عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، حسن و حسین (علیهما السلام) کودک حدود دو سه ساله بودند. یکی از مسلمانان گناهی را مرتکب شد، از شدت شرمندگی خود را پنهان کرد و و به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمیآمد، تا این که او روزی حسن و حسین (علیهما السلام) را در کوچهای دید، بی درنگ نزد آنها آمد و آن دو را بر روی شانههایش سوار کرد و با همان حال به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من به وسیله این دو نور دیده، به تو پناه آوردهام و توبه کردم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی این منظره را دید، آن چنان خندید که ناچار دستش را بر دهانش گرفت، سپس به آن مرد گناهکار فرمود: اذهب فانت طلیق؛ برو جانم، تو آزاد هستی! سپس پیام (صلی الله علیه و آله و سلم) به حسن و حسین (علیه السلام) فرمود: او شما را شفیع و واسطه آمرزش قرار داد. در این هنگام این آیه نازل شد: ...و لو أنهم اذظلموا أنفسهم جاءوک فاستغفروا و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً؛(718) و اگر این گنهکاران هنگامی که به خود ستم کردند (و گناه نمودند) به نزد تو آمدند و از خداوند طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد، خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند.(719) به این ترتیب مییابیم که توسل و واسطه قرار دادن اولیاء خدا در درگاه الهی، کار ساز و نتیجه بخش است. و همین آیه برترین دلیل بر جواز و استحباب واسطه قرار دادن اولیای خدا است.(720)