روزی یک نفر یهودی از پیش روز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عبور میکرد، آن حضرت به حاضران فرمود: به زودی عقرب سیاهی پشت گردن این یهودی را میگزد و او به این علت کشته میشود. آن یهودی به بیابان رفت و هیزم بسیاری جمع کرد و به شهر برای فروش آورد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: بار هیزم را به زمین بگذار! او آن را به زمین گذاشت، ناگاه عقرب سیاهی در میان هیزم دیده شد که چوبی را به دهان گرفته و آن را میگزد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به یهودی فرمود: امروز چه کار نیکی انجام دادهای؟ او عرض کرد: هیزم را جمع کرده و آوردم و دو قرص نان که با شیر و شکر و آرد درست شده بود داشتم، یکی از آنها را خودم خوردم و دیگری را به فقیری صدقه دادم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بها دفع الله عنه، ان الصدقة، تدفع میتة السوء عن الانسان؛ خداوند به خاطر این صدقه، گزند آن گزنده سیاه را از این شخص دور ساخت. البته صدقه، مرگ ناگوار را از انسان دور میسازد(2027).