تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

خشم نگیر!

مردی از اعراب به خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از او نصیحتی خواست، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن اینکه: خشم نگیر! آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت. تصادفاً وقتی رسید که در اثر حادثه‏ای بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرایی کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند. آن مرد، روی خود و عادت قدیم و تعصب قومی تهییج شد و برای حمایت از قبیله خود، سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد. در همین حال، گفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد، خشم خود را فرو خورد و به اندیشه فرو رفت.
تکانی خورد و منطقش بیدار شد، با خود فکر کرد چرا بی‏جهت باید دو دسته از افراد بشر به روی یکدیگر شمشیر بکشند، خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان دیه و غرامتی می‏خواهند، از مال خود بدهد. قبیله مقابل نیز که چنین فتوت و مردانگی را از او دیدند از دعاوی خود چشم پوشیدند. غائله ختم شد و آتشی که از غلیان احساسات افروخته شده بود، با آب عقل و منطق خاموش گشت.(2198)