نباید به بهانه و عنوان آزادی بیان، سعه صدر، تسامح، خوش اخلاقی، مدارا، حیا، مردم داری، و امثال اینها، در مقابل تمسخر سکوت کرد.
از تمسخر دشمنان، سستی به خود راه ندهیم که پیامبران نیز مورد تمسخر آنها قرار میگرفتند. وقتی حضرت نوح مشغول ساختن کشتی شد، یکی میگفت: پیامبریش نگرفت، دست به نجاری زد. دیگری میگفت: در وسط خشکی کشتی میسازی، دریا از کجا خواهی آورد؟
کارهای حکیمانه نباید به خاطر تمسخر گروهی تعطیل شود.
نتیجه تمسخر حق در دنیا، تحقیر خویش در قیامت است.
خنده و تمسخر نشانه پوکی و سبک سری و هوچیگری مخالفان است.
مهمترین عامل بدبختی، مغرور شدن به دنیا و تمسخر و تشکیک است.
مسخره کردن، کار افراد جاهل و بی خرد است.
مسخره کردن تهیدستان، شیوه دائمی اهل دنیاست.
مسخره کنندگان، عاقبت ذلیل میشوند و استهزا، دامن خودشان را میگیرد.
از حربههای دشمن، عوام فریبی، سبک شمردن و مسخره نمودن حق است.
مسخره کردن، کار منافقان است. خود کمک نمیکنند، کمکهای دیگران را نیز زیر سؤال میبرند.
دشمنی که منطق و برهان ندارد، دست به مسخره و استهزا میزند.
دیگران را مسخره نکنیم که خود گرفتار میشویم.
کیفر کسی که با مسخره توهین میکند، غذاب مهین (خوار کننده) است.
چون در مسخره اهانت است، کیفر مسخره کنندگان نیز عذاب خوار کننده است.
تمسخر، تلاش منافقین و عقب ماندههاست. نیش زدن، زهر ریختن، مسخره کردن و اهانت نمودن، یکی از وسائل انتقام جوئی است. در صدر اسلام منافقین تا جایی که توانستند آشکارا مسلمین را به باد تمسخر گرفتند. در مواقعی که حضوراً جرأت تمسخر نداشتند، در پنهانی، موقعی که گرد هم جمع میشدند، برای قانع کردن خود و جبران شکستها و رسواییهای خویش میگفتند: ما مسلمین را مسخره میکنیم و اذا لقوا الذین امنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزون(693).