در زیارتنامه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: اللهم انک قلت و لو أنهم اذ ظلموا أنفسهم جاءوک فاستغفروا و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً...؛ خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودی: اگر آنها آنگاه که به خود ستم میکنند، نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبهپذیر و مهربان خواهند یافت. ای پیامبر عزیز! من آمدهام نزد تو در حالیکه از خداوند آمرزش میطلبم و در حالیکه از گناه گذشتهام پشیمانم. من بوسیله تو که بنده صالح خدا هستی و میتوانی برای من دعا و استغفار کنی به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو رو آوردهام تا گناهان مرا بیامرزد.(722)
طبق آنچه از روایات شیعه و سنی استفاده میشود، مراد از کلماتی که آدم به وسیله آن توبه نمود، توسل به بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمد و اهل بیت او علیه و (علیه السلام) است. چنان که در تفسیر درالمنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم برای پذیرش توبهاش، خداوند را به این نامها قسم داد: بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و حسین
سؤال: با اینکه کارهای خداوند قانونمند و بر اساس عوامل و سنتهای ثابت است، پس دعا چه نقشی دارد؟
پاسخ: همانگونه که انسان در سفر، حکم نماز و روزهاش غیر از انسان در وطن است، انسان دعاکننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنت خداوند لطف به اولی است، نه دومی. آری، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفیت انسان را برای دریافت الطاف الهی بیشتر میکند. همانگونه که توسل و زیارت اولیای خدا، شرایط انسان را عوض میکند. چنان که اگر کودکی همراه پدر به مهمانی رود، دریافت محبتش بیش از آن خواهد بود که تنها برود. بنابراین دعا، زیارت و توسل، سبب تغییر شرایط است نه برهم زدن سنتهای قطعی الهی.
ما بر مبنای قرآن که شهیدان را زنده میداند، به شهدای راه اسلام و خصوصاً شهدای کربلا سلام کرده، با آنان حرف میزنیم و توسل میجوییم.
زیارت رهبران آسمانی و استمداد و توسل از طریق آن عزیزان، مورد تأیید قرآن است. جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول پیامبر بخشنده گناه نیست، واسطه غفو الهی است. استغفر لهم الرسول.
توسل به اولیای خداوند برای قضای حوائج، جایز است. قال الحواریون یا عیسی ... قال عیسی ابن مریم اللهم....
کافران نیز از طریق توسل به اولیای خدا، نتیجه میگرفتند. یا موسی ادع لنا
با زدن عصا به سنگ، دو معجزه اتفاق افتاد: جوشیدن آب بسیار، پدیدار شدن چشمهها به تعداد قبیلهها. در روایات میخوانیم که حضرت موسی (علیه السلام) با توسل به اهل بیت پیامبر (علیه السلام) دست به اعجاز زد. (تفسیر اثنی عشری.)
توسل به پیامبران برای رهایی از مشکلات جایز، بلکه به اجابت نزدیک است.
در مواردی که مقدرات الهی حتمی نیست، اصرار کردن و شفاعت و دعا و توسل مؤثر است.
برای آمرزش گناهان، توسل به اولیای خداوند جایز است. یا أبانا استغفر لنا
در استجابت دعا و توسل به اولیای الهی صبور باشیم. سوف أستغفر لکم
فرقه وهابیت اظهار میدارند که هر کس غیر خدا را بخواند، مشرک میشود، زیرا خداوند فرموده است: فلا تدعوا مع الله أحداً بنا بر این کسانی که در توسل، اولیای خدا را صدا میزنند، مشرکند! اما این آیه توضیح میدهد که مشرک، کسی است که غیر خدا را به عنوان خدای دیگر بخواند: لا تدع مع الله الهاً آخر و ناگفته پیداست که شیعیان هیچ مقامی را به عنوان خدا صدا نمیزنند، بلکه به عنوان کسی که نزد خداوند آبرو دارد صدا میزنند، آن هم آبرویی که از طرف خداوند به او داده شده است، نظیر انبیا و اولیای الهی تنه هر شفیع و آبرومند موهومی. زیرا بتپرستان نیز در دنیای خیال خود، برای بتها آبرویی تصور میکردند.
قرآن شریف میفرماید: ولله الاسماء الحسنی فادعه بها؛(723) برای پروردگار عالم اسمهای زیبا و نیکویی است، وقتی دعا میکنید با آن اسماء دعا کنید. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: نحن والله الأسماء الحسنی؛(724) یعنی اسماء حسنی که در قرآن امر شده تا هنگام دعا با آن دعا کنید ما هستیم. وقتی دعا میکنید به وسیله ما، با واسطه ما خدا را بخوانید؛ خدا را به ما قسم بدهید تا دعای شما مستجاب شود. لذا از نظر روایات و از نظر قرآن شریف توسل به اهل بیت (علیهم السلام) چیز مسلمی است. سیره پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) هم چنین بوده است. درباره پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم که از اول شب تا به صبح دعا میکرد و خدا را به حق علی (علیه السلام) قسم میداد و درباره ائمه طاهرین: داریم که دعا میکردند و خدا را به پنج تن آل عبا: قسم میدادند، لذا میتواین بگوییم سیره اهل بیت هم این است که در وقت دعا توسل داشتند.(725)