تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 59. حشر آیه 9

آیه
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّآ أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی‏ أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏
ترجمه
و کسانی که در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جای گرفتند و کسانی را که (از مکّه) به سویشان هجرت نمودند دوست می‏دارند و در دل، نیازی به آنچه (از فیئ) به مهاجران داده شده احساس نمی‏کنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولی مهاجران را بر خود مقدّم می‏دارند و کسانی که از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
نکته ها
«تبوّؤ» از «بواء» به معنای نزول و جای گرفتن در مکان است.**تفسیر مراغی.*** «خصاصة»، به فقری که سبب شکاف زندگی شود گفته می‏شود و «یوق» از «وقایه» به معنی حفاظت و کنترل است، «شُحّ» به معنای بخل همراه با حرص است.**مفردات راغب.***
در کنار بهره‏مند کردن مهاجران از فیئ، خداوند به ستایش انصار و مردم مدینه می‏پردازد که آنان، هم خانه‏هایشان را برای مهاجران آماده کردند و هم ایمانشان را کامل نمودند که تمام دستورات را بدون دغدغه عمل کردند.
در حدیث می‏خوانیم: امام جوادعلیه السلام از اول شب تا صبح فقط یک دعا می‏کرد: «الّلهم قنی شُحّ نفسی» خدایا! مرا از بخل نفسانی‏ام حفظ کن. راوی می‏گوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یک دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فایّ شی‏ء اشد من الشّحّ» چه چیزی خطرناک‏تر از بخل است.
در حدیث دیگری می‏خوانیم: «لایجتمع الشحّ و الایمان فی قلب رجل مسلم»**تفسیر مجمع البیان.***، بخل و ایمان در دل یک مسلمان جا نمی‏گیرد.
ایثار، یک کمال است امّا نباید موجب خروج از حدّ اعتدال شود، چنانکه قرآن در آیه 67 سوره فرقان، در وصف عباد الرّحمن می‏فرماید: «و الّذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً»، آنان در انفاق، نه زیاده‏روی می‏کنند و نه کوتاهی، بلکه راهی میانه را در پیش می‏گیرند.
این موضوع، در روایتی از امام صادق‏علیه السلام نیز مورد تأکید قرار گرفته است.**تفسیر نورالثقلین.***

پیام ها
1- بستر سازی برای ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تبوّؤ الدار»
2- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تبوّؤ الدار و الایمان»
3- محبّت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یحبّون من هاجَرَ الیهم»
4- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. «یحبّون... یؤثرون»
5 - دوستی پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشم‏داشت. «یحبّون من هاجر»
6- تظاهر به کمال ارزش ندارد، کمال آن است که در عمق جان باشد. «لایجدون فی صدورهم حاجة»
7- در ستایش از گروهی، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود. در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش می‏کند. «یحبون من هاجر الیهم»
8 - مهم‏تر از مهمان‏دوستی، مهاجر دوستی است، زیرا مهمان چند روزی بیشتر نیست، ولی مهاجر مدّت‏هانزد انسان می‏ماند. «یحبون من هاجر الیهم»
9- در تجلیل، سلسله مراتب و سوابق حفظ شود. اول مهاجران(آیه قبل) بعد انصار(این آیه) و در آیه بعد از تابعین ستایش شده است.
10- خداوند از افرادی که حسد ندارند ستایش می‏کند. (معمولاً حسادت‏ها به هنگام تقسیم مال جلوه می‏کند. با این‏که پیامبر، فیئ را تنها به مهاجران داد ولی انصار چشم‏داشتی نداشتند.) «لایجدون... حاجة مما اوتوا»
11- طبع بلند و دید وسیع، مورد ستایش قرآن است. «لایجدون فی صدورهم حاجة»
12- اظهار دوستی کافی نیست، دوستیِ عملی لازم است. «یحبّون... یؤثرون»
13- بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یؤثرون... و لو کان بهم خصاصة»
14- رستن از بخل، مایه رستگاری است. «مَن یوق شحّ نفسه... هم المفلحون»
15- بخل با نفس عجین است. اگر کسی از بخل دور شود نه تنها از مال بلکه از جان نیز می‏تواند بگذرد. «یوق شحّ نفسه»
16- بخیل، رستگار نمی‏شود. «مَن یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون»
17- نجات از بخل، با کمک و امداد الهی ممکن است. کلمه «یوقَ» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
18- بسیاری از کمالات، مربوط به نجات از بخل است. جمله «یوق شح نفسه» به عنوان کلید، در آخر آیه آمده است.