تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

احترام به حقوق دیگران‏

حضرت آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله) گاهی هنگام تدریس و بحث با شاگردان، عصبانی می‏شد. البته نه آن صبانیتی که او را در خلاف رضای خدا وارد کند. ولی پس از درس، سخت از آن عصبانیت پشیمان می‏شدند و به دنبال طرف می‏فرستادند و از او عذر خواهی می‏کردند و گاهی برای جلب محبت او، کمکهای مالی نیز می‏نمودند، از این رو در میان دوستان، این مزاح و معروف شده بود که: عصبانیت آیت الله بروجردی، مایه برکت است.
گاه به این هم قناعت نمی‏کردند، روز بعد، هنگامیکه بر منبر تدریس می‏نشستند، در حضور جمع شاگردان، از آن فرد عذرخواهی می‏کردند. به این ترتیب می‏بینیم آن بزرگمرد تا این اندازه به حقوق دیگران احترام می‏گذاشت و به حفظ آبروی آن‏ها توجه عمیق داشت، و از امام صادق (علیه السلام) آموخته بود که: المؤمن اعظم حرمة من الکعبة(24)؛ احترام مؤمن، از احترام کعبه، بالاتر است.
در این باره به داستان زیر توجه کنید:
آیت الله بروجردی در مسجد عشقعلی درس اصول می‏فرمودند. روزی یکی از فضلا به نام شیخ علی چاپلقی اشکال کردند، آقا جواب او را دادند، آقای شیخ علی چاپلقی جواب آقا را رد کرد، آقا عصبانی شد به گونه‏ای که آقا شیخ علی متأثر و منقلب شد که می‏خواست گریه کند. آن درس تمام شد. یکی از اصحاب آیت الله بروجردی(25) می‏گوید: نماز مغرب را خوانده بودم که ناگاه خادم آقای بروجردی (رحمه الله) نزد من آمد و گفت: آقا بین در کتابخانه و اندرونی ایستاده و متأثر است و فرموده‏اند که بروید و به خوانساری بگویید تا بیاید. این جانب با عجله نماز عشاء را خواندم و به محضر آقا رسیدم. تا ایشان مرا دید به من فرمود: این چه حالتی بود که از من صادر شد؟ یک نفر علم ربانی را رنجاندم، الان باید بروم و دست ایشان را ببوسم و حلالیت بطلبم تا از من بگذرد و بعد بیایم و نماز مغرب و عشا را بخوانم!.
عرض کردم: ایشان در مسجد شاه زید امام جماعت است و بعد از نماز مسأله می‏گوید. لذا تا دو سه ساعت از شب گذشته به منزل خود نمی‏آید. من به ایشان اطلاع می‏دهم که آقا فردا صبح به منزل شما خواهند آمد.
صبح شد من رفتم حرم و برگشتم، دیدم آقا سوار بر درشکه در کنار منزل ما، منتظر من هستند. در خدمتشان به منزل آقا شیخ علی چاپلقی رفتیم. وقتی که آقای بروجردی (رحمه الله)، آقا شیخ علی را دید، می‏خواست دست او را ببوسد که او نگذاشت. آقا می‏فرمودند: از من بگذرید، از حالت طبیعی خارج شدم و به شما پرخاش کردم و... . آقا شیخ علی عرض کرد: شما سرور مسلمین هستید، برخورد شما باعث افتخار من بود و... . آقا تکرار کردند: از من بگذرید، مرا عفو کنید. همین موضوع باعث شد که آقا شیخ علی، تا آخر عمر، مورد مراحم و عطوفت خاص آیت الله بروجردی (رحمه الله) بودند(26).