انفاق کردن یعنی مصرف انباشته شده و به معنای این نیست که افراد خودشان را تهی دست و بی چیز کنند و ممکن است انفاق به معنای ازاله باشد. یعنی ازاله نفق و فقر آنان فقرها و ستمندیها را از بین میبرند.(502)
از بعضی از روایات استفاده میشود که خدمات به هم نوع از نظر خدمت مالی اهمیت بسیار دارد زیرا خدمات مالی بیش از سایر خدمتها و معروفها، مردم را زیر پوشش خود میگیرد و موجبات رفاه آنان را در زندگی فراهم میآورد به علاوه معروفهای مالی میتواند موازنه اقتصادی را در جامعه برقرار نماید و مسلمین را از خطر اقتصاد ناسالم و عدم تعادل زندگی مصمون و محفوظ دارد.(503)
بعد از اصل ایمان، مهمترین اصل عملی، اقامه نماز و انفاق است.
در جامعه الهی که حرکت و سیر الی الله دارد، اضطرابها و ناهنجاریهای روحی و روانی و کمبودهای معنوی، با نماز تقویت و درمان مییابد و خلاهای اقتصادی و نابسامانیهای ناشی از آن، با انفاق پر و مرتفع میگردد.
در انفاق نیز باید میانه رو باشیم.
از هر چه خداوند عطا کرده (علم، آبرو، ثروت، هنر و) به دیگران انفاق کنیم.
انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق هر کس را از حلال مقدر میکند.
با انفاق کردن مغرور نشویم.
هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن گرسنگان نیست، بلکه دل کندن صاحب مال از ما نیز هست.
نیکوکاران، مال و دارایی خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق میکنند.
با دست خود به فقرا و یتیمان و بستگان انفاق کنید.
در انفاق، رعایت اهم و مهم، اطلاع کامل و موازین عاطفی مورد نظر است.
انفاق پنج گونه است:(504) 1 - انفاق واجب. مانند زکات، خمس، کفارات، فدیه و نفقه زندگی که بر عهده مرد است.
2 - انفاق مستحب. مانند کمک به مستمندان، یتیمان و هدیه به دوستان.
3 - انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبی یا در راه گناه.
4 - انفاق مکروه. مانند انفاق به دیگران با وجود مستحق در خویشاوندان.
5 - انفاق مباح. مانند انفاق به دیگران برای توسعه زندگی. زیرا انفاق برای رفع فقر، واجب یا مستحب است.
اگر بدانیم که ما به سوی او باز میگردیم و هر چه دادهایم پس میگیریم، راحت انفاق خواهیم کرد.
انفاق، زمانی ارزشمند است که در راه خدا باشد. در سالام اقتصاد از اخلاق جدا نیست.