شیخ اجل سعدی میفرماید: یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت: ای پسر! چندان که تعلق خاطر آدمی زاد به روزی است، اگر به روزی ده بودی، به مقام از ملائکه در گذشتی!(1715)
از عارفی پرسیدند: چرا خداوند متعال خود را با عنوان خیرالرازقین؛(1716) بهترین روزی دهندگان ستوده است؟ گفت: زیرا هر کس نعمت او را کفران نماید، رزق و روزیاش را قطع نمیکند.(1717)
به قول شیخ اجل سعدی: وظیفه روزی به خطای منکر نبرد.
شیخ اجل سعدی میگوید: صیاد بیروزی، ماهی در دجله نگیرد و ماهی بیاجل در خشکی نمیرد.
هم و غم روزی بدتر از زحمت کار است! خدا کند یقین برای انسان روزی شود! آیا آدمی هست که میترسد از گرسنگی بمیرد؟! ولی باید بداند هم چنان که امکان دارد از گرسنگی بمیرد، اگر مردن او مقدر شده باشد، ممکن است از سیری بمیرد. چه قدر خوب است انسان با بصیرت و معرفت از ناحیه روزی خیالش راحت باشد، زیرا هم و غم روزی بدتر از زحمت کار است. کسی که به هم و غم روزی مبتلاست، شب و روز کار میکند و پیوسته غصه روزی را میخورد!(1718)
هر آن کس که دندان دهد، نان دهد نه حرف کاملا غلطی است و نه حرف کاملا درستی است. چون دندان داشتن، کافی نیست که سفره انسان کامل شود. در دستگاه خلقت بین روزی و روزی خوار و وسایل تحصیل روزی و جذب و استفاده از آن رابطه هست. لازمه رزاقیت خدا این نیست که انسان کار و کوشش و فعالیت و عمل و کسب را رها کند، خیر! انسان باید به خدا توکل کند و با جهد و سعی و تلاش دنبال روزی برود(1719).
خداوند رزق هر کس را از حلال مقدر میکند.
رزق، به نعمت دائمی که برای ادامه حیاط طبق احتیاج داده میشود، اطلاق میگردد و قید تداوم و به اندازه احتیاج، آن را از مفاهیم احسان، اعطاء، نصیب، انعام و حظ، جدا میکند. (التحقیق فی کلمات القرآن)
با صله رحم، رزق توسعه مییابد.
سنت الهی آن است که به همه مردم اعم از مسلمان و کافر، رزق دهد.
رزق رسانی، از شئون ربوبیت الهی است.
در رزق رسانی، دست خداوند باز است.
تفاوت مردم در رزق، یکی از حکمتهای الهی است، تا مردم به یکدیگر نیازمند بوده و تشکیل زندگی اجتماعی دهند و صفات سخاوت و ایثار و صبر و قناعت در آنان شکوفا شود. زیرا در صورت یکسان بودن، این فافت شکوفا نمیشود.
در حدیث آمده است: خداوند، رزق مردم را از حلال معین کرده است. هر کس که به حرام روی آورد، از سهم حلال او کم خواهد شد.
رزق همه به دست اوست، پس عجله و حرص و حرام خواری نداشته باشیم.
هر چیزی که دست ما به آن میرسد، رزق و حلال نیست.
رزق ما به دست دیگران (مسافران و جهانگردان) نیست، بلکه به دست خداست.
رزق دادن، آفریدن و اداره کردن، از سنتهای دائمی الهی است.
رزق به معنای بخشش مستمر است، چه مادی و چه معنوی، و لذا در دعا میخوانیم: اللهم ارزقنی... قلباً خاشعاً... و لساناً ذاکراً... و علماً نافعا
رزقی که خداوند میدهد از هر جهت مناسب با موجودات است، مثلا عذای کودک در شکم مادر به تناسب نیاز او تغییر میکند تا آنکه پس از تولد تبدیل به شیری گوارا میشود و الا انسان با چه قدرتی میتوانست به نوزاد در رحم مادر غذا برساند و یا نوزاد چگونه میتوانست غذای خود را بدست آورد.
حضرت علی (علیه السلام) در وصیت به فرزندش امام حسن میفرماید: رزق دوگونه است: نوعی از آن را باید با تلاش و کوشش بدست آوری و نوعی دیگر خود به سراغ تو میآید. (مثل نور، باران و هوا در طبیعت و هوش، حافظه و استعداد در انسان) پس مراد آن نیست که در گوشهای بنشینیم و منتظر نزول غذای آسمانی باشیم، بلکه منظور آن است که هم کار و تلاش داشته باشیم و هم آنچه را بدست میآوریم رزقی از جانب خدا بدانیم، لذا همه پیشوایان دینی ما کار میکردهاند.
لازمه رزق رسانی به همه موجودات علم به مکان و نیاز آنهاست، باید یک سیستم بسیار دقیق وجود داشته باشد که آخرین آمار، آخرین نیازها و آخرین قرارگاه را بداند. تعداد انسانها و حیوانات از دریایی، هوایی و صحرایی و همه موجودات ریز و درشت با ویژگیهای گوناگون و نیازهای بسیار متنوع آنان را بداند. یعلم مستقرها و مستودعها اگر همه امور در کتاب مبین است کل فی کتاب مبین، پس کسی که علم کتاب را داشته باشد، همه چیز را میداند. در آیه آخر سوره رعد میخوانیم: به کفار بگو: شاهد من خداوند است و کسی که علم کتاب را دارا است. روایات شیعه و سنی میگویند که مراد از این شخص حضرت علی (علیه السلام) است.
خداند دو سنت دارد: یکی سنت رزق رسانی و یکی سنت اجرای امور از طریق اسباب و وسایل، بنابراین رسیدن به رزق منافاتی با قانون تلاش انسانها ندارد.
درباره روزی، نه حرص بورزیم و نه بترسیم.
رزق اندک ولی حلال و پاک، بهتر از درآمدهای بسیار، اما حرام است.