آیه
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّآ أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه
و کسانی که در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جای گرفتند و کسانی را که (از مکّه) به سویشان هجرت نمودند دوست میدارند و در دل، نیازی به آنچه (از فیئ) به مهاجران داده شده احساس نمیکنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولی مهاجران را بر خود مقدّم میدارند و کسانی که از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
نکته ها
«تبوّؤ» از «بواء» به معنای نزول و جای گرفتن در مکان است.**تفسیر مراغی.*** «خصاصة»، به فقری که سبب شکاف زندگی شود گفته میشود و «یوق» از «وقایه» به معنی حفاظت و کنترل است، «شُحّ» به معنای بخل همراه با حرص است.**مفردات راغب.***
در کنار بهرهمند کردن مهاجران از فیئ، خداوند به ستایش انصار و مردم مدینه میپردازد که آنان، هم خانههایشان را برای مهاجران آماده کردند و هم ایمانشان را کامل نمودند که تمام دستورات را بدون دغدغه عمل کردند.
در حدیث میخوانیم: امام جوادعلیه السلام از اول شب تا صبح فقط یک دعا میکرد: «الّلهم قنی شُحّ نفسی» خدایا! مرا از بخل نفسانیام حفظ کن. راوی میگوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یک دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فایّ شیء اشد من الشّحّ» چه چیزی خطرناکتر از بخل است.
در حدیث دیگری میخوانیم: «لایجتمع الشحّ و الایمان فی قلب رجل مسلم»**تفسیر مجمع البیان.***، بخل و ایمان در دل یک مسلمان جا نمیگیرد.
ایثار، یک کمال است امّا نباید موجب خروج از حدّ اعتدال شود، چنانکه قرآن در آیه 67 سوره فرقان، در وصف عباد الرّحمن میفرماید: «و الّذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً»، آنان در انفاق، نه زیادهروی میکنند و نه کوتاهی، بلکه راهی میانه را در پیش میگیرند.
این موضوع، در روایتی از امام صادقعلیه السلام نیز مورد تأکید قرار گرفته است.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها
1- بستر سازی برای ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تبوّؤ الدار»
2- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تبوّؤ الدار و الایمان»
3- محبّت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یحبّون من هاجَرَ الیهم»
4- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. «یحبّون... یؤثرون»
5 - دوستی پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشمداشت. «یحبّون من هاجر»
6- تظاهر به کمال ارزش ندارد، کمال آن است که در عمق جان باشد. «لایجدون فی صدورهم حاجة»
7- در ستایش از گروهی، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود. در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش میکند. «یحبون من هاجر الیهم»
8 - مهمتر از مهماندوستی، مهاجر دوستی است، زیرا مهمان چند روزی بیشتر نیست، ولی مهاجر مدّتهانزد انسان میماند. «یحبون من هاجر الیهم»
9- در تجلیل، سلسله مراتب و سوابق حفظ شود. اول مهاجران(آیه قبل) بعد انصار(این آیه) و در آیه بعد از تابعین ستایش شده است.
10- خداوند از افرادی که حسد ندارند ستایش میکند. (معمولاً حسادتها به هنگام تقسیم مال جلوه میکند. با اینکه پیامبر، فیئ را تنها به مهاجران داد ولی انصار چشمداشتی نداشتند.) «لایجدون... حاجة مما اوتوا»
11- طبع بلند و دید وسیع، مورد ستایش قرآن است. «لایجدون فی صدورهم حاجة»
12- اظهار دوستی کافی نیست، دوستیِ عملی لازم است. «یحبّون... یؤثرون»
13- بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یؤثرون... و لو کان بهم خصاصة»
14- رستن از بخل، مایه رستگاری است. «مَن یوق شحّ نفسه... هم المفلحون»
15- بخل با نفس عجین است. اگر کسی از بخل دور شود نه تنها از مال بلکه از جان نیز میتواند بگذرد. «یوق شحّ نفسه»
16- بخیل، رستگار نمیشود. «مَن یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون»
17- نجات از بخل، با کمک و امداد الهی ممکن است. کلمه «یوقَ» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
18- بسیاری از کمالات، مربوط به نجات از بخل است. جمله «یوق شح نفسه» به عنوان کلید، در آخر آیه آمده است.