنچه را پروردگارشان به آنان عطا کند، دریافت می‏دارند، آنان قبل از آن (در دنیا) نیکوکار بودند.
(برنامه‏شان این بود که) اندکی از شب را می‏خوابیدند.
و در سحرگاهان، استغفار می‏کردند.
و در اموالشان، برای سائل و محروم حقی بود.
نکته ها
«یهجعون» از «هجوع» به معنای خواب شبانه است.
آیه 17 دو گونه معنا می‏شود: یکی آنکه متّقین، بیشتر شب را بیدارند و اندکی از آن را می‏خوابند، دیگر آنکه متّقین، بیشتر شب‏ها به عبادت برمی‏خیزند و کم است شب‏هایی که آنها تماماً در خواب باشند و برای عبادت برنخیزند. چنانکه در روایتی از امام صادق‏علیه السلام درباره «کانوا قلیلاً من الّیل ما یهجعون» پرسیدند، فرمود: شب‏های کمی اتّفاق می‏افتد که آنان بخوابند و در آن قیامی (برای عبادت) نداشته باشند.**کافی، ج‏3، ص‏446.***
امام صادق‏علیه السلام فرمود: برترین زمان برای دعا، وقت سحر است. چون خداوند فرموده است: «و بالاسحار هم یستغفرون»**مستدرک، ج‏5، ص‏200.***
امام صادق‏علیه السلام درباره «و بالاسحار هم یستغفرون» فرمود: مراد، هفتاد مرتبه استغفار کردن در نماز وِتر نماز شب است.** تهذیب، ج‏2، ص‏130.***
امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند: مراد از محروم در آیه، کسی است که مشکل عقلی ندارد ولی رزق او توسعه نیافته است. «لیس بعقله بأس و لم یبسط له فی الرزق»** کافی، ج‏3، ص 500.***
گویا این حدیث، پاسخ کسانی است که گمان می‏کنند رزق وسیع آنان به خاطر علم و تدبیر و زرنگی و تخصص و عقلشان است، لذا امام فرمود: افراد عاقلی هستند که علی رغم تلاش و کوشش، باز هم چرخ زندگی آنان نمی‏چرخد.
پیام ها
1- برای هدایت و ارشاد مردم، باید عنصر تشویق و تهدید بهم پیوسته باشد. «ذوقوا فتنتکم... انّ المتقین فی جنّات...»
2- برای تقوا پیشگان، نه یک باغ و چشمه، که باغ‏ها و چشمه‏های با عظمتی است. «جناتٍ و عیونٍ» (تنوین نشانه عظمت است)
3- چشم پوشی از لذّت‏های فانی و زودگذر، کامیابی دائمی را به همراه دارد. «انّ المتقین فی جنّات... آخذین...»
4- علاوه بر چشمه‏ها و باغ‏ها، بهشتیان هر لحظه از طرف پروردگار، نعمت تازه‏ای دریافت می‏کنند. «آخذین ما آتاهم ربّهم»
5 - آنچه به بهشتیان عطا می‏شود، در شأن ربوبیّتِ خداوند است. «آتاهم ربّهم»
6- عطاهای بهشتی را، ذات مقدّس خداوند به متّقین می‏دهد. «آتاهم ربّهم» (نظیر آیه 21 سوره انسان که می‏فرماید: «سقاهم ربّهم» خدا آنان را سیراب می‏کند.)
7- آن کس که در این دنیا رنج نبرد، به گنج جاودان آخرت نخواهد رسید. «انهم کانوا قبل ذلک محسنین» آری برداشت آخرت نتیجه کشت دنیوی است.
8 - لازمه‏ی تقوا، احسان و نیکوکاری است. «المتّقین... محسنین»
9- پاداش الهی، با عملکرد انسان همگون است. پاداش نیکی به دیگران در امروز سبب دریافت نیکی در فرداست. «آخذین... محسنین»
10- نیکوکاری باید سیره دائمی انسان باشد. «کانوا... محسنین»
11- شب زنده‏داری، از نشانه‏های متقین است. «قلیلاً من الّیل ما یهجعون»
12- نماز و نیایش در شب و استغفار در سحر، کار دائمی متقین است. «یهجعون، یستغفرون» (فعل مضارع نشانه تداوم و استمرار است)
13- همه انسان‏ها حتّی متقین در معرض لغزش هستند و به استغفار نیاز دارند. «المتقین... هم یستغفرون» (آمدن کلمه «هُم» یعنی اهل تقوا با داشتن تقوا باز هم دائماً استغفار می‏کنند.)
14- در تهجّد و سحرخیزی، از میان تمام اذکار و دعاها، استغفار جایگاه ویژه‏ای دارد. «و بالاسحار هم یستغفرون»
15- استغفار در سحر، اوج عبادت است. «و بالاسحار هم یستغفرون»
16- اسلام مکتب جامعی است و عبادت در شب را با خدمت به محرومان در کنار هم قرار داده است. «و بالاسحار هم یستغفرون و فی اموالهم...»
17- گروهی از مردم، محروم‏اند امّا سؤال نمی‏کنند، باید به آنان نیز توجّه شود. «للسائل والمحروم»
18- کمکی که به سائل و محروم می‏کنید، حق خودشان را می‏دهید، زیرا خداوند در اموال مردم حقی برای آنان قرار داده است، پس بر آنان منّت نگذارید. «حق للسائل و المحروم»
19 نباید منتظر ماند تا محرومان سؤال خود را مطرح کنند و بعد ما اقدام کنیم، باید آبرو و حرمت افراد حفظ شود. «و فی اموالهم حق... المحروم»
20- لازمه‏ی تقوا، فقر و ناداری نیست و می‏توان متّقی ثروتمند بود. زیرا قرآن می‏فرماید: در اموال آنان، حقّی برای محرومان است. پس آنان باید به قدری درآمد و ثروت داشته باشند که علاوه بر تأمین نیازهای زندگی خود، به دیگران نیز کمک کنند. «المتقین... فی اموالهم حق للسّائل و المحروم»