تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

110 نکته پیرامون امام زمان (علیه السلام)

[1]
صفوان بن مهران از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: کسی که به همه امامان اقرار کند اما مهدی را انکار کند مانند کسی است که به همه پیامبران اقرار کند اما نبوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را انکار نماید. گفتند: یاابن رسول الله! مهدی از فرزندان شما کیست؟ فرمود: پنجمین از فرزندان هفتمین، شخص او از شما نهان می‏شود و بردن نام وی بر شما روا نیست.(2992)
[2]
ابو هیثم از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: چون در بین ائمه سه نام محمد و علی و حسن اجتماع کرده و پی در پی در آید چهارمین آنها قائم خواهد بود(2993).
[3]
عبید بن زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: مردم امام خود را نیابند، او در موسم حج شاهد ایشان است و آنها را می‏بیند اما آنها او را نمی‏بینند.(2994)
[4]
مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (علیه السلام) از این قول خدای سبحان پرسش کردم و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات که این چه کلماتی است؟ فرمود: همان کلماتی است که آدم آن را از پروردگارش دریافت کرد و بر زبان جاری نمود و خداوند توبه‏اش را پذیرفت و آن این کلمات است که گفت: أسالک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین الا تبت علی. خداوند توبه او را پذیرفت که او تواب و رحیم است. گفتم: ای فرزند رسول خدا! منظور خدای تعالی از جمله فأتمهن چه بوده است؟ فرمود: یعنی ائمه دوازده گانه را به قائم تمام می‏کند که نه امام آنها از فرزندان حسین (علیه السلام) خواهند بود.(2995)
[5]
ایوب بن نوح گفت: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: ما امیدواریم که شما صاحب الامر باشید و خدای تعالی بدون خونریزی و شمشیر آن را به شما بازگرداند که با شما بیعت شده و سکه به نامتان ضرب گردیده است، فرمود: هیچ یک از ما ائمه نیست که نامه‏ها به نزد او آمد و شد کند و از مسائل پرسیده شود و با انگشتان بدو اشاره کنند و اموال به نزد وی حمل شود جز آنکه به خدعه شته شود و یا آن که بر بستر خود بمیرد تا به غایتی که خدای تعالی مردی را برای این امر مبعوث فرماید که مولد و منشأ او مخفی اما نسبش آشکار است.(2996)
[6]
ریان بن صلت گوید: از امام رضا (علیه السلام) از قائم (علیه السلام) پرسش شد فرمود: جسمش دیده نشود و نامش بر زبان جاری نگردد.(2997)
[7]
حسن بن محبوب گوید: امام رضا (علیه السلام) به من فرمود: به ناچار فتنه‏ای سخت و هولناک خواهد بود که در آن هر صمیمیت و دوستی ساقط گردد و آن هنگامی است که شیعه سومین از فرزندان مرا از دست بدهد و اهل آسمان و زمین و هر دلسوخته و اندوهناکی بر وی گوید. (مقصود وفات امام حسن عسکری (علیه السلام) است.(2998))
[8]
امام صادق (علیه السلام) فرمود: چون فاطمه (علیها السلام) به حسین (علیه السلام) باردار گردید، رسول خدا به وی فرمود که خداوند پسری به تو می‏بخشد که نامش حسین (علیه السلام) است و امت من او را خواهند کشت، فاطمه (علیها السلام) گفت: مرا به وی نیازی نیست، فرمود: خدای تعالی درباره وی به من وعده‏ای فرموده است، گفت: آن وعده چیست؟ فرمود مرا وعده فرموده است که امامت پس از حسین در فرزندان وی باشد، فاطمه (علیها السلام) گفت: اکنون خشنود شدم.(2999)
[9]
ابو بصیر گوید: امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه و بئر معطله و قصر مشید فرمود: مقصود از بئر معطله امام خاموش و مقصود از قصر مشید امام ناطق است.(3000)
[10]
علی بن محمد گوید: صاحب الزمان (علیه السلام) در نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج متولد گردید.(3001)
[11]
نسیم و ماریه گویند: چون صاحب الزمان (علیه السلام) از رحم مادر به دنیا آمد دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بالا برد، آنگاه عطسه کرد و فرمود: الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله، ستمکاران پنداشته‏اند که حجت خدا از میان رفته است اگر برای ما اذن در کلام بود شک زایل می‏گردید.(3002)
[12]
احمد بن حسن بن اسحاق قمی گوید: چون خلف صالح (علیه السلام) متولد گردید از مولایم امام حسن عسکری (علیه السلام) به جدم احمد بن اسحاق نامه‏ای رسید که در آن، امام با دستخط خود که توقیعات با آن دستخط صادر می‏شد آمده بود: برای ما فرزندی متولد شده است و باید نزد تو مستور و از مردم مکتوم بماند که ما جز به خویشان و دوستان اظهار نکنیم، خواستیم خبر آن را به تو اعلام کنیم تا خداوند تو را شاد سازد همچنان که ما را شاد ساخت والسلام.(3003)
[13]
هانی تمار گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: برای صاحب الامر غیبتی است و باید هر بنده‏ای تقوا پیشه کند و متمسک به دین خود باشد.(3004)
[14]
ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: سنت‏های انبیاء با غیبت‏هایی که بر آنان واقع شده است همه در قائم ما اهل البیت مو به مو و طابق النعل بالنعل پدیدار می‏گردد.(3005)
[15]
زراره از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: بر مردم روزگاری درآید که امامشان از آنها غایب شود، گفتم: مردم در آن زمان چه می‏کنند؟ فرمود: به همان امری که بر آن بوده‏اند متمسک می‏شوند تا آن که برایشان روش شود.(3006)
[16]
سدیر صیرفی گوید: من و مفضل بی عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق (علیه السلام) وارد شدیم و دیدیم که بر خاک نشسته و جبه خیبری طوقدار بی گریبان آستین کوتاهی در بر او بود و او مانند مادر فرزند مرده شیدای جگر سوخته‏ای می‏گریست و اندوه تا وجناتش رسیده و گونه‏هایش دگرگون شده و دیدگانش پر از اشک گردیده است و می‏گوید: ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است. ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده، و فقدان یکی پس از دیگری جمع و شما را نابود کرده است، من دیگر احساس نمی‏کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‏ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‏ام سر می‏کشد: جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاری‏ها بزرگتر و جانگدازتر و سخت‏تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است.
سدیر گوید: چون امام صادق (علیه السلام) را در چنین حالی دیدیم از شدت وله عقل از سرمان پرید و به واسطه آن رخداد هائل و پدیده وحشتناک و از شدت جزع قلوبمان چاک گردید و پنداشتیم که آن نشانه مکروهی کوبنده و یا مصیبتی از مصائب روزگار است که بر وی نازل شده است و گفتیم: ای فرزند بهترین خلایق! چشمانت گریان مباد! از چه حادثه‏ای اشکتان روان و سرشک از دیدگانتان ریزان است؟ و کدام حالتی است که این ماتم را بر شما واجب کرده است؟ گوید: امام صادق (علیه السلام) نفس عمیقی کشید که بر اثر آن درونش بر آمد و هراسش افزون شد و فرمود: وای بر شما صبح امروز در کتاب جفر می‏گریستم و آن کتابی است که مشتمل بر علم منایا و بلایا و مصائب عظیمه و علم ماکان و ما یکون تا روز قیامت است، همان کتابی که خدای تعالی آن را به محمد و ائمه پس از او (علیه السلام) اختصاص داده است و در فصولی از آن می‏نگریستم، میلاد قائم ما و غیبتش و تأخیر کردن و طول عمرش و بلوای مؤمنان در آن زمان و پیدایش شکوک در قلوب آنها به واسطه طول غیبت و مرتد شدن آنها از دینشان و برکندن رشته اسلام از گردن‏هایشان که خدای تعالی فرموده است: و کل انسان ألزمناه طائره فی عنقه که مقصود از آن ولایت است و پس از آن که در آن فصول نگریستم رقتی مرا فرا گرفت و اندوه بر من مستولی شد.(3007)
[17]
علی بن جعفر از برادر خود امام کاظم (علیه السلام) روایت کند که فرمود: چون پنجمین امام از فرزندان امام هفتمین غایب شود الله الله در دینتان مراقب باشید کسی آن را از شما زایل نسازد، ای فرزندان من! به ناچار صاحب الامر غیبتی دارد تا به غایتی که معتقدان به این امر از آن باز گردند، این محنتی است که خدای تعالی خلقش را به واسطه آن بیازماید و اگر پدران و اجداد شما دینی بهتر از این می‏شناختند از آن پیروی می‏کردند. گفتم: ای آقای من! پنجمین از فرزندان هفتمین کیست؟ فرمود: ای فرزندان من! عقل‏های شما از درک آن ناتوان است و خردهای شما تاب تحمل آن را ندارد ولیکن اگر بمانید او را درک خواهید کرد.(3008)
[18]
علی بن جعفر گوید: به برادرم امام کاظم (علیه السلام) گفتم: تأویل این کلام الهی چیست: قل أرأیتم ان أصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماء معین. فرمود: چون امامتان مفقود گردد و او را نبیند چه خواهید کرد؟(3009)
[19]
یونس بن عبدالرحمن گوید: بر موسی بن جعفر وارد شدم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! آیا شما قائم به حق هستید؟ فرمود: من قائم به حق هستم ولیکن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک سازد و آن را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد او پنجمین از فرزندان من است و او را غیبتی طولانی است زیرا بر نفس خود می‏هراسد و اقوامی در آن غیبت مرتد شده و اقوامی دیگر در آن ثابت قدم خواهند بود.(3010)
[20]
محمد بن زیاد أزدی گوید: از سرور خود موسی بن جعفر (علیه السلام) از تفسیر این کلام الهی پرسیدم: و أسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه فرمود نعمت ظاهره امام ظاهر است و نعمت باطنه امام غائب است، گفتم: آی! در میان ائمه کسی هست که غائب شود؟ فرمود: آری شخص او از دیدگان مردم غایب می‏شود اما یاد او از قلوب مؤمنین غایب نمی‏شود و او دوازدهمن ما امامان است، خداوند برای او هر امر سختی را آسان و هر امر دشواری را هموار سازد و گنج‏های زمین را برایش آشکار کند و هر بعیدی را برای وی قریب سازد و به توسط وی تمامی جباران عنود را نابود کند و هر شیطان متمردی را به دست وی هلاک سازد، او فرزند سرور کنیزان است کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست تا آنگاه که خدای تعالی او را ظاهر ساخته و زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.(3011)
[21]
حسین بن خالد گوید: امام رضا (علیه السلام) فرمود: کسی که ورع نداشته باشد دین ندارد و کسی که تقیه نداشته باشد ایمان ندارد، گرامی‏ترین شما نزد پروردگار کسی است که بیشتر به تقیه عمل کند، گفتند: ای فرزند رسول خدا! تا به کی؟ فرمود: تا روز وقت معلوم که روز خروج قائم ما اهل البیت است و کسی که تقیه را پیش از خروج قائم ما ترک کند از ما نیست، گفتند: ای فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بیت کیست؟ فرمود: چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک گرداند و از هر ظلمی منزه سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت کند و آنگاه که خروج کند زمین به نورش روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت وضع کند و هیچ کس به دیگری ستم نکند و او کسی است که زمین را برای او در پیچیده شود و سایه‏ای برای او نباشد و او کسی است که از زمین آن ندا را بشنوند، می‏گوید: الا ان حجه الله قد ظهر عند بیت الله فاتبعوه فان الحق معه و فیه و این همان قول خدای تعالی است که فرموده است: ان نشأ ننزل علیهم من السماء آیه فظلت أعناقهم لها خاضعین(3012).
[22]
یعقوب بن منقوش گوید: وارد بر امام عسکری (علیه السلام) شدم و او بر مصطبه سرا (نیمکت سنگی) نشسته بود و سمت راستش اتاقی بود که بر در آن پرده‏ای آویزان بود، گفتم: سرورم! صاحب الامر کیست؟ فرمود: پرده را بردار، آن را بالا بردم و پسر بچه‏ای که حدود پنج وجب طول او بود و سنش هشت یا ده سال بود بیرون آمد با پیشانی نورانی و رویی سپید و چشمانی درخشان و کف دستی سطبر و زانویی برگشته، برگونه راستش خالی بود و بر سرش گیسوانی، آمد و بر زانوی پدرش امام عسکری (علیه السلام) نشست، آن گاه به من فرمود: این صاحب شماست، سپس آن فرزند از جا برجست و امام بدو گفت: فرزندم! به درون خانه برو تا وقت معلوم بیاد و او به داخل خانه رفت و من او را نگریستم، سپس فرمود: ای یعقوب! بنگر که در آن خانه کیست؟ من داخل خانه شدم اما کسی را ندیدم.(3013)
[23]
موسی بغدادی گوید: از امام عسکری (علیه السلام) توقعی صادر شد که در آن نوشته بود: پنداشتند که می‏توانند مرا بکشند تا این نسل منقطع شود و خدای تعالی گفتار آنها را باطل کرد و الحمدلله.(3014)
[24]
ابان بن تغلب گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: کسی که ائمه را بشناسد ولی امام زمانش را نشناسد آیا او مؤمن است؟ فرمود: خیر، گفتم: آیا او مسلمان است؟ فرمود: آری(3015).
[25]
صفوان بن مهران از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: کسی که به جمیع ائمه اقرار کند اما مهدی را انکار نماید مانند کسی است که به جمیع انبیاء اقرار کند اما نبوت محمد را انکار نماید. بدو گفتند: ای فرزند رسول خدا! مهدی از فرزندان شما کیست؟ فرمود: پنجمین امام از فرزندان امام هفتم که شخص او از دیدگان مردم نهان شود و نام بردنش روا نباشد.(3016)
[26]
فضیل بن یسار از امام باقر (علیه السلام) روایت کند که فرمود: کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است و مردم اگر امامشان را نشناسند معذور نخواهند بود.(3017)
[27]
عبدالله بن قدامه گوید امام کاظم (علیه السلام) فرمود: کسی که در چهار چیز شک کند به جمیع کتاب‏های خدای تعالی کافر شده است یکی از آن‏ها معرفت امام است که در هر عصر و زمانی بایستی او را به شخص و صفاتش بشناسد.(3018)
[28]
ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا چون ظهور کند بیعت احدی بر گردنش نباشد.(3019)
[29]
عبدالله بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: برای صاحب الامر غیبت ناگزیری است که هر باطل جویی در آن به شک می‏افتد، گفتم: فدای شما شوم، برای چه؟ فرمود: به خاطر امری که ما اجازه نداریم آن را هویدا کنیم، گفتم: در آن غیبت چه حکمتی وجود دارد؟ فرمود: حکمت غیبت او همان حکمتی است که در غیبت حجت‏های الهی پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد، همچنان که وجه حکمت کارهای خضر (علیه السلام) از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پاداشتن دیوار بر موسی (علیه السلام) روشن نبود تا آنکه وقت جدایی آنها فرا رسید. ای پسر فضل این امر، امری از امور الهی و سری از اسرار خدا و غیبی از غیوب پروردگار است و چون دانستیم که خدای تعالی حکیم است، تصدیق می‏کنیم که همه افعال او حکیمانه است اگر چه وجه آن آشکار نباشد.(3020)
[30]
حسن بن محمد بن صالح گوید: از امام حسن بن علی عسکری (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: این فرزندم قائم پس از من است و او همان کسی است که سنت‏های انبیاء (علیهم السلام) از طول عمر و غیبت در او جاری است تا به غایتی که دل‏ها به واسطه طول مدت سخت گردد و جز کسی که خدای تعالی ایمان را در دلش نقش کرده و وی را با روحی از جانب خود موید ساخته است در عقیده به امامت او ثابت نماند.(3021)
[31]
سعید بن جبیر گوید: از امام زین العابدین (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: در قائم سنتی از نوح (علیه السلام) است که آن طول عمر است.(3022)
[32]
مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (علیه السلام) از معنای قول خدای تعالی که می‏فرماید: والعصر ان الانسان لفی خسر پرسیدم. گفت: (العصر) عصر خروج قائم (علیه السلام) است (ان الانسان لفی خسر) یعنی دشمنان ما. (الا الذین آمنوا) یعنی به آیات ما ائمه، (و عملوا الصالحات) یعنی همراهی با برادران (و تواصوا بالحق) یعنی به امامت (و تواصوا بالصبر) یعنی در دوران فترت و غیبت امام.(3023)
[33]
محمد بن اسماعیل از امام رضا (علیه السلام) روایت کند که فرمود: کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است. گفتم: آیا هر کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است؟ فرمود: آری و واقف کافر و ناصب مشرک است.(3024)
[34]
سماعه و دیگران از امام صادق (علیه السلام) روایت کنند که فرمود: این آیه درباره قائم است: نباشید مانند کسانی که پیش از این به آنها کتاب آسمانی داده شد و روزگار به آنان دراز گردید و قلوبشان سخت شد و بسیاری از آنان فاسق شدند.(3025)
[35]
سلام بن مستنیر از امام باقر (علیه السلام) روایت کند که در تفسیر این کلام خدای تعالی: اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها، فرمود: خدای تعالی زمین را به واسطه قائم (علیه السلام) زنده می‏کند از آن پس که مرده باشد و مقصود از مردن آن، کفر اهل آن است و کافر همان مرده است.(3026)
[36]
ابو بصیر گوید: امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این قول خدای تعالی هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهر علی الدین کله و لو کره المشرکون فرمود: به خدا سوگند تاویل این آیه هنوز نازل نشده است و نازل نخواهد شد تا آن که قائم (علیه السلام) خروج کند و چون خروج کرد کافران به خدای عظیم و مشرکان به امام را ناخوش آید و اگر کافر با مشرکی در دل صخره‏ای باشد آن صخره بگوید: ای مؤمن! در دل من کافری است آن را بشکن و او را بکش.(3027)
[37]
مفضل از ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: چون کارها منتهی به صاحب الامر شود خدای تعالی پستی‏ها و بلندی‏های زمین را برابر کند و دنیا نزد او به منزله کف دستش شود، کدام یک از شما اگر در کف دستش مویی باشد آن را نمی‏بیند؟(3028)
[38]
ابن ابی یعفور از امام باقر (علیه السلام) روایت کند که فرمود: چون قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان نهد و از برکت آن دست عقل و خرد آنها کمال یابد.(3029)
[39]
ابراهیم کرخی گوید: بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم و نزد او نشسته بودم که ابو الحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام که نوجوانی بود در آمد و من برخاستم و او را بوسیدم و نشستم، آنگاه امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای ابراهیم! آیا می‏دانی که پس از من او امام توست، بدان که اقوامی درباره او به هلاکت افتاده و اقوام دیگری به سعادت رسند، لعنت خدا بر قاتل او باد و خدا عذاب روحش را دو چندان کند، بدان که خدای تعالی از صلب او بهترین اهل زمین در عصر خود را خارج سازد که همنام جدش و وارث علم و احکام و فضایل اوست و معدن امامت و رأس حکمت است، و پس از شگفتیها و کرامات مستحسنی که از وی به ظهور رسد، جبار بنی فلان از روی حسادت وی را خواهد کشت، ولکن خدای تعالی امرش را می‏رساند گر چه مشرکان را ناخوش آید و از صلب او امام مهدی را که تکمله ائمه دوازده گانه است خارج سازد و آنان را به کرامت خود مخصوص گرداند و در دارالقدس خود فرود آورد، کسی که منتظر دوازدهیمن آنان باشد مانند کسی است که شمشیرش را از غلاف بیرون کشیده و پیشاوری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن حضرت دفاع نماید.
راوی گوید: در این هنگام مردی از دوستان بین امیه داخل شد و سخن منقطع گردید و من یازده بار دیگر به نزد امام باقر (علیه السلام) رفتم تا از آن حضرت درخواست کنم که کلامشان را کامل کنند و بدان توفیق نیافتم تا آن که در سال بعد بر امام وارد شدم و او نشسته بود، فرمود: ای ابراهیم! او کسی است که پس از سختی شدید و بلای طویل و جزع و خوف ظاهر شده و حزن و مشقت را از شیعیانش بر طرف سازد و خوشا به حال کسی که آن زمان را ادراک کند، ای ابراهیم! تو را بس است. ابراهیم گوید: من هیچ گاه مسرورتر از آن زمان نبودم که پس از شنیدن این مژده از نزد امام صادق (علیه السلام) بر می‏گشتم.(3030)
[40]
مفضل بن عمر گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدای تعالی چهارده هزار سال پیش از آن که خلقش را بیافریند، چهارده نور آفرید که ارواح ما بود، گفته شد: یاابن رسول الله! آن چهارده تن چه کسانی هستند؟ فرمود: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه از فرزندان حسین و آخرین آنها قائمی است که پس از غیبتش قیام کند و دجال را بکشد و زمین را از هر جور و ظلمی پاک کند.(3031)
[41]
علی بن رئاب از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که در تأویل این آیه قرآن: یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل فرمود: آیات عبارت از ائمه هستند و آیه منتظره قائم (علیه السلام) است و در آن روز ایمان کسی که پیش از قیام او با شمشیر ایمان نیاورده باشد سودی ندارد، گرچه به پدرانش ایمان آورده باشد.(3032)
[42]
عبدالرحمان بن سیابه از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: حال شما چگونه است آنگاه که بی امام و نشانه هدایت باقی بمانید و بعضی از شما از بعضی دیگر برائت جویند، بدانید که در آن زمان از یکدیگر ممتاز شوید و مورد آزمایش واقع گردید و غربال شوید و در آن زمان شمشیرها رفت و آمد کند و در اول روز کسی به امارت رسد اما در پایان روز خلع و کشته شود.(3033)
[43]
ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که در تفسیر این قول خدای تعالی: یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی ایمانها خیرا. فرمود: یعنی خروج قائم منتظر ما، سپس فرمود: ای ابابصیر! خوشا به حال شیعیان قائم ما، کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند، آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین می‏شوند(3034).
[44]
عبدالسلام بن صالح هر وی گوید: من از دعبل بن علی خزاعی شنیدم که می‏گفت: بر مولای خود امام رضا (علیه السلام) قصیده خود را که چنین آغاز می‏شود خواندم:
مدراس آیات خلت من تلاوه و منزل وحی مقفر العرصات
و چون به این ابیات رسیدم:
خروج امام لا محاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعماء و النقمات
امام رضا (علیه السلام) به سختی گریستند، سپس سر خود را بلند کرده و به من فرمودند: ای خزاعی! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری کرده است، آیا می‏دانی این امام کیست؟ و کی قیام خواهد کرد؟ گفتم نه ای مولای من! فقط شنیده‏ام که امامی از شما خروج می‏کند و زمین را از فساد پاک می‏سازد و آن از عدل آکنده می‏سازد همان گونه که از ستم پر شده باشد.
فرمود: ای دعبل! امام پس از من فرزندم محمد است و و پس از او فرزندش علی و پس از او فرزندش حسن و پس از او فرزندش حجت قائم که در دوران غیبتش منتظر او باشند و در ظهورش از او اطاعت کنند و اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خدای تعالی آن روز را طولانی فرماید تا خروج کند و زمین را از عدل آکنده سازد همچنان که از جور پر شده باشد.
اماکی خواهد بود، این اخبار از وقت است و پدرم از پدرانش روایت کند که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: ای رسول خدا! قائم از فرزندان شما کی خروج می‏کند؟ فرمود: مثل قیامت است که لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السموات و الأرض لا یأتیکم الا بغته(3035).
[45]
عبدالسلام بن صالح هروی گوید: دعبل بن علی خزاعی - رضی اله عنه - بر امام رضا (علیه السلام) در شهر مرو در آمد و به ایشان گفت: ای فرزند رسول خدا! من درباره شما قصیده‏ای سرورده‏ام و سوگند یاد کرده‏ام که آن را پیش از شما بر احدی نخوانم. فرمود: برخوان، و او نیز چنین خواند:
مدارس آیاتی که از تلاوت تهی شده و منزل وحیی که عرصه‏های آن به بیابان‏های بی آب و علف مبدل شده است.
و چون به این بیت رسید:
می‏بینم غنائمی که حق آنهاست در میان غیر آنها تقسیم شده و دستان آنها از غنائم خودشان خالی شده است.
امام رضا (علیه السلام) دستهای خود را زیر و رو کرد و فرمود: آری به خدا سوگند دستهای ما تهی و بسته است، و چون به این بیت رسید:
من در دنیا و ایام تلاشم ترسان بودم و امیدوارم که پس از وفاتم در امان باشم.
امام رضا (علیه السلام) فرمود: خداوند تو را در روز قیامت در امان بدارد.
و چون به این بیت رسید:
و قبری در بغداد متعلق به نفس زکیه است که خداوند آن را در میان غرفه‏های بهشت قرار داده است. امام رضا (علیه السلام) فرمود: آی دو بیت به قصیده تو بیفزایم که با آنها قصیده تو کامل شود؟ گفت: آری ای فرزند رسول خدا! آنگاه امام (علیه السلام) فرمود:
و قبری در طوس است و چه مصیبت بزرگی دارد که درون را با شعله‏های سوزانش آتش می‏زند. تا روز حشر که خدای تعالی قائم را برانگیزد و غم و اندوه را از ما بزداید.
دعبل گفت: ای فرزند رسول خدا! این قبری که در طوس است قبر کیست؟
امام رضا (علیه السلام) فرمود: قبر من است و روزگاری نگذرد که طوس محل رفت و آمد شیعیان و زوار من در غربتم گردد، بدان هر کس مرا در طوس و در غربتم زیارت کند در روز قیامت همجوار من و آمرزیده خواهد بود(3036).
[46]
ریان بن صلت گوید: به امام رضا (علیه السلام) گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم اما آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد همچنان که پر از جور شده باشد نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا می‏بینی و قائم کسی است که در سن شیوخ و منظر جوانان قیام کند و نیرومند باشد به غایتی که اگر دستش را به بزرگترین درخت روی زمین دراز کند آن را از جای برکند و اگر بین کوهها فریاد بر آورد صخره‏های آن فرو پاشد عصای موسی و خاتم سلیمان (علیه السلام) با اوست، او چهارمین از فرزندان من است، خداوند او را رد ستر خود پنهان سازد سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد.(3037)
[47]
عبدالعظیم حسنی گوید: بر مولای خود امام جواد (علیه السلام) وارد شدم و می‏خواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدی هم اوست یا غیر او؟ امام آغاز سخن کرد و فرمود: ای ابوالقاسم قائم ما همان مهدی است کسی که باید در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش او را فرمان برند و او سومین از فرزندان من است و سوگند به کسی که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به نبوت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص گردانید اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را طولانی گرداند تا در آن قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد و خدای تعالی امر او را در یک شب اصلاح فرماید چنان که امر موسی کلیم الله را اصلاح فرمود، او رفت تا برای خانواده‏اش شعله‏ای آتش بیاورد اما چون برگشت او رسول و پیامبر بود. سپس فرمود: برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.(3038)
[48]
عبدالعظیم حسنی گوید: به امام جواد (علیه السلام) گفتم: امیدوارم شما قائم اهل بیت محمد باشید کسی که زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: ای ابوالقاسم! هیچ یک از ما نیست جز آن که قائم به امر خدای تعالی و هادی به دین الهی است، اما قائمی که خدای تعالی به توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و داد نماید کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده و شخصش از ایشان نهان و بردن نامش حرام است که زمین برایش در پیچیده شود و هر دشواری برایش هموار گردد و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خدای تعالی است که فرمود: أین ما تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله علی کل شی‏ء قدیر و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند خدای تعالی امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد به اذن خدای تعالی قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خدای تعالی خشنود گردد. عبدالعظیم گفت: ای سرورم چگونه می‏داند که خدای تعالی خشنود گردیده است؟ فرمود: در قلبش رحمت می‏افکند و چون به مدینه در آید لات و عزی را بیرون کشیده و آن دو را بسوزاند.(3039)
[49]
صقر بن ابی دلف گوید: از امام جواد (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: امام پس از من فرزندم علی است، دستور او دستور من و سخن او سخن من و اطاعت او اطاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، دستور او دستور پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد سپس سکوت کرد. گفشتم: ای فرزند رسول خدا! امام پس از حسن کیست؟ او به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن فرزندش قائم به حق امام منتظر است، گفتم: ای فرزند رسول خدا! چرا او را قائم می‏گویند؟ فرمود: زیرا او پس از آن که یاش از بین برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند قیام می‏کند، گفتم: چرا او را منتظر می‏گویند؟ فرمود: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد و مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکاکان انکارش کنند و منکران یادش را استهزاء کنند و تعیین کنندگان وقت ظهورش دروغ گویند و شتاب کنندگان در غیبت هلاک شوند و تسلیم شوندگان در آن نجات یابند.(3040)
[50]
علی بن مهزیار گوید: به امام هادی (علیه السلام) نامه‏ای نوشتم و در آن از فرج پرسش نمودم، به من نوشت: هنگامی که صاحب شما از سرای ستمکاران غیبت کرد منتظر فرج باشید.(3041)
[51]
ابراهیم بن محمد بن فارس گوید: من و نوح و ایوب بن نوح در راه مکه بودیم و در وادی زباله فرود آمدیم و نشستیم و با یکدگر صحبت می‏کردیم، سخن از اوضاع زمانه و دوری امر امامت از ما بود، ایوب بن نوح گفت: امسال نامه‏ای نوشتم و از این مطلب پرسش نمودم، به من نوشت: چون امام شما از یمان شما برداشته شد از زیر پاهای خود منتظر فرج باشید.(3042)
[52]
داود بن قاسم جعفری گوید: از امام هادی (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: جانشین پس از من فرزندم حسن است و شما با جانشین پس از جانشین من چگونه خواهد بود؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شما شخص او را نمی‏بینید و بردن نام او بر شما روا نباشد، گفتم: پس چگونه او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید: حجه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).(3043)
[53]
امام هادی (علیه السلام): مقصود از ایام ما هستیم و به واسطه ماست که آسمان و زمین بر پاست، شنبه نام رسول خداست و یک شنبه نام امیرالمؤمنین و دوشنبه نام امام حسن و امام حسین و سه شنبه نام امام سجاد و امام باقر و امام صادق، و چهارشنبه نام امام کاظم و امام رضا و امام جواد و من است و پنج شنبه نام فرزند حسن و جمعه نام فرزند فرزندم که حق خواهان به گرد او آیند و او کسی است که زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد، این معنای ایام است و در دنیا با آنها دشمنی نکنید که آنها در آخرت دشمن شما خواهند بود.(3044)
[54]
جابر بن عبدالله انصاری گوید از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می‏فرمود: ذوالقرنین بنده صالحی بود که خدای تعالی او را بر بندگانش حجت قرار داد و او قومش را به خدای تعالی فرا خواند و آنها را به تقوای الهی فرمان داد ولی آنها ضربتی بر طرفی از سر او زدند و او زمانی از دیدگان آنها غایب شد تا به غایتی که گفتند او مرده است یا هلاک شده است! در کدام وادی گذر می‏کند؟ سپس آشکار گردید و به نزد قومش بازگشت و آنها ضربتی دیگر برطرف دیگر سر او زدند و در میان شما کسی هست که بر سنت او باشد و خدای تعالی ذوالقرنین را در زمین مقتدر کرد و وسیله هر کاری را بدو داد و او به مغرب و مشرق رسید و خدای تعالی روش او را در قائم از فرزندان ما جاری می‏سازد و او را به شرق و غرب زمین می‏رساند تا به غایتی که هیچ آب انبار و موضعی از کوه و دشت نباشد که ذوالقرنین بر آن گام نهاده باشد جز آن که او نیز بر آن گام نهد و خداوند گنج‏ها و معادن زمین را برای او آشکار کند و او را بواسطه ترسی که در دل دشمن می‏افکند یاری می‏کند و زمین را پر از عدل و داد می‏نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.(3045)
[55]
محمد بن صالح همدانی گوید: به صاحب الزمان (علیه السلام) نوشتم: خاندانم مرا آزار می‏کنند و سر کوفت می‏زنند به واسطه حدیثی که از پدران شما روایت شده است که فرموده‏اند: متکفل و خادمین ما بدترین خلق خدا هستند و امام (علیه السلام) نوشتند: وای بر شما، آیا کلام خدای تعالی را نمی‏خوانید که بین آنها و بین قریه‏هایی که مبارکشان ساختیم قریه‏های ظاهری قرار دادیم، به خدا سوگند ما آن قریه‏های مبارک و شما آن قریه‏های ظاهر هستید.(3046)
[56]
ابو علی گوید: نامه‏ای نوشتم و پرسیدم که فرج کی خواهد بود؟ پاسخ آمد: تعیین کنندگان وقت دروغ می‏گویند.(3047)
[57]
اسحاق بن یعقوب گوید: از محمد بن عثمان عمری درخواست کردم نامه‏ای را که مشتمل بر مسائل دشوارم بود برساند و توقیعی به خط مولای ما صاحب الزمان چنین صادر شد:
خداوند تو را ارشاد کند و پایدار بدارد، اما سؤالی که درباره منکران از خاندان و عموزادگان ما کردی، بدان که بین خدای تعالی و هیچ کس خویشاوندی نیست و کسی که مرا انکار کند از من نیست و راه او مانند راه پسر نوح است، اما راه عمویم جعفر و فرزندانش راه برادران یوسف است.
اما نوشیدن آبجو حرام است و نوشیدن شلماب که نوعی شربت است مانعی ندارد و اما اموال شما را نمی‏پذیرم مگر آن که آن را طاهر سازید هر که خواهد بفرستد و هر که خواهد قطع کند که آن چه خدای تعالی به من داده است بهتر از آن است که به شما داده است. و اما ظهور فرج، آن با خدای تعالی است و تعیین کنندگان وقت دروغ می‏گویند. و اما اعتقاد کسی که می‏گوید حسین (علیه السلام) کشته نشده است آن کفر و تکذیب و گمراهی است. و اما حوادث واقعه درباره آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما هستند من نیز حجت خدا بر آنها هستم. و اما محمد بن عثمان عمری که درود خدا بر او و پدرش باد مورد وثوق من است و کتاب او کتاب من است. و اما محمد بن علی بن مهزیار اهوازی، خدای تعالی به زودی قلب او را به صلاح آورد و شک‏اش را برطرف سازد. و اما آنچه را برای ما فرستادی از آن رو می‏پذیریم که پاکیزه و طاهر است و بهای کنیز خواننده حرام است. و اما محمد بن شاذان بن نعیم او مردی از شیعیان ما اهل البیت است. و اما ابوالخطاب محمد بن ابی زینت اجدع او و اصحابش ملعونند و با همفکران او مجالست مکن که من از آنها بیزارم و پدرانم نیز از آنها بیزار بودند. و اما کسانی که اموال ما را با اموال خودشان در می‏آمیزند، هر کس چیزی از اموال ما را حلال شمار و آن را بخورد همانا آتش خورده است. و اما خمس آن بر شیعیان ما مباح است و تا هنگام ظهور امر ما از آن معاف‏اند تا ولادتشان پاکیزه شود و نه خبیث. و اما پشیمانی گروهی که در دین خدای تعالی به واسطه آنچه به ما دادند شک کردند ما از هر کسی که فسخ بیعت کند بیعتمان را برداشتیم و نیازی به عطای شک کنندگان نیست. و اما علت وقوع غیبت، خدای تعالی می‏فرماید: یا ایها الذین امنوا لا تسئلوا عن اشیاء ان تبد لکم تسوکم بر گردن همه پدرانم بیعت سر کشان زمانه بود اما من وقتی خروج نمایم بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست.
و اما وجه انتقاع از من در غیبتم، آن مانند انتفاع از خورشید است چون ابر آن را از دیدگان نهان سازد و من امان اهل زمینم همچنان که ستارگان امان اهل آسمان‏ها هستند و از اموری که سودی برایتان ندارد پرسش نکنید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواسته‏اند به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که همان فرج شماست و ای اسحاق بن یعقوب! درود بر تو و بر پیروان هدایت باد(3048).
[58]
محمد بن شاذان گوید: مقداری مال برای قائم (علیه السلام) در نزد من فراهم آمد که پانصد درهم بیست درهم کمتر بود و من ناخوش داشتم که آن را ناقص بفرستم، بنابراین از مال خود آن را کامل گردانیده و نزد محمد بن جعفر فرستادم و ننوشتم که چقدر آن از من است، محمد بن جعفر قبض آن را برایم فرستاد که در آن آمده بود: پانصد درهم رسید که بیست درهم آن از توست.(3049)
[59]
اسحاق بن یعقوب گوید: از شیخ عمری - رضی الله عنه - شنیدم که می‏گفت: با مردی شهری مصاحبت داشتم و به همراه او مالی برای قائم (علیه السلام) بود و آن را برای او فرستاد و آن مال را به او برگردانید و به او گفتند: حق عموزادگانت را که بالغ بر چهار صد درهم است از آن خارج کن، آن مرد متحیر و مبهوت و متعجب گردید و حسابرسی کرد و در دستش مزرعه‏ای بود که متعلق به عموزادگانش بود که مقداری از آن را به آنها تسلیم کرده بود ولی بقیه آن را به آنها واگذار نکرده بود و سهم آنان از آن مال چنان که فرموده بود چهارصد درهم گردید، پس آن را از مال خود خارج ساخت و باقی را فرستاد و او آن را پذیرفت.(3050)
[60]
از محمد بن ابراهیم بن مهزیار نقل شده است که در حال شک و تردید وارد عراق شد و این توقیع برای وی صادر گردید: به مهزیار بگو آنچه را از دوستان آن سامان حکایت کردی فهمیدیم، به آنها بگو آیا قول خدای تعالی را نشنیدید که می‏فرماید: یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم آیا این دستور تا روز قیامت نیست؟ آیا خدای تعالی پناهگاهی برای شما قرار نداده است که بدان پناهنده شوید؟ آیا از زمان آدم (علیه السلام) تا زمان امام گذشته ابو محمد صلوات الله علیه اعلام هدایت برای شما قرار نداده است؟ و اگر علمی نهان شد علمی آشکار نگردید و اگر ستاره‏ای افول کرد ستاره‏ای ندرخشید؟ و چون خدای تعالی ابو محمد را قبض روح کرد پنداشتند که و رابطه بین خود و خلقش را قطع کرده است. هرگز چنین نبوده و تا روز قیامت چنین نخواهد بود در آن روز امر خدای تعالی ظاهر شود آنان ناخشنود باشند.
ای محمد بن ابراهیم! برای چیزی که بخاطر آن آمدی شک به خود راه مده که خدای تعالی زمین را از حجت خالی نگذارد، آیا پدرت پیش از وفاتش به تو نگفت: هم اکنون باید کسی را حاضر کنی که این دینارهایی را که نزد من است وزن کند و چون دیر شد و شیخ بر جان خود ترسید که به زودی بمیرد به تو گفت: آنها را تو خود وزن کن و کیسه بزرگی به تو داد و تو سه کیسه داشتی و یک کیسه که دینارهای گوناگون در آن بود، آنها را وزن کردی و شیخ با خاتم خود آنها را مهر کرد و گفت تو هم آنها را مهر کن، اگر زنده ماندم که خود می‏دانم چه کنم و اگر مردم، تو اولا درباره خود و ثانیا درباره من از خدا بپرهیز و مرا خلاص کن و چنان باش که به تو گمان دارم، خدا تو را رحمت کند که دینارهایی را که از ما بین نقدین از حساب ما جدای کردی و ده و اندی دینار است بیرون کن و از جانب خود آنها را مسترد کن که زمانه بسیار سخت است و حسبنا الله و نعم الوکیل.(3051)
[61]
ابورجا مصری گوید که من پس از درگذشت ابو محمد (علیه السلام) تا دو سال در جستجوی امام بودم و چیزی به دست نیاوردم و در سال سوم در مدینه و در محله صریاء در جستجوی فرزند ابو محمد (علیه السلام) بودم و ابو غانم از من درخواست کرده بود که شام را نزد او باشم و من نشسته بودم و فکر می‏کردم و با خود می‏گفتم: اگر چیزی بود پس از سه سال ظاهر می‏گردید. ناگهان هاتفی که صدایش را شنیدم ولی او را ندیدم گفت: ای نصر بن عبد ربه به اهل مصر بگو: به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورده‏اید، آیا او را دیده‏اید؟ نصر گوید: من خودم هم نام پدرم را نمی‏دانستم زیرا من در مدائن به دنیا آمدم و پدرم درگذشت و نوفلی مرا با خود به مصر برد و در آن جا بزرگ شدم و چون آن صوت را شنیدم شتابان برخاستم و به نزد ابو غانم نرفتم و راه مصر را در پیش گرفتم.(3052)
[62]
هشام بن سالم از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: نوح (علیه السلام) دو هزار و پانصد سال زندگانی کرد که هشتصد و پنجاه سال آن پیش از بعثت بود و نهصد و پنجاه سال در میان قومش بود و آنها را فرا می‏خواند و هفتصد سال پس از آن که از کشتی فرود آمد و آب فرو نشست و آن شهرها را بنا نهاد و فرزندانش را در آن شهرها سکنی داد بعد از آن ملک الموت (علیه السلام) در حالی که نوح در آفتاب بود به سراغ وی آمد و به او سلام کرد نوح سلام وی را پاسخ داد و گفت: ای ملک الموت برای چه آمده‏ای؟ گفت: آمده‏ام که تو را قبض روح کنم، گفت آیا اجازه می‏دهی که از آفتاب برخیزم و به سایه روم؟ گفت: آری، و نوح (علیه السلام) نقل مکان کرد، سپس گفت: ای ملک الموت گویا زندانی من در دنیا به مانند نقل مکان کردنم از آن آفتاب به این سایه بود، آنچه بدان مأموری به انجام رسان و جان او (علیه السلام) را گرفت.(3053)
[63]
ایوب بن راشد از مردی و او از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: عمر افراد قوم نوح (علیه السلام) سیصد سال بود.(3054)
[64]
امام صادق (علیه السلام) از پدرش روایت کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آدم ابوالبشر نهصد و سی سال زندگانی کرد و نوح (علیه السلام) دو هزار و چهار صد و پنجاه سال و ابراهیم (علیه السلام) صد و هفتاد و پنج سال و اسماعیل بن ابراهیم (علیه السلام) صد و بیست سال و اسحاق بن ابراهیم صد و هشتاد سال و یعقوب بن اسحاق صد و بیست سال و یوسف بن یعقوب (علیه السلام) صد و بیست سال و موسی (علیه السلام) صد و بیست و شش سال و هارون (علیه السلام) صد و سی و سه سال و داود (علیه السلام) صد سال و پادشاهی او چهل سال بود و سلیمان بن داود (علیه السلام) هفتصد و دوازده سال زندگانی کرد.(3055)
[65]
نزال بن سبره گوید: امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) برای ما خطبه خواند و بر خدای تعالی حمد و ثنا گفت و بر محمد و خاندانش درود فرستاد آنگاه سه بار فرمود: ای مردم! پیش از آن که مرا از دست بدهید از من پرسش کنید، آنگاه صعصعه بن صوحان برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین! چه وقت دجال خروج می‏کند؟ علی (علیه السلام) فرمود: بنشین که خداوند کلامت را شنید و خواسته تو را دانست به خدا سوگند در این باب سؤال شونده از سؤال کننده داناتر نیست ولیکن بریا آن علامات و نشانه‏هایی است که طابق النعل بالنعل دنبال یکدیگر بیاید که اگر خواستی تو را بدان آگاه کنم و او گفت آری ای امیرالمؤمنین! و علی (علیه السلام) فرمود: آنها چنین است: آنگاه که مردم نماز را تباه سازند و امانت را ضایع کنند و دروغ را حلال شمارند و رباخواری کنند و رشوه گیرند و ساختمان‏های استوار بنا کنند و دین را به دنیا بفروشند و سفیهان را به کار گمارند و با زنان مشورت کنند و قطع رحم نمایند و از هوس پیروی کنند و خونریزی را سک شمارند و بردباری ضعف و ستمگری افتخار به شمار آید و امیران فاجر و وزیران ستمگر و کدخدایان خیانتکار و قاریان فاسق باشند و گواهی‏های دروغ ظاهر گردد و فجور و بهتان و گناه و طغیان علنی شود و قرآن‏ها را زیور کنند و مساجد را بیارایند و مناره‏ها را بلند سازند و اشرار را احترام کنند و صفوف در هم آید و قلوب مختلف شود و پیمان‏ها شکسته گردد و موعود نزدیک شود و زنان به خاطر حرص بر دنیا در تجارت با شوهرانشان مشارکت کنند و آواز فاسقان بلند شود و آن را استماع کنند و رذل‏ترین مردم رهبری آنها شود و از فاجر به خاطر ترس از شرش بپرهیزند و دروغ‏گو را تصدیق کنند و خائن را امین شمارند و زنان آوازه خوان و تار طنبور فراهم آورند و آخر این امت اول آن را لعنت کند و زنان بر زین‏ها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان تشبه کنند و شاهد بدون استشهاد گواهی دهد و دیگری بی‏آنکه حق را بشناسد و تفقه در دین داشته باشد قضا ذمه را گواهی دهد و کار دنیا را بر آخرت ترجیح دهند و پوست میش را بر دل گرگ بپوشند و دل‏هایشان بدبوتر از مردار و تلخ‏تر از زهر باشد، در این وقت سرعت و شتاب کنید سرعت و شتاب کنید و بهترین جاها در آن روز بیت المقدس باشد و بر مردم زمانی در آید که هر کدامشان آرزو کنند که از ساکنان آنجا باشند.
آنگاه اصبغ بن نباته از جا برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین! دجال کیست؟ فرمود: دجال صائد بن صائد است و بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و نیک بخت کسی است که او را تکذیب نماید او از شهری خروج کند که به آن اصفهان گویند از قریه‏ای که آن را یهودیه می‏شناسند چشم راستش ممسوح است و چشم دیگرش بر پیشانی اوست آنچنان می‏درخشد که گویی ستاره سحری است و در آن علقه‏ای است که با خون در آمیخته است و میان دو چشمش نوشته کافر و هر کاتب و بی سوادی آن را می‏خواند در دریاها فرو می‏رود، آفتاب با او حرکت می‏کند در مقابلش کوهی از دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را طعام پندارند، در قحطی شدیدی در حالی که بر حمار سپیدی که فاصله هر گامش یک میل است خروج کند و زمین منزل به منزل در زیر پایش در نور دیده شود و بر آبی نگذرد جز آن که تا روز قیامت فرو رود و با صدای بلندی که جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را می‏شنوند می‏گوید: ای دوستان من! به نزد من آیید، من کسی هستم که آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و هدایت نمود من پروردگار اعلای شما هستم، در حالی که آن دشمن خدا دروغ می‏گوید، او یک چشمی است که غذا می‏خورد و در بازارها راه می‏رود و پروردگار شما یک چشم نیست و غذا نمی‏خورد و راه نمی‏رود و زوالی ندارد، تعالی الله عن ذلک علواکبیرا. بدانید که در آن روز بیشتر پیروان او زنازادگان و صاحبان پوستین‏های سبزند، خداوند او را در شام بر سر گردنه‏ای که آن را افیق نامند به دست کسی که عیسی (علیه السلام) پشت سرش نماز می‏خواند هنگامی که سه ساعت از روز جمعه گذشته است خواهد کشت و بدانید که بعد از آن قیامت کبری واقع خواهد گردید.
گفتیم: یا امیرالمؤمنین آن چیست؟ فرمود: خروج دابه الارض از کوه صفا که همراه او خاتم سلیمان و عصای موسی است آن خاتم را بر روی هر مؤمنی که بنهدایت کلام بر آن نقش بندد هذا مؤمن حقا و بر روی هر کافری که بنهد بر آن نوشته شود هذا کافر حقا. تا به غایتی که مؤمن ندا کند: ای کافر! وای بر توت و کافر ندا کند: ای مؤمن! خوشا بر تو، دوست داشتم که امروز مثل تو بودم و به فوز عظیمی می‏رسیدم. سپس آن دابه سربلند کند و به اذن خدای تعالی همه کسانی که بین مشرق و مغرب هستند او را ببینند و این بعد از آن است که آفتاب از مغرب خود بر آید در این هنگام توبه بر داشته شود و هیچ توبه‏ای پذیرفته نشود و عملی بالا نرود و لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا. سپس فرمود: دیگر از من نپرسید که بعد از آن چه خواهد شد زیرا حبیبم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از من پیمان گرفته است که آن را جز به خاندانم نگویم. نزال بن سبره گوید: به صعصعه بن صوحان گفتم: ای صعصعه! مقصود امیرالمؤمنین (علیه السلام) از این کلام چه بود؟ و صعصعه گفت: ای ابن سبره! آن کسی که عیسی (علیه السلام) پشت سر او نماز می‏خواند دوازدهمین امام از عترت و نهمین امام از فرزندان حسین بن علی (علیه السلام) است و او آفتابی است که از مغرب خود طلوع کند و از ما بین رکن و مقام ظاهر شود و زمین را طاهر سازد و موازین عدالت را برپا کند و هیچ کس به دیگری ستم نکند و امیرالمؤمنین به ما خیر داد که حبیبش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از او پیمان گرفته است که حوادث پس از آن را جز بر خاندانش - صلوات الله علیهم اجمعین - نگوید. این حدیث را ابوبکر محمد بن عمر بن عثمان بن فضل عقیلی فقیه به سند خود از ابن عمر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز عینا نقل کرده است.(3056)
[66]
علاء بن سیابه از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: هر کس از مشا به اعتقاد به این امر بمیرد در حالی که منتظر آن باشد، مانند کسی است که در خیمه قائم باشد.(3057)
[67]
عبدالحمید واسطی گوید به امام باقر (علیه السلام) گفتم: اصلحک الله ما بازارهای خود را به خاطر انتظار این امر رها ساختیم. فرمود: ای عبدالحمید آیا کسی را دیده‏ای که خودش را به خاطر خدای تعالی حبس کند و خداوند برای او گشایشی قرار ندهد؟ آری به خدا سوگند خداوند برای او گشایش قرار می‏دهد، خدا رحمت کند کسی را که خود وقف ما سازد، خدا رحمت کند کسیر را که امر ما را احیا کند، گوید گفتم: اگر پیش از آن که قائم را ببینم بمیرم چه خواهد شد؟ فرمود: اگر کسی از شما بگوید: اگر قائم آل محمد را درک کنم او را نصرت خواهم کرد او مانند کسی است که پیشاروی او شمشیر می‏زند نه بلکه مانند کسی است که همراه او شهید شود.(3058)
[68]
از ائمه (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده‏اند که فرمود: افضل اعمال امت من انتظار فرج از ناحیه خدای تعالی است.(3059)
[69]
محمد بن فضیل گوید از امام رضا (علیه السلام) از فرج پرسش کردم، گفت: خدای تعالی می‏فرماید: منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم.(3060)
[70]
از امام صادق از پدرانش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: منتظر امر ما مانند کسی است که در راه خدا به خون خود در غلطد.(3061)
[71]
راوی [میمون‏] البان از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: پیش از قیام قائم (علیه السلام) پنج نشانه به ظهور آید: یمانی و سفیانی و منادی آسمانی و فرو رفتن زمین در بیداء و کشتن نفس زکیه.(3062)
[72]
صالح مولای بنی العذراء گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: بین قیام قائم آل محمد و کشتن نفس زکیه پانزده شب فاصله خواهد بود.(3063)
[73]
محمد بن مسلم گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) می‏فرمود: پیش از ظهور قائم نشانه‏هایی از جانب خدای تعالی برای مؤمنان خواهد بود گفتم: فدای شما شوم آنها کدام است؟ فرمود: قول خدای تعالی که می‏آزماییم شما را یعنی مؤمنان را پیش از خروج قائم (علیه السلام) بشی‏ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین فرمود: (ایشان را می‏آزماییم به چیزی از خوف) از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آنها (و گرسنگی) به واسطه گرانی قیمت‏ها (و کاستی در اموال) فرمود: کسادی داد و ستد و کمی سود (و کاستی در نفوس) به واسطه مرگ و میر فراوان (و کاستی در ثمرات) فرمود: کمی ریعان زراعت (و صابران را مژده بده) در آن هنگام به تعجیل خروج قائم (علیه السلام) سپس فرمود: ای محمد! این تأویل آیه است و خدای تعالی فرموده است: و تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‏دانند.(3064)
[74]
میمون البان گوید: من در خیمه امام باقر (علیه السلام) نشسته بودم که امام یک طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشن‏تر است سپس فرمود: ندا کننده‏ای از آسمان ندا می‏کند که امام فلان پسر فلان است و نام او را می‏برد و ابلیس - لعنه الله - نیز از زمین ندا کند همچنان که در شب عقبه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ندا کرد.(3065)
[75]
معلی بن خنیس از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: خروج سفیانی از امور محتوم است و در ماه رجب واقع خواهد شد.(3066)
[76]
حارث بن مغیره از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: صیحه آسمانی که در ماه رمضان واقع می‏شود در شب بیست و سوم آن ماه خواهد بود.(3067)
[77]
عمر بن حنظله گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‏فرمود: پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگی از علامات محتوم است: یمانی و سفیانی و صیحه و کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء.(3068)
[78]
زراره از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: ندا کننده‏ای قائم (علیه السلام) را به نام می‏خواند. گفتم ندای خاص است یا ندای عام؟ فرمود: ندای عام است و هر ملتب به زبان خود آن را می‏شنود. گفتم پس چه کسی با او مخالفت می‏کند در حالی که او را به نام می‏خوانند؟ فرمود: ابلیس آنان را رها نمی‏کند و در آخر شب ندا می‏کند و مردم را به شک وا می‏دارد.(3069)
[79]
عمر بن یزید گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: سفیانی خبث‏ترین مردم و کبود و سرخ و ارزق است می‏گوید: خدایا خون من، خون من سپس می‏گوید: آتش! و از خباثتش آن است که کنیزی را که از او صاحب فرزند است زنده زنده در گور می‏کند از ترس آن که مبادا مکانش را نشان بدهد.(3070)
[80]
عبدالله بن ابی منصور بجلی گوید: از امام صادق (علیه السلام) از نام سفیانی پرسش کردم فرمود: با نامش چه کار داری؟ چون استان‏های پنج گانه شام یعنی دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف کند متوقع فرج باشید. گفتم: آیا حکومتش نه ماه به طول می‏انجامد؟ فرمود: نه، حکومتش هشت ماه است و نه روزی بیشتر.(3071)
[81]
ابو صلت هروی گوید: به امام رضا (علیه السلام) گفتم: علامات ظهور قائم شما چیست؟ فرمود: نشانه‏اش این است که در سن پیری است ولی منظرش جوان است به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله و یا کمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آن که اجلش فرا رسد(3072).
[82]
ابوالجارود از امام باقر و از آباء و اجدادش از امیرالمومنین (علیه السلام) چنین روایت کند که او بر منبر بود و می‏فرمود: از فرزندان من در آخر الزمان فرزندی ظهور کند که رنگش سفید متمایل به سرخی و سینه‏اش فراخ و ران هایش سطبر و شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی به رنگ پوستش و دیگری مشابه خال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دو نام دارد، یکی نهان و دیگری آشکار، اما نام نهان احمد و نام آشکار محمد است و چون پرچمش به اهتزار در آید از مشرق تا مغرب را تابان کند و دستش را بر سر بندگان نهد و دل مومنان از برکت آن چون پاره آهن استوار گردد و خداوند توانایی چهل مرد به وی دهد و هر مومنی گرچه در گور باشد شادان شود، و به دیدار هم روند، و مژده ظهور قائم صلوات الله علیه را به یکدیگر دهند.(3073)
[83]
جابر از امام باقر (علیه السلام) روایت کند که فرمود: علم به کتاب خدای تعالی و سنت پیامبرش در قلب مهدی ما روید و نشو و نما کند همچنان که نباتات به بهترین وجه نشو و نما کنند و هر کس از شما چنانچه بماند و او را ببیند باید بگوید السلام علیکم یا اهل بیت الرحمه و النبوه و معدن العلم و موضع الرساله.
و روایت شده است که سلام کردن بر قائم (علیه السلام) چنین است: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه.(3074)
[84]
ابو بصیر گوید: شخصی از اهل کوفه از امام صادق (علیه السلام) پرسید: به همراه قائم (علیه السلام) چند نفر خروج می‏کنند که می‏گویند او به همراه سیصد و سیزده تن که شمار اصحاب جنگ بدر است خروج می‏کند.
فرمود: او به همراه اصحابی نیرومند خروج می‏کند و آن کمتر از ده هزار تن نیست.(3075)
[85]
ابو خالد کابلی از امام زین العابدین (علیه السلام) روایت کند که فرمود: کسانی که بسترهای خود را برای یاری او ترک کنند سیصد و سیزده تن هستند که همان شمار اصحاب جنگ بدر است و خود را به مکه رسانند و این همان قول خدای تعالی است که می‏فرماید: هر کجا باشید خداوند همه شما را مجتمع گرداند و آنان اصحاب قائم (علیه السلام) هستند.(3076)
[86]
اگر بخواهیم نگاهی به روایات پیرامون امام زمان (علیه السلام) بیندازیم به این نحو است:
امامان دوازده نفرند، اولشان علی بن ابیطالب (علیه السلام) و آخرشان مهدیست 91 حدیث.
امام‏ها دوازده نفرند و آخرشان مهدی است 94 حدیث.
امامان دوازده نفرند نه نفرشان از نسل حسین و نهمی آنان قائم است. 107 حدیث.
مهدی از عترت پیغمبر است. 389 حدیث.
مهدی از اولاد علی است. 214 حدیث.
مهدی از اولاد فاطمه است. 192 حدیث.
مهدی از اولاد حسین است. 148 حدیث.
مهدی از اولاد علی بن الحسین 185
مهدی از اولاد امام محمد باقر است 103 حدیث.
مهدی از اولاد امام جعفر صادق است 103 حدیث.
مهدی ششمین اولاد امام صادق است. 99 حدیث.
مهدی از اولاد موسی بن جعفر است. 101 حدیث.
مهدی پنجمین فرزند موسی بن جعفر است. 98 حدیث.
مهدی چهارمین اولاد علی بن موسی‏الرضا است 95 حدیث.
مهدی سومین فرزند امام محمد تقی است 90 حدیث.
مهدی از اولاد امام هادی‏ست. 90 حدیث.
مهدی فرزند امام حسن عسکری ست 145 حدیث.
نام پدر مهدی حسن است 148 حدیث.
مهدی همنام و هم کنیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است 47 حدیث.(3077)
[87]
فضل بن شاذان که بعد از ولادت حضرت حجت و قبل از وفات امام حسن عسکری (علیه السلام) وفات کرده، در کتاب غیبت از محمد بن علی بن حمزه نقل کرده که گفت: از امام حسن عسکری شنیدم که می‏فرمود: حجت خدا و جانشین من، در شب نیمه شعبان سال 255 در هنگام طلوع فجر ختنه شده به دنیا آمد.(3078)
[88]
احمد بن حسن بن اسحق قمی روایت نموده که: وقتی خلف صالح متولد شد نامه‏ای از امام حسن (علیه السلام) به وسیله احمد بن اسحاق به من رسید که با دست مبارکش مرقوم فرموده بود: فرزندی برایم متولد شده است. این موضوع را مخفی بدار، زیرا جز برای دوستان و نزدیکانمان آن را اظهار نخواهم کرد.(3079)
[89]
احمد بن اسحاق می‏گوید: روزی خدمت امام حسن عسکری (علیه السلام) رسیدم. فرمود: احمد! نسبت به موضوعی که مردم در آن شک دارند، در چه حال هستی؟ عرض کردم: وقت‏ینامه شما رسدی که به تولد فرزندت بشارت داده بودی، تمام ما از زن و مرد و پیر و جوان حق برایمان آشکار شد و بدان عقیده‏مند گشتیم. فرمود: آیا نمی‏دانید که زمین را از حجت خالی نمی‏گردد.(3080)
[90]
ابو جعفر عمری روایت کرده که وقتی صاحب الامر متولد شد، امام حسن (علیه السلام) فرمود: ابو عمرو را حاضر کنید. وقتی حاضر شد فرمود: ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت خریداری کن و در بین بنی هاشم تقسیم کن و فلان عدد گوسفند هم برای فرزندم عقیقه کن.(3081)
[91]
از کسانی که در هنگام تولد حضرت صاحب الامر (علیه السلام) حضور داشته و جریان را مفصلا شرح داده حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری است. اجمال داستان این است: حکیمه خاتون می‏گوید: روزی به خانه امم حسن (علیه السلام) مشرف شدم، شبانگاه که شب نیمه شعبان سال (255) بود وقتی خواستم به منزلم مراجعت کنم، امام حسن فرمود: عمه جان امشب در خانه ما باش، زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد. پرسیدم از کدام کنیزانت؟ فرمود: از سوسن.
پس هر چه در سوسن جستجو نمودم آثاری از حمل ندیدم. بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می‏نمودم. بعداً مشغول نماز شب شدم، سوسن هم از خواب برخاسته نماز شب را به جای آورد. نزدیک سپیده دم شد اما از وضع حمل خبری نبود. داشتم در صحت وعده امام حسن تردید می‏نمودم که از اطاقش فرمود: عمه جان شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است.
ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم از جریان پرسیدم فرمود: احساس ناراحتی شدیدی در خود می‏کنم. من به تهیه مقدمات و وسائل وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم. طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد، در همان حال امام حسن فرمود: عمه جان فرزندم را بیاور، وقتی کودک را به نزدش بودم او را در بغل گرفته زبان مبارکش را بر چشمان آن کودک مالید، بلافاصله باز شد. سپس زبانش را بر دهان و گوش آن نوازد کشید و دست بر سرش مالید. پس آن کودک به سخن آمده به تلاوت قرآن مشغول شد. بعداً کودک را به من داد و فرمود: به نزد مادرش ببر. کودک را نزد مادرش بردم و به منزل خود برگشتم. در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم، پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم. امام حسن ابتداءا فرمود: عمه جان فرزندم در پناه خدا غایب شده است، هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد و ثوق خبر بده اما باید آن قضیه مخفی بماند زیرا فرزندم غایب خواهد شد.(3082)
[92]
نسیم و ماریه خدمتکاران امام حسن (علیه السلام) روایت کرده‏اند که: وقتی صاحب الامر متولد گشت بر دو زانوی خویش نشست و انگشتانش را به سوی آسمان بلند نمود سپس عطسه‏ای نموده فرمود: الحمدالله رب العالمین.(3083)
[93]
ابو غانم خادم می‏گوید: فرزندی برای امام حسن متولد شد که نامش را محمد گذاشت، روز سوم آن کودک را به اصحابش نشان داده فرمود: این فرزندم بعد از من صاحب و امام شماست و همان قائمی است که همه در انتظارش می‏باشند، وقتی زمین را جور و ستم فرا گرفت قیام می‏کند و عدل و داد را بر پا می‏دارد.(3084)
[94]
ابو علی خیزرانی از کنیزی که او را به امام حسن بخشیده بود، نقل کرده که گفت: من در هنگام تولد صاحب الامر حاضر بودم و نام مادرش صیقل است.(3085)
[95]
حسن بن منذر می‏گوید: روزی حمزه بن ابی الفتح نزد من آمد و گفت: بشارت باد که دیشب خدا به امام حسن فرزندی عطا کرده لیکن دستور داده که امرش را مخفی بداریم. نامش را پرسیدم گفت: نامش محمد است.(3086)
[96]
جعفر بن محمد بن مالک از جماعتی از شیعیان که علی بن بلال و احمد بن هلال و محمد بن معاویه بن حکیم و حسن به ایوب، از جمله آنان می‏باشند نقل کرده که گفتند: ما در خانه امام حسن اجتماع نموده بودیم تا از جانشینش سؤال کنیم و در آن حال چهل نفر در آن مجلس حضور داشتند. پس عثمان بن سعید برخاسته عرض کرد: یابن رسول الله! ما آمده‏ایم از موضوعی سؤال کنیم که شما بهتر می‏دانید. حضرت فرمود: بنشین آنگاه از جا حرکت نمود فرمود: هیچ کس از مجلس خارج نشود. بعد از ساعتی برگشت و کودکی را که مانند پاره‏ای از ماه بود با خودش آورده فرمود: این امام شماست از او اطاعت کنید لیکن دیگر او را نخواهید دید.(3087)
[97]
ابوهارون می‏گوید: صاحب الزمان را دیدم در حالی که صورتش مانند ماه شب چهارده می‏درخشید.(3088)
[98]
یعقوب می‏گوید: روزی داخل خانه امام حسن شدم و در طرف راست آن حضرت اطاقی را دیدم که پرده‏ای بر درش آویخته بود. عرض کردم: آقای من! صاحب الامر کیست؟ فرمود: پرده را بالا بزن. هنگامی که پرده را بالا زدم، کودکی ظاهر شده آمد بر روی زانوی آن حضرت نشست پس به من فرمود: این امام شماست.(3089)
[99]
کامل بن ابراهیم می‏گوید: صاحب الامر را در خانه امام حسن دیدم. در سن چهار سالگی بود و صورتش مانند ماه می‏درخشید و مشکلاتم را قبل از سؤال پاسخ داد.(3090)
[100]
حمزه بن نصیر غلام ابی الحسن (علیه السلام) از پدرش نقل کرده که گفت: وقتی که حضرت صاحب الامر متولد شد اهل خانه حضرت عسکری به همدیگر بشارت می‏دادند. چون قدری بزرگ شد برای من دستور صادر شد که هر روز استخوان قلمی هم با گوشت بخرم و گفتند: این برای مولای کوچک ماست.(3091)
[101]
امام حسن عسگری (علیه السلام) موضوع فرزندش را عمداً در وصیت مکتوم داشت تا او را از خطراتی که از ناحیه سلطان وقت متوجه بود نجات دهد، آن جناب به قدری در این موضوع اهتمام می‏ورزید و از کشف تولد فرزندش بیم و هراس داشت که گاهی ناچار می‏شد از خواص اصحابش نیز تقیه نموده موضوع را برایشان مشتبه سازد.
ابراهیم بن ادریس می‏گوید: امام حسن گوسفندی پیش من فرستاد و پیغام داد: این گوسفند را برای فرزندم عقیقه کن و با خانواده‏ات تناول کنید. من به دستورش عمل کردم، لیکن وقتی خدمتش رسیدم فرمود: کودک ما از دنیا رفت. لیکن یک مرتبه دیگر دو گوسفند با نامه‏ای فرستاد بدین مضمون: بسم الله الرحمن الرحیم این گوسفند را برای مولایت عقیقه کن و با خویشانت بخورید. من به دستورش رفتار نمودم اما وقتی خدمتش رسیدم چیزی نفرمود. حضرت صادق (علیه السلام) نیز نظر این محافظه کاری را در وصیت خویش به عمل آورد. آن حضرت پنج نفر را وصی خویش قرار داد: منصور عباسی خلیفه وقت و محمد بن سلیمان فرماندار مدینه، و عبدالله و موسی دو فرزندش و حمیده مادر موسی.(3092)
[102]
معتمد عباسی عده‏ای از زنان قابله را مأموریت سری داده بود که گاه و بی گاه در خانه‏های بنی هاشم مخصوصاً خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) اطلاع یافت، گروهی از خواص خویش را مأموریت داد که شب و روز مراقب خانه آن حضرت باشند. هنگامی که خبر فوتش را شنید گروهی را مأموریت داد تا در جستجوی فرزند، خانه آن جناب را تفتیش و بازرسی کنند، به این مقدار هم اکتفا نکرده گروهی از زنان متخصص را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه نمایند. اگر آبستنی در بین آنان دیده شد باز داشت کنند.
زنان قابله، به یکی از کنیزان بدگمان شده مراتب را گزارش دادند. خلیفه کنیز را در حجره‏ای بازداشت نمود و نحریر خادم را مراقب وی گردانید و تا از حملش مأیوس نشد آزادش نکرد. تنها به خانه امام حسن (علیه السلام) اکتفا نکرده وقتی از دفن جنازه فارغ شد دستور داد تمام خانه‏های شهر را با کمال دقت تفتیش و کنترل کند.(3093)(3094)
[103]
مادر آن جناب را به نام‏های متعدد معرفی نموده‏اند مانند: نرجس، صیقل، ریحانه، سوسن، خمط، حکیمه، مریم، به دو نکته زیر اگر توجه کنید منشأ اختلاف مذکور را درک خواهید نمود:
الف: امام حسن عسکری (علیه السلام) کنیزهای متعددی داشته به نام‏های مختلف، موضوع تعدد کنیزها را حکیمه خاتون در دو مورد بیان نموده است. در یک جا حکیمه خاتون می‏گوید: روزی خدمت امام حسن (علیه السلام) رسیدم دیدم در حیاط خانه نشسته و کنیزانش به دورش اجتماع نموده‏اند. عرض کردم فدایت شوم، جانشینت از کدام کنیزان به وی خواهد آمد؟ فرمود: از سوسن(3095).
در حدیث دیگر باز همان حکیمه خاتون می‏گوید: روزی به خانه امام حسن عسکری رفته بودم، وقتی خواستم مراجعت نمایم فرمود: افطار را رد خانه ما باش، زیرا خدا امشب فرزندی به من عطا خواهد کرد عرض کردم: از کدام کنیزانت؟ جواب داد از نرجس، عرض کردم: ای آقا! من هم نرجس خاتون را بیش از تمام کنیزانت دوست دارم از این دو حدیث و احادیث دیگر استفاده می‏شود که امام حسن دارای کنیزان متعددی بوده است.
ب - چنان که قبلا تذکر دادیم فرزند امام حسن (علیه السلام) در محیطی تولد یافته بسیار خطرناک و وحشتزا، زیرا، خلفای بنی عباس و حتی بعضی از بنی هاشم احساس نموده بودند که زمان تولد مهدی دادگستر یعنی بزرگترین مبارز حکومت ستمکاران، نزدیک شده است، از این جهت به وسیله مأمورین سری و علنی خود از خانه امام حسن بلکه تمام خانه‏های علویین مراقبت کامل به عمل می‏آوردند. کارآگاهان زبر دست بنی عباس در جدیت و کوشش بودند که نوزاد تازه‏ای را در آن خانه‏ها پیدا کند و تحویل خلیفه بدهند.
بعد از تذکر این دو مقدم باید بگوییم: از جانب خداوند متعال مقدر شده بود که در چنین محیط رعب آور و خانه مورد توجهی فرزندی برای امام حسن عسکری (علیه السلام) متولد گردد و جانش از خطرات محفوظ بماند از این جهت تمام پیش بینی‏های لازم به عمل آمد. اولاً چنان که در روایات وارد شده آثار آبستنی در مادرش ظاهر نشد، ثانیاً امام حسن (علیه السلام) برای مراعات احتیاط نام مادر آن جناب را برای کسی فاش نکرد، ثالثاً در موقع وضع حمل جز حکیمه خاتون عمه امام حسن (علیه السلام) و شاید بعضی از کنیزان، کسی حضور نداشت با این که معمولاً زنها در موقع وضع حمل به قابله و چندین زن مدد کار نیازمندند، اصلاً کسی نمی‏دانست امام حسن (علیه السلام) ازدواج کرده یا نه و اگر ازدواج نموده کدامیک از زنان همسرش می‏باشند.(3096)
[104]
موضوع دیگری را که می‏توان از شواهد و قرائن این موضوع شمرد که اصل مهدویت ریشه‏دار و در صدر اسلام امر مسلمی بوده است، داستان مهدی‏های غیر واقعی است که در گذشته پیدا شده و اسامی آنان در تواریخ ثبت است. برای روشن شدن اذهان برادران لازم است فهرستی از آنان ذکر شود.
گروهی از مسلمین محمد به حنفیه را امام و مهدی پنداشته‏اند. می‏گویند نمرده است و در کوه رضوی غائب می‏باشد. بعد از این ظاهر می‏شود و دنیا را پر از عدل و داد می‏کند.(3097)
گروهی از جارودیه محمد بن عبدالله بن حسن را مهدی غائب می‏پندارند و در انتظار ظهورش به سر می‏برند.(3098)
ناووسیه حضرت صادق را مهدی و زنده و غائب می‏دانند.(3099)
واقفیه موسی بن جعفر را امام زنده غائب می‏پندارند و عقیده دارند که آن جناب بعداً ظاهر می‏شود و دنیا را پر از عدل و داد می‏کند.(3100)
گروهی از اسماعیلیه عقیده دارند که اسماعیل فوت نشده بلکه از باب تقیه نسبت مرگ به وی داده شده است.(3101)
فرق باقریه حضرت باقر (علیه السلام) را زنده و مهدی موعود می‏دانند.
فرقه محمدیه عقیده دارند که بعد از امام علی نفی فرزندش محمد بن علی امام است. او را زنده و مهدی موعود می‏دانند، با این که در حیات پدرش وفات کرده است.
جوازیه می‏گویند: حجت بن الحسن را فرزندی بوده است و اوست مهدی موعود(3102).
فرقه‏ای از هاشمیه عبدالله بن حرب کندی را امام زنده غائب می‏پندارند و در انتظار ظهورش به سر می‏برند.(3103)
گروهی از مبارکیه، محمد بن اسماعیل را امام زنده غائب می‏پندارند.(3104)
یزیدیه عقیده دارند که: یزید به آسمان صعود نموده است. بعداً بر می‏گردد و دنیا را پر از عدل و داد می‏کند.(3105)
اسماعیلیه می‏گویند: این مهدی که در اخبار وارد شده همان محمد بن عبدالله ملقب به مهدی است که در مملکت مصر و مغرب به سلطنت رسید. روایت نموده‏اند که پیغمبر فرمود: خورشید در سال سیصد از مغرب نمایان می‏گردد.(3106)
گروهی از امامیه می‏گویند: امام حسن عسکری زنده است و اوست قائم و اکنون در حالت غیبت به سر می‏برد، بعداً ظاهر می‏شود و زمین را پر از عدل و داد می‏کند.
گروه دیگری می‏گویند: مرده است ولی بعداً زنده می‏شود و قیام می‏کند، زیرا معنی قائم قیام بعد از مرگ است.(3107) قرامطه محمد بن اسماعیل را مهدی موعود می‏دانند و عقیده دارند که زنده است و در بلاد روم زندگی می‏کند.(3108)
فرقه ابی مسلمیه، ابو مسلم خراسانی را امام زنده غائب می‏پندارند.(3109)
گروهی امام حسن عسکری (علیه السلام) را مهدی می‏دانند. می‏گویند: بعد از مردن زنده شده و اکنون در حالت غیبت زندگی می‏کند. بعداً ظاهر می‏شود و دنیا را پر از عدل و داد می‏کند.(3110)
[105]
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: سوگند به خدایی که مرا برای بشارت برانگیخت: قائم فرزندان من بر طبق عهدی که به او می‏رسد غایب می‏شود، به طوری که بیشتر مردم خواهند گفت: خدا به آل محمد احتیاجی ندارد و دیگران در اصل تولدش شک می‏کنند. پس هر کس زمان غیبت را ادراک نمود باید دینش را نگهداری کند و شیطان را از طریق شک به خود راه ندهد مبادا که او را از ملت من بلغزاند و از دین خارج سازد. چنان که قبلاً پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. خدا شیطان را دوست و فرمانروای کفار قرار داده است.(3111)
[106]
اصبغ بن نباته نقل می‏کند که: امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضرت قائم را یاد کرده فرمود: آگاه باشید که آن جناب به طوری غائب می‏شود که شخص نادان خواهد گفت: خدا به آل محمد احتیاجی ندارد.(3112)
[107]
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر خبر غیبت امام خود را شنیدید انکار نکنید.(3113) و 88 حدیث دیگر.(3114)
[108]
داستان غیبت مهدی موعود و امام دوازدهم را پیغمبر اکرم و علی بن ابیطالب و سایر امامان (علیهم السلام) گوشزد مسلمانان کردند و از همان صدر اسلام در میان اصحاب مشهور و معروف بود، به قدری معروفیت داشت که گروهی از دانشمندان و راویان احادیث و اصحاب ائمه اطهار، قبل از ولادت امام زمان و حتی قبل از ولادت پدر وجدش کتاب‏هایی در خصوص غیبت تألیف نمودند و احادیث مربوط به مهدی موعود و غیبتش را در آنها درج نمودند. اسامی آنان را می‏توانید در کتاب‏های رجال پیدا کنید.. از باب نمونه:
1 - علی بن حسن بن محمد طایی طاهری که اصحاب موسی بن جعفر (علیه السلام) بوده کتابی در غیبت نوشته است. او مردی بود فقیه و مورد اعتماد.(3115)
2 - علی بن عمر اعرج کوفی، از اصحاب موسی بن جعفر بوده و کتابی در غیبت نوشته است.(3116)
3 - ابراهیم بن صالح انماطی. از اصحاب موسی بن جعفر بوده و کتابی در غیبت نوشته است.(3117)
4 - حسن بن علی بن ابی حمزه. در عصر حضرت رضا، می‏زیسته و کتابی در غیبت تألیف نموده است.(3118)
5 - عباس بن هشام ناشری اسدی. مردی جلیل القدر و مورد وثوق بود. از اصحاب حضرت رضا (علیه السلام) بوده و در سال 220 هجری وفات نمود. کتابی در غیبت تألیف کرده است.(3119)
[109]
اسحاق بن عمار می‏گوید: از حضرت صادق شنیدم که می‏فرمود: قائم را دو غیبت خواهد بود یکی طولانی و دیگری کوتاه. در غیبت اول شیعیان خاص جایش را می‏دانند ولی در دومی جز خواص دوستان دینی او کسی از جایش اطلاع ندارد.(3120)
[110]
یکی از علمایی که زمان غیبت صغری و عصر نواب را درک نموده، محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی است. وی در کتاب غیبت خویش، سفارت و نیابت نواب را تأیید نموده بعد از نقل احادیث غیبت، می‏نویسد: در زمان غیبت صغری افراد معین و معرفی بین امام (علیه السلام) و بین مردم واسطه بودند، به توسط آنان مریض‏هایی شفا یافتند، پاسخ مشکلات شیعیان صادر می‏گشت، ولی روزگار غیبت صغری اکنون پایان یافته و دوران غیبت کبری فرا رسیده است.(3121)

...................) Anotates (.................
1) سوره مبارکه توبه، آیه 122. چرا از هر طایفه‏ای جمعی کوچ نمی‏کنند تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند؟!
2) چه خوب است سروران اهل منبر، ابتدای منبرهای خود را با نکته‏ای از امام زمان (علیه السلام) شروع کنند. اثرات معنوی و معرفتی این امر بر کسی پوشیده نیست.
3) عزیزان در نظر داشته باشند که موضوعات انتخابی همراه با زندگی نامه و روضه‏های چهارده معصوم و مسائل شرعی و نکات پیرامون امام زمان به عنوان یک موضوع، مجموعاً به نام نامی امیرالمؤمنین (علیه السلام) صد و ده موضوع نامیده شده‏اند.
4) سوره مبارکه حجرت، آیه 12.
5) ره مبارکه مائده، آیه 8.
6) سوره مبارکه بقره، آیه 108.
7) ره مبارکه بقره، آیه 263.
8) سوره مبارکه نساء، آیه 139.
9) ره مبارکه حجر، آیه 76 67.
10) سوره مبارکه احزاب، آیه 69.
11) وسائل الشیعه، ج 21، ص 557.
12) کافی، ج 2، ص 351.
13) الکافی، ج 2، ص 257.
14) الکافی، ج 2، ص 358.
15) الکافی، ج 2، ص 351.
16) نهج البلاغه، ص 538.
17) حف العقول، ص 30.
18) ج البلاغه، ص 253.
19) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 17.
20) صحیفه السجدیه، ص 98.
21) وسائل الشیعه، ج 2 ص 118.
22) داستان دوستان، ج 2، ص 60، سفینه البحار، ج 1، ص 418. انوار البهیه، ص 334.
23) داستان دوستان، محمد محمدی اشتهاری، ج 5، ص 239 به نقل از تحف العقول ص 251.
24) بحارالانوار، ج 68 ص 16.
25) ت الله سید مصطفی خوانساری.
26) داستان دوستان، ج 5، ص 80.
27) ر تابان، ص 20.
28) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ج 3، ص 331.
29) سوره مبارکه زمر، آیه 30.
30) سوره مبارکه زمر، آیه 42.
31) سوره مبارکه روم، آیه 50.
32) سوره مبرکه یس، آیه 78.
33) سوره مبارکه مومنون، آیه 99.
34) سوره مبارکه حج، آیه 7 - 5.
35) ره مبارکه بقره، آیه 156.
36) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 64.
37) سوره مبارکه مؤمنون، آیه 115.
38) الکافی، ج 2، ص 131.
39) خصال، ج 1، ص 253.
40) حف العقول، ص 306.
41) بحارالانوار، ج 6، ص 154.
42) ارالانوار، ج 7، ص 315.
43) عنی الاخبار، ص 289.
44) غررالحکم، ص 161.
45) نهج البلاغه، ص 52.
46) الکافی، ج 8، ص 58.
47) حوم مطهری رحمه الله، زندگی جاوید، ص 45.
48) ناهج الشارعین، (علامه میرداماد)، ص 590.
49) سوره مبارکه زلزال آیات 8 - 7.
50) سیر نمونه، ج 27، ص 232 - 231. به نقل از روح البیان، ج 10، ص 495، تورالثقلین، ج 5، ص 650.
51) ندگی جاوید یا حیات اخروی، مرحوم شهید مطهری (رحمه الله)، ص 28 و 29.
52) یره نبوی، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 107.
53) رباره مشابه حدیث مذکور، ر. ک: المعجم الاوسط، ج 1، ص 225؛ الدرالمنثور، ج 6، ص 167.
54) سوره مبارکه انعام، آیه 59.
55) سوره مبارکه یوسف، آیه 31.
56) نگارنگ، ج 2، ص 433.
57) عاد، شهید مطهری، ص 13.
58) اد، شهید مطهری، ص 26.
59) اد، شهید مطهری، ص 62.
60) سوره مبارکه یوسف، آیه 13.
61) ره مبارکه مجادله، آیه 11.
62) ره مبارکه کهف، آیه 70.
63) سوره مبارکه لقمان، آیات 18 و 19.
64) وره مبارکه نور، آیه 58.
65) سوره مبارکه بقره، آیه 263.
66) سوره مبارکه حجر، آیات 85 و 86.
67) کافی، ج 2، ص 165.
68) لخصال، ص 568.
69) کافی، ج 2، ص 660.
70) کافی، ج 2، ص 174.
71) غررالحکم و در رالکلم، ح 5610.
72) حف العقول، ص 359.
73) تدرک الوسائل، ج 8، ص 354.
74) الکافی، ج 8، ص 150.
75) حف العقول، ص 14.
76) وسائل الشیعه، ج 24، ص 267.
77) تدرک الوسائل، ج 16، 328.
78) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 2، ص 120.
79) گنجینه لطائف، ص 342.
80) یره شهید رجایی (رحمه الله)، ص 75.
81) سلام و مقتضیات زمان، ج 1، ص 282.
82) گنجینه لطائف، ص 318.
83) نقل است که مرحوم شیخ الفقهاء و المجتهدین، آیت الله العظمی، اراکی (ره) این بیت را زیاد می‏خودند.
84) سوره مبارکه فصلت، آیه 31 و 30.
85) سوره مبارکه آل عمران، 202 - 200.
86) سوره مبارکه نساء، آیه 32.
87) سوره مبارکه نساء، آیه 123.
88) سوره مبارکه حجر، آیه 3 - 1.
89) سوره مبارکه جمعه، آیه 67.
90) ره! مبارکه مریم، آیه 82.
91) سوره مبارکه مائده، آیه 14.
92) وره! مبارکه نسا، آیه 119.
93) رالحکم، ص 800.
94) غررالحکم، ص 43.
95) الکافی، ج 2، ص 335.
96) الکافی، ج 2، ص 329.
97) موعه ورام، ج 2، ص 17.
98) غررالحکم، ص 312.
99) غررالحکم، ص 65.
100) الکافی، ج 1، ص 17.
101) لرشادالقلوب، ج 1، ص 39.
102) کافی، ج 3، ص 259.
103) سوره مبارکه آل عمران، آیات 136 - 135، ترجمه: و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، به خود ستم کنند و به یاد خدا می‏افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می‏کنند - و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ - و بر گناه اصرار نمی‏ورزند با اینکه می‏دانند آنها پاداششان آمرزش پروردگار و بهشتیی است که از زیر درختانش نهرها جاری است، جاودانه در آن می‏مانند. چه نیکوست پاداش اهل عمل!

104) داستانهای صاحبدلان، ج 1، ص 151 - 150. به نقل از: امالی صدوق، وسائل الشیعه، ج 11 ص 353،باب 85، ح 7.
105) نهج البلاغه، ترجمه محسن فارسی، ص 471، نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 74 صفحه 1119.
106) ستاد مظاهری، تربیت فرزند در اسلام ص 144.
107) گنجینه لطائف، ص 14.
108) شکرخند، ص 306.
109) امام خمینی (رحمه الله) تفسیر سوره مبارکه حمد، ص 245.
110) وره! مبارکه لقمان، آیه 5 - 1.
111) سوره مبارکه نسا!، آیه 128.
112) سوره مبارکه حدید، آیه 18.
113) سوره مبارکه قصص،، آیه 24 - 22.
114) وره! مبارکه یس، آیه 47 - 46.
115) سوره مباکه نحل، آیه 90.
116) ره مبارکه انعام، آیه 84.
117) بحارالانوار، ج 74، ص 89.
118) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 413.
119) لخصال، ج 1، ص 323.
120) الکافی، ج 5، ص 55.
121) الکافی، ج 2، ص 367.
122) کافی، ج 2، ص 197.
123) بحارالانوار، ج 75، ص 50.
124) بحارالانوار، ج 75، ص 50.
125) الکافی، ج 4، ص 545.
126) الکافی، ج 2، ص 194.
127) سائل‏الشیعه، ج 16، ص 325.
128) الکافی، ج 2، ص 208.
129) سوره مبارکه انعام، آیه 160.
130) ک: مردان علم در میدان عمل 6/171 - 170 به نقل از بازار مکافات /137.
131) سوره مبارکه توبه، آیه 34.
یا أیها الذین آمنوا ان کثیراً من الاحبار و الرهبان لیأکلون أموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب والفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشر هم بعذاب ألیم؛ ای کسانی که ایماآورده‏اید! بسیاری از دانشمندن (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل می‏خورند، و (آنان را) از راه خد باز می‏دارند! و کسانی که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می‏سازند، و در راه خدا انفاق نمی‏کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!

132) مسعودی مروج الذهب، ج 1، ص 696، تاریخ طبری، ج 5، ص 216.
133) مجله حوزه، شماره 7، سال دوم، ص 82.
134) ثالی الأخبار، ص 250.
135) احقاق الحق، ج 10، ص 321 و بحارالانوار، ج 43 و 73 و عوالم، ج 11، ص 168؛ (برکرانه عصمت، ص 29).
136) شرح و تفیر دعای مکارم، مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ج 2، ص 95.
137) سوره مبارکه مائده، آیه 54.
138) سوره مبارکه انسان، آیه 9 - 8.
139) سوره مبارکه توبه، آیه 121.
140) سوره مبارکه سبا، آیه 47.
141) سوره مبارکه بقره، آیه 139.
142) ره مبارکه یوسف، آیه 24.
143) ره مبارکه یوسف، آیه 5 - 4.
144) بحارالانوار، ج 73، ص 294.
145) غررالحکم و دررالکلم، ح 3397.
146) الکافی، ج 2، ص 16.
147) الکافی، ج 2، (صلی الله علیه و آله و سلم) 16.
148) الکافی، ج 2، ص 16.
149) کافی، ج 2، ص 16.
150) لأمالی للطوسی ص 296.
151) غررالحکم، ص 197.
152) غررالحکم، ص 198.
153) ج البلاغه، نامه 53.
154) کیمیای محبت، ص 71.
155) ی از کوه‏های اطراف ری، مزار منسوب به شهربانو.
156) سوره مبارکه غافر، آیه 44.
157) داستان دوستان، ج 2، ص 27، به نقل از فاجعه قرن، ص 165.
158) رداشت‏هایی از سیره امام خمینی، ج 3، ص 220.
159) سوره مبارکه غافر، آیه 14.
160) سوره مبارکه غافر، آیه 14.
161) ر نسخه مورد نظر چنین آمده ولی شاید قبول صحیح باشد.
162) ک: کلیات سعدی 4 / 65 (مجلس پنجم از مجالس پنجگانه در وعظ و نصیحت).
163) جله حوزه، شماره 43، ص 190.
164) کیمیای محبت، ص 54.
165) ضرت آیه الله خامنه‏ای حفظه الله، 14/2/69.
166) قام معظم رهبری، آیت الله خامنه‏ای، سالگرد تشکیل بسیج 5/9/1376.
167) امام خمینی (رحمه الله)، شرح جنود عقل و جهل، ص 86.
168) سوره مبارکه قلم، آیه 9.
169) سوره مبارکه قلم، آیه 9.
170) سوره مبارکه آل عمران، آیه 159.
171) سوره مبارکه آل عمران، آیه 159.
172) سوره مبارکه الاعراف، آیه 199.
173) سوره مبارکه طه، آیه 44.
174) سوره مبارکه بقره، آیه 177.
175) ره مبارکه لقمان، آیه 19.
176) ره مبارکه نور آیه 58.
177) مجموعه ورام، ج 1، ص 90.
178) الکافی، ج 2، ص 103.
179) لخصال، ص 29.
180) بحارالانوار، ج 71، ص 387.
181) بحارالانوار، ج 16، ص 210.
182) حف العقول، ص 322.
183) الکافی، ج 2، ص 144.
184) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 193.
185) وسائل الشیعه، ج 15، ص 199.
186) الکافی، ج 2، ص 99.
187) الکافی، ج 2، ص 321.
188) وسائل الشیعه، ج 15، ص 199.
189) الکافی، ج 2، ص 101.
190) لصحیفه السجدیه، ص 92.
191) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظله ج 1 و 2، ص 262 و 263.
192) اخلاق اسلامی، ص 22.
193) اقتباس از منتخب التاریخ، ص 181. به نقل از حکایات شنیدنی، ص 539.
194) مالی، مرحوم شیخ صدوق قدس سره، حدیث 6.
195) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 284.
196) عاد از نظر روح و جسم، ج 1، مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 72.
197) سوره مبارکه اعراف، آیه 199 - 202.
198) سوره مبارکه یوسف، آیه 92.
199) نازل الاخره، ص 106.
200) نظل: خربزه جنگلی و چیزی بسیار تلخ است.
201) حیفه نور، امام خمینی (رحمه الله)، ج 5، ص 142، 14/2/57.
202) سوره مبارکه احزاب، آیه 58.
203) سوره مبارکه نحل، آیات 45 و 46 و 47.
204) سوره مبارکه نمل، آیه، 90.
205) سوره مبارکه نحل، آیات 45 و 46 و 47.
206) سوره مبارکه انبیا، آیه 77.
207) سوره مبارکه مریم، آیات 5 و 6.
208) سوره مباکه مائده، آیه 60.
209) الکافی، ج 2، ص 351.
210) الکافی، ج 2، ص 350.
211) الکافی، ج 2، ص 368.
212) حف العقول، ص 283.
213) بحارالانوار، ج 78، ص 373.
214) الکافی، ج 2، ص 47.
215) لخصال، ص 620.
216) سند احمد، ج 4، ص 423.
217) وسائل الشیعه، ج 16، ص 124.
218) الکافی، ج 2، ص 233.
219) نازل الاخره، ص 105.
220) گنجینه لطائف، ص 141.
221) کیمیای محبت، ص 138.
222) نازل الاخره، ص 109.
223) نجینه لطائف، ص 326.
224) امام خمینی (رحمه الله) صحیفه نور، ج 16، ص 234؛ تاریخ 17/5/61.
225) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 150.
226) الکافی، ج 5، ص 401.
227) الکافی، ج 5، ص 323.
228) الکافی، ج 5،299.
229) الکافی، ج 5، ص 331.
230) بحارالانوار، ج 103، ص 222.
231) بحارالانوار، ج 103، ص 222.
232) الکافی، ج 5، ص 327.
233) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 156.
234) الکافی، ج 5، ص 327.
235) الکافی، ج 5، ص 332.
236) بحارالانوار، ج 100، ص 156.
237) داستانهای کوتاه از تاریخ اسلام، ص 125. ابن حجر، الاصابه، ج 4، ص 279.
238) سوره مبارکه منافقون، آیه 8.
239) نور یکه به دنبال آن رفتند، ص 158، این کتاب ترجمه فارسی کتاب رجال حول الرسول است.
240) نجینه لطائف، ص 169.
241) وسائل الشیعه، ج 14، ص 117.
242) لمحجه البیضاء، ج 3، ص 308.
243) ظام حقق زن در اسلام، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 56 و 57.
244) صیحه الملوک، محمد غزالی، ص 263، با اندکی تغییر.
245) فتارهای معنوی، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ص 268.
246) سوره مبارکه اعراف، آیه 31.
247) سوره مبارکه غافر، آیه 28.
248) ره مبارکه یونس، آیه 82.
249) سوره مبارکه اسراء، آیه 27 - 26.
250) سوره! مبارکه غافر، آیه 44 - 41.
251) سوره مبارکه اعراف، آیه 81.
252) سوره مبارکه اسراء آیه 33.
قبل از این آیه می‏خوانیم: و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا؛ کسی که مظلوم کشته شود برای ولی او سلطه قرار دادیم [سلطه قصاص قاتل‏]. پس این آیه دستور به قصاص در هنگام قتل است،((اما در عین حال او نباید بیش از حق خود مطالبه کند و در قتل اسراف نماید چرا که او مورد حمایت است فلا یسرف فی القتل انه کان منصوراً.
آری! اولیا مقتول مادام که در مرز اسلام گام بر می‏دارند و از حد خود تجاوز نکرده‏اند مورد نصرت الهی هستند.
این جمله اشاره به اعمالی که در زمان جاهلیت بود، و در امروز نیز گاهی صورت می‏گیرد که احیاناً در برابر کشته شدن یک نفر از یک قبیله، قبیله مقتول خونهای زیادی را می‏ریزند و یا اینکه در برابر کشته شدن یکنفر افراد بی‏گناه و بی‏دفاع دیگری غیر از قاتل را به قتل میرسانند، چنانکه در رسوم عصر جاهلیت می‏خوانیم هر گاه فرد سرشناسی از قبیله‏ای کشته می‏شد قبیله مقتول به کشتن قاتل قانع نبود، بلکه لازم بود رئیس قبیله قاتل و یا فرد سرشناس دیگری را به قتل برسانند هر چند هیچگونه شرکتی در قتل نکرده باشد.
در عصر ما نیز گاهی جنایاتی رخ می‏دهد که روی جانیان عصر جاهلیت را سفید می‏کند و ما شاهد این گون صحنه‏ها مخصوصاً از ناحیه اسرائیل غاصب هستیم که هر گاه یک جنگجوی فلسطینی سربازی از آنها را بکشد بلافاصله بمبهای خود را بر سرزنان و کودکان فلسطینی فرو می‏ریزند و گاه دهها نفر انسان بی‏دفاع و بی‏گناه را در برابر یک نفر به خاک و خون می‏کشند.
عین همین معنی را در جنگ تحمیلی کمه مزدوران بعث امروز بر ضد کشور اسلامی ما به راه انداخته‏اند مشاهده می‏کنیم باشد که تاریخ آینده در این زمینه قضاوت کند.
مسئله رعایت عدالت حتی در مورد قاتل در آن حد و پایه است که در وصایای امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می‏خوانیم که فرمود: یا بنی عبدالمطلب لا الفینکم تخوضون دماء المسلمین خوضا تقولون قتل امیرالمؤمنین، الالاتقتلن بی الاقاتلی، انظروا اذا انا مت من ضربته هذه فاضربوه، ضربه بضربه، و لا تمثلوا بالرجل؛ ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا بعد از شهادت من در خون مسلمانان غوطه‏ور شوید و بگوئید امیرمؤمنان کشته شد، و به بهانه آن خونهائی بریزید، آگاه باشید تنها قاتل من (عبدالرحمن بن ملجم مرادی) کشته خواهد شد، درست دقت کنید هنگامی که من از این ضربه‏ای که او بر من زده است شهید شوم تنها یک ضربه کاری بر او بزنید و بعد از کشتنش بدن او را مثله نکنید.
اقتباس از تفسیر نمونه، ج 12، ص 109.

253) الکافی، ج 6، ص 460.
254) لاشعثیات، ص 16.
255) نن ابی داوود، ج 1، ص 849.
256) حف العقول، ص 489.
257) حف العقول، 471.
258) الکافی، ج 4، ص 52.
259) کارم الأخلاق، ص 98.
260) وسائل الشیعه، ج 17، 65.
261) الکافی، ج 4، ص 52.
262) کافی، ج 4، ص 53.
263) مونه معارف، ج 1، ص 190.
264) خاطراتی از شهید رجایی، ص 96، حسن عسکری راد (مسئول دفتر نخست وزیری).
265) الکافی، ج 6، ص 460، حدیث 3.
266) ثبات الهداه، ج 3، ص 436.
267) داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله)، ج 1، ص 175.
268) فرهنگ سخنان امام حسین (علیه السلام)، ص 91.
269) سوره مبارکه انعام، آیه 141.
270) چهل حدیث حضرت امام خمینی (رحمه الله)، ص 494.
271) عای سی امیرالمؤمنین ترجمه صحیه سجادیه (استاد غرویان)، ص 139.
272) از سخنان مقام معظم رهبری، آیه الله خامنه‏ای دام ظله.
273) قدمه‏ای بر جهان بینی اسلام، شهید مطهری، ج 3، ص 121.
274) سوره مبارکه کهف، آیه 28.
275) سوره مبارکه فتح، آیه 29.
276) سوره مبارکه اعراف، آیه 55.
277) سوره مبارکه مائده. 87.
278) سوره مبارکه طه، آیه 4 - 1.
279) سوره مبارکه فرقان، آیه 67.
280) سوره مبارکه بقره، آیه 143.
281) سوره مبارکه بقه، آیه 143.
282) الکافی، ج 4، ص 52.
283) حف العقول، ص 213.
284) وضه بحار، ج 2، ص 278.
285) غررالحکم، ص 75.
286) الکافی، ج 8، ص 67.
287) مستدرک الوسائل، ج 13، 37.
288) الکافی، ج 1، ص 32.
289) نهج البلاغه، حکمت 140.
290) لخصال، ص 9.
291) بحارالانوار، ج 17، ص 218.
292) بحارالانوار، ج 58، ص 173.
293) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 23.
294) این اصطلاح در بین مردم عوام مشهور است که شیخ از آن استفاده کرده و به معنای این است که از این کار دست بردار.
295) ر . ک میزان الحکمه، ج 3، ص 436، ح 1040.
296) داستان راستان، ج 1، ص 75.
297) فتارهای معنوی، شهید مطهری، ص 156 - 157.
298) لستان سعدی، باب سوم، حکایت هفتم.
299) سئله حجاب، ص 25، شهید مطهری (رحمه الله)، به نقل از الکافی، ج 5، ص 496.
300) جهاد با نفس، ج 1 - 2، استاد مظاهری دام ظله ص 346 و 347 الکافی، ج 1، 150.
301) در محضر بهجت، ج 1، ص 33.
302) ک: اصول کافی، ج 2، ص 498؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 154؛ عده الداعی، ص 248.
303) سوره مبارکه نساء، آیه 58.
304) سوره مبارکه معارج، آیه 32.
305) سوره مبارکه اعراف، آیه 68.
306) سوره مبارکه قصص، آیه 26.
307) سوره مبارکه اعراف، آیه 85.
308) سوره مبارکه قصص، آیه 26.
309) سوره مبارکه دخان، آیه 18 - 17.
310) سوره مبارکه اسراء، آیه 35.
311) سوره مبارکه بقره، آیه 283.
312) سوره مبارکه آل عمران، آیه 75.
313) الکافی، ج 2، ص 233.
314) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 6.
315) الکافی، ج 2، ص 162.
316) الکافی، ج 2، ص 104.
317) بحارالانوار، ج 73، ص 348.
318) حف العقول، ص 322.
319) کافی، ج 2، ص 105.
320) نهج البلاغه، خطبه 100.
321) الکافی، ج 5، ص 113.
322) نهج البلاغه، نامه 53.
323) مجموعه ورام، ج 1، ص 12.
324) فینه البحار، ج 1، ص 733.
325) صباح الفقاهه، ج 1، ص 322.
326) غررالحکم، ص 251.
327) ویس قرن، ص 229.
328) وسائل الشیعه، ج 19، ص 3.
329) وامع الحکایات، ص 242.
330) کایتهای شنیدنی، ص 399.
331) در محضر بهجت، ج 1، ص 230.
332) ندهایی از رفتار علمای اسلام، ص 29، به نقل از حکایت‏های شنیدنی، ص 182.
333) وسائل الشیعه، ج 13، ص 219، حدیث 6.
334) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 40 - 41.
335) اقتباس از تفسیر مجمع البیان.
336) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 2.
337) سوره مبارکه آل عمران، آیه 186.
338) سوره مبارکه طه، آیه 85.
339) سوره مبارکه انبیاء، آیه 35.
340) سوره مبارکه توبه، آیه 16.
341) سوره مبارکه بقره، آیه 155.
342) سوره مبارکه بقره، آیه 49.
343) سوره مبارکه کهف، آیه 40.
344) الکافی، ج 2، ص 252.
345) الکافی، ج 2، ص 252.
346) الکافی، ج 2، ص 253.
347) الکافی، ج 2، ص 255.
348) الکافی، ج 2، ص 255.
349) الکافی، ج 2، ص 255.
350) الکافی، ج 2، ص 61.
351) الکافی، ج 2، ص 61.
352) الکافی، ج 2، ص 469.
353) وضه بحار، ج 2، ص 117.
354) نهج البلاغه، حکمت 93.
355) سوره مباکه انفال، آیه 28.
356) ر این باره ر. ک: سوره‏های مبارکه هود، آیه 31؛ اسراء، 25 و 54: نجم، 32.
357) اقتباس از قصص العماء ص 57.
358) کایتهای شنیدنی، ص 209.
359) ر کرانه عصمت، ص 277.
360) بحارالانوار، ج 11، ص 114. لا تخبر الناس بکل ما أنت فیه فتهون علیهم.
361) داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله) ص 190.
362) گنجینه لطائف، ص 45.
363) خنرانی مرحوم کافی، نوار ابراهیم و نمرود.
364) امام خمینی (رحمه الله) صحیفه نور، ج 13، ص‏234؛ تاریخ 7/10/59.
365) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 481، تحف العقول، ص 214؛ الدعوات، ص 288؛ غررالحکم، ص 101. (در حضر بهجت، ج 1، ص 97.)
366) سوره مبارکه توبه، آیه 71.
367) سوره مبارکه نحل، آیه 125.
368) سوره مبارکه لقمان، آیه 17.
369) سوره مبارکه آل عمران، آیه 104.
370) سوره مبارکه نحل‏آیه 76.
371) سوره مبارکه حج، آیه 43 - 41.
372) سوره مبارکه نساء، آیه 114.
373) ره مبارکه توبه، آیه 71.
374) سوره مبارکه مریم، آیه 55 - 54.
375) سوره مبارکه اعراف، آیه 157.
376) سوره مبارکه آل عمران، آیه 114.
377) نهج البلاغه‏
378) غررالحکم و دررالکلم، ح 6373.
379) الکافی، ج 5، ص 56.
380) الکافی، ج 5، ص 58.
381) وسائل الشیعه، ج 15، ص 143.
382) سال الشیعه، ج 16، ص 124.
383) امع الاحادیث، ص 125.
384) نهج البلاغه، خطبه 216.
385) میزان الحکمه، ح 12688.
386) بحارالانوار، ج 6، ص 107.
387) اران امام به روایت اسناد ساواک. 247 و 257 و 249 و 253 و 258 و 261 و 265.
388) سوره مبارکه بقره، آیه 44.
389) سوره مبارکه صف، آیه 3 - 2.
390) ره مبارکه هود، آیه 88.
391) رگذشتهای تلخ و شیرین قرآن، ج 1، ص 119.
392) سوره مبارکه اعراف، آیه 146.
393) سوره مبارکه بینه، آیه 1.
394) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 28.
395) بحارالانوار، 47، ص 156.
396) امر به معروف و نهی از منکر؛ آیت الله نوری همدانی، ترجمه داستان محمدی اشتهاردی حفظه الله))، ص 151.
397) محمد بن مسلم زهری از دانشمندان وفقهای معروف از تابعین است که به درک حضور ده نفر از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده بود، و بسیاری از راویان احادیث از وی نقل حدیث می‏کنند، در مدح و ذم او از دیدگاه شیعه، اختلاف نظر است، ولی از قرائن تاریخی بر می‏آی‏که وی با طاغوتهای زمان خود، طریق مماشات و مسامحه کاری داشته است و نامه فوق حاکی است که او در آن زمان جزء علمای درباری به حساب می‏آمده است، وی به سال 185 ه ق در بغداد در گذشت و در قبرستان باب التین به خاک سپرده شد. (الکنی و الالقاب ج 2، ص 301).

398) سوره مبارکه مریم، آیه 59.
399) ین نامه در کتاب تحف العقول، ص 313 تا 317 به طور کامل آمده است.
400) ناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 381.
401) جموعه ورام، ص 105.
402) قام معظم رهبری، عبرتهای عاشورا، 2/5/1370.
403) نرانی مرحوم کافی (رحمه الله)، نورا اصحاب رقیم.
404) در محضر بهجت، ج 1، ص 214.
405) قام معظم رهبری دام ظله.
406) سوره مبارکه انبیاء، آیه 90.
407) سوره مبارکه زمر، آیه 53.
408) سوره مبارکه یوسف، آیه 87.
409) سوره مبارکه طه، آیه 44 - 43.
410) ره مبارکه انشراح، آیه 6 - 5.
411) ره مبارکه مائده، آیه 3.
412) سوره مبارکه توبه، آیه 98.
413) سوره مبارکه هود، آیه 62 - 61.
414) سوره مبارکه بقره، آیه 249.
415) بحارالانوار، ج 74، ص 175.
416) الکافی، ج 2، ص 67.
417) مستدرک الوسائل، ج 18، ص 211.
418) بحارالانوارج‏52، ص 123.
419) نهج البلاغه، خطبه 89.
420) حف العقول، ص 306.
421) بحارالانوار، ج 87، ص 140.
422) شکاه الانوار، ص 324.
423) الکافی، ج 2، ص 148.
424) الکافی، ج 2، ص 67.
425) لصحیفه السجادیه، ص 138.
426) الکافی، ج 2، ص 68.
427) الکافی، ج 2، ص 72.
428) عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 1، ص 108، حدیث 1، این ماجرا به گونه‏های دیگری نیز نقل شده ست.
429) ثال و حکم؛ مرحوم دهخدا.
430) شه‏های تاریخی امثال و حکم، ج 2، ص 773.
431) ز پیروزی مردان برگ، استاد جعفر سبحانی دام ظلله، ص 36.
432) ول کافی، ج 3، ص 151.
433) له دانشمند، سال سوم، ماه بهمن.
434) بیست گفتار، شهید مطهری، ص 344.
435) امع السعاده، مرحوم نراقی رحمه الله علیه، ص 384.
436) ره مبارکه یوسف، آیه 13.
437) ربوط به اخبار حضرت یعقوب بحارالانوار.
438) صحیفه نور، امام خمینی (رحمه الله)، ج 1، ص 149؛ تاریخ 17/8/1347.
439) سوره مبارکه بقره، آیه 121.
440) ره مبارکه عنکبوت، آیه 47.
441) سوره مبارکه انعام، آیه 36.
442) سوره مبارکه انعام، آیه 152.
443) سوره مبارکه شوری، آیه 40.
444) سوره مبارکه مائده، آیه 87.
445) سوره مبارکه بقره، آیه 178.
446) سوره مبارکه اعراف، آیه 85.
447) میزان الحکمه، ج 13، ص 306، ح 874.
448) الکافی، ج 2، ص 144.
449) الکافی، ج 2، ص 145.
450) الکافی، ج 2، ص 144.
451) الکافی، ج 2، ص 144.
452) الکافی، ج 2، ص 144.
453) الکافی، ج 2، ص 103.
454) نن بیهقی، ج 10، ص 11.
455) الکافی، ج 2، ص 146.
456) الکافی، ج 2، ص 147.
457) داستان راستان، شهید مطهر (رحمه الله) ص 282. به نقل از اصول کافی، ج 2، ص 170.
458) زان الحکمه، ج 1، ص 40، ح 16.
459) کیمیای محبت، ص 124.
460) میزان الحکمه، ج 13، ص 306، ح 874.
461) حکایتهای شنیدنی، ص 433. به نقل از تنقیح المقال مامقانی، مطابق نقل مع علماء النج، ص 74.
462) رمایه سخن، ج 1، ص 611 - 613، با اندکی تصرف و تلخیص.
463) اقتباس از تفسیر روح البیان، ج 10، ص 364. قرآن کریم در آغاز سوره مبارکه مطففین می‏فرماید: ویل للمطففین...؛ وای بر کم فروشان آنان که وقتی از مردم به پیمانه ستانند، به پری می‏ستنند و آنگاه که برای خود پیمانه کنند یا بسنجند، زیان می‏رسانند و کم و کسر می‏کنند.
464) داستان دوستان، ج 1، ص 116.
465) اصول کافی، ج 2، ص 170. داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله) ص 282.
466) گنجینه لطائف، ص 85.
467) بحارالانوار، ج 75، ص 238.
468) لسفه اخلاق، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 126.
469) سوره مبارکه بقره، آیه 264.
470) سوره مبارکه عمران، آیه 136 - 133.
471) سوره مبارکه بقره، آیه 195.
472) سوره مبارکه بقره، آیه 3 - 1.
473) سوره مبارکه آل عمران، آیه 117.
474) سوره مبارکه منافقون، آیه 10.
475) سوره مبارکه ذاریات، آیه 19 - 15.
476) سوره مبارکه بقره، آیه 272.
477) سوره مبارکه حدید، آیه 10.
478) سوره مبارکه بقره، آیه 254.
479) الکافی، ج 4، ص 27.
480) مستدرک الوسائل، ج 12، 339.
481) بحارالانوار، ج 75/127.
482) وسائل الشیعه، ج 9، ص 370.
483) اقب آل أبی طالب، ج 3، ص 294.
484) نهج الحیاه، 164.
485) لمحاسن، ج 2، ص 143.
486) حف العقول، ص 408.
487) حف العقول، ص 376.
488) الکافی، ج 2، ص 144.
489) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 435.
490) نهج البلاغه، ص 459.
491) للهوف ص 75.
492) داستان راستان، مرحوم مطهری، ج 1، ص 44.
493) سوره مبارکه احقاف، آیه 20.
494) زار و یک حکایت تاریخی، ج 2، ص 200، به نقل از سفینه البحار، ج 2، ماده (کبد).
495) سوره مبارکه آل عمران، آیه 92.
496) تفسیر نمونه، ج 3، ص 14.
497) اخلاق اسلامی، ص 32.
498) شنایی با قرآن، ج 7، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 116.
499) سوره مبارکه فرقان، آیه 68.
500) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 2، ص 270. به نقل از الکافی، ج 4، ص 54.
501) داستان راستان، شهید مطهری، ج 1، ص 44.
502) شنایی با قرآن ج 1 و 2؛ شهیدمطهری (رحمه الله)، ص 134.
503) شرح دعای مکارم الاخلاق، مرحوم فلسفی، ج 2، ص 95.
504) تفسیر مواهب الرحمن، ج 3، ص 264.
505) سوره مبارکه نساء، آیه 66.
506) سوره مبارکه حشر، آیه 9.
507) سوره مبارکه حشر، آیه 9.
508) ره مبارکه حشر، آیه 8.
509) سوره مبارکه نحل، آیه 71.
510) سوره مبارکه توبه، آیه 79.
511) غررالحکم، ص 396.
512) مستدرک الوسائل، ج 7، ص 213.
513) سوره مبارکه حشر، آیه 9.
514) غررالحکم، ص 376.
515) نهج البلاغه، ص 416.
516) بحارالانوار، ج 37، ص 103.
517) وسائل الشیعه، ج 7، ص 112.
518) ناقب آل أبی طالب، ج 3، ص 294.
519) لخصال، ج 1، ص 68.
520) سوره مبارکه روم، آیه 39 - 36.
521) غررالحکم، ص 395.
522) غررالحکم، ص 395.
523) ان دو تن از فرزندان ارشد مرحوم شیخ بودند که وفات کرده‏اند.
524) کیمیای محبت، ص 51.
525) کول شیخ بهایی (ره)، ص 437.
526) حجه البیضاء، ج 6 ص 80.
527) ره مبارکه حشر، آیه 9.
528) مجمع البان، ج 9، ص 260. شأن نزول دیگری نیز که در معنی شبیه شأن نزول فوق است، برای آیه فوق،روایت شده است.
529) ستان دوستان، ج 2، ص 111.
530) جهاد بانفس، ج 1 و 2، استاد آیت الله مظاهری دام ظله ص 137 - 135.
531) لمسنطرف، ج 1، ص 157، با ویرایش و تصرف.
532) انسان کامل؛ شهید مطهری (رحمه الله)، آخرین صفحه.
533) غررالحکم، ص 387.
534) سوره مبارکه حشر، آیه 8.
535) سوره مبارکه حشر، آیه 8.
536) میزان الحکمه، ج 1، ص 6.
537) مستدرک الوسائل، ج 7، ص 213.
538) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، مرحوم فلسفی، ج 2، ص 165.
539) مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، چهل حدیث، ص 491.
540) از بیانات استاد قرائتی حفظه الله.
541) سوره مبارکه رعد، آیه 29.
542) سوره مبارکه اعراف، آیه 96.
543) سوره مبارکه بقره، آیه 3.
544) سوره مبارکه بقره، آیه 136.
545) سوره مبارکه بینه، آیه 7.
546) سوره مبارکه توبه، آیه 20.
547) سوره مبارکه نساء، آیه 59.
548) سوره مبارکه نساء، آیه 80.
549) الکافی، ج 2، ص 15.
550) سوره مبارکه فتح، آیه 4.
هو الذی أنزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و لله جنود السماوات و الأرض و کان الله علیما حکیما
اکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است.

551) سوره مبارکه مجادله، آیه 22.
لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا اباء هم أو أبناء هم أو اخوانهم أو عشیر تهم أولئک کتب فی قلوبهم الایمان و أیدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحته‏الأنهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه أولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون؛ هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‏یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می‏کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن می‏مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها حزب الله‏اند؛ بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند.

552) الکافی، ج 2، ص 44.
553) الکافی؛ ج 2، ص 38.
554) الکافی، ج 2، ص 33.
555) الکافی، ج 2، ص 24.
556) الکافی، ج 2، ص 24.
557) سوره مبارکه حجرات، آیه 14. قالت الأعراب امنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم و ان تطیعوا الله و رسوله لا یلتکم من أعمالکم شیئا ان الله غفور رحیم؛ عربهای بادیه نشین گفتند: ایمان آورده‏ایم بگو: شما ایمان نیاورده‏اید ولی بگویید اسلام آوردیم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی‏کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.

558) بحارالانوار، ج 78، ص 374.
559) تفسیر البرهان، ج 2، ص 456.
560) الکافی، ج 2، ص 24.
561) وسائل الشیعه، ج 1، ص 22.
562) الکافی، ج 2، ص 24.
563) یره ابن هشام، ج 1، ص 337، اسدالغابه، ج 3، ص 357، تاریخ طبری، ج 3، ص 877.
564) سوره مبارکه محمد، آیه 7.
565) یری در زندگی شهید مطهری (رحمه الله)، ص 88
566) خنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) نوار ایمان.
567) لکنی و الألقاب، ج 1، ص 313. داستان راستان ج 1، ص 210.
568) سوره مبارکه شوری، آیه 52.
و کذلک أو حینا الیک روحا من أمرنا ماکنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الی صراط مستقیم؛ همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی ستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم؛ تو پیش از این نمی‏دانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی)؛ ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‏کنیم؛ و تو مسلماً به سوی راه‏راست هدایت می‏کنی.

569) اصول کافی، ج 2، ص 161 و 160. داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 284.
570) الکافی، ج 2، ص، ص 25.
571) قدمه‏ای بر جهان بینی اسلامی، شهید مطهری (رحمه الله) ص 31.
572) سوره مبارکه بقره، آیه 285.
پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملا مؤمن‏می‏باشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آورده‏اند.
573) مقام معظم رهبری دام ظله. مبعث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم). 16/13787.
574) سوره مبارکه آل عمران، آیه 180.
575) سوره مبارکه حدید، آیه 23 و 24.
576) سوره مبارکه نساء آیه 37.
577) سوره مبارکه حشر، آیه 9.
578) سوره مبارکه محمد، آیه 38.
579) سوره مبارکه اسراء، آیه 100.
580) سوره مبارکه اسراء، آیه، 29.
581) سوره مبارکه لیل، آیات 8 و 9 و 10.
582) غررالحکم، ص 292.
583) وسائل الشیعه، ج 1، ص 102.
584) نهج البلاغه، ص 491.
585) لل الشرائع، ص 559.
586) حف العقول، ص 450.
587) بحارالانوار، ج 66، ص 407.
588) الکافی، ج 2، ص 291.
589) الکافی، ج 2، ص 103.
590) الکافی، ج 4، ص 39.
591) الکافی، ج 4، ص 41.
592) غررالحکم، ص 292.
593) خنرانی مرحوم کافی، نوار ایمان.
594) سوره مبارکه بقره، آیه 249.
595) سوره مبارکه بقره، آیه 249.
596) اهنامه بشارت، ش 2، ص 58.
597) گنجینه لطائف، ص 340.
598) گنجینه لطائف، ص 286.
599) زار و یک شب، ص 351.
600) نجینه لطائف، ص 354.
601) یمار.
602) رآن‏
603) تروک و غریب. اصطلاحی است بر گرفته از آیه 30 سوره مبارکه فرقان.
604) تم قرآن را به این دلیل انتخاب کرد.
605) ول به جانش بند است. گلستان سعدی، باب ششم حکایت هفتم.
606) سوره مبارکه التغابن، آیه 16.
607) سوره مبارکه حشر، آیه 9.
آشنای با قرآن، شهید مطهری ج 7، ص 189.
608) لسفه اخلاق، استاد شهید مطهری (رحمه الله) ص 177.
609) سوره مبارکه نبا، آیات 35 و 36.
610) سوره مبارکه اعراف، آیه 43.
611) سوره مبارکه فرقان، آیه 16.
612) سوره مبارکه اعراف، آیه 49.
613) سوره مبارکه زمر، آیه 74.
614) سوره مبارکه اعراف، آیه 50.
615) سوره مبارکه آل عمران، آیه 15.
616) الکافی، ج 2، ص 103.
617) نهج البلاغه، 218.
618) ] - الکافی، ج 2، ص 84.
619) نهج البلاغه، ص 95.
620) لأمالی للصدوق، ص 39.
621) الکافی، ج 2، ص 176.
622) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 30.
623) نهج البلاغه، ص 175.
624) بحارالانوار، ج 46، ص 82.
625) نهج البلاغه، ص 219.
626) نهج البلاغه، ص 251.
627) داستان دوستان، ج 1، ص 246. به نقل از المحجه البیضاء، ج 1، ص 224.
628) دحیه بن خلیفه کلبی از یاران مخصوص و از پیشقدمان به اسلام بود و در زیبایی به او مثل می‏زدند و از خصوصیات او، این که جبرئیل در بسیاری از موارد، هنگام حمل و حی به رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) به صورت او آشکار می‏شد.
629) لمواعظ العددیه، ص 118.
630) عوات الراوندی: بحارالانوار، ج 22، ص 86؛ حکایت‏های شنیدنی، ص 279.
631) نیای جوانان، ص 90.
632) زینه الجواهر، ص 647.
633) در محضر بهجت، ج 1، ص 11.
634) سوره مبارکه احقاف، آیه 15.
635) سوره مبارکه اسراء، آیات 23 و 24.
636) سوره مبارکه نوح، آیه 28.
637) سوره مبارکه انعام، آیات 151 و 152.
638) سوره مبارکه نساء، آیه 36.
639) سوره مبارکه بقره، آیه 180.
640) سوره مبارکه اسراء آیه 23.
641) سوره مبارکه بقره، آیه 83.
642) سوره مبارکه لقمان، آیه 15.
643) الکافی، ج 2، ص 312.
644) الکافی، ج 2، ص 348.
645) الکافی، ج 2، ص 348.
646) الکافی، ج، ص 349.
647) الکافی، ج 2، ص 349.
648) الکافی، ج 2، ص 162.
649) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 194.
650) لخصال، ص 156.
651) الکافی، ج 2، ص 159.
652) الکافی، ج 2، ص 159.
653) الکافی، ج 2، ص 157.
654) سوره مبارکه اسراء آیه 32.
655) سوره مبارکه آل عمران، آیه 92.
656) سوره مبارکه اسراء، آیه 23.
657) سوره مبارکه، آیه 23.
658) سوره مبارکه اسرا، آیه 23.
659) الکافی، ج 2، ص 281.
660) کیمیای محبت، ص 134.
661) بحارالانوار، ج 1، ص 66.
662) تفسیر نمونه، ج 12، ص 78.
663) ز سخنرانی مرحوم کافی، نوار حقوق والدین.
664) ربیت فرزند در اسلام، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 89.
665) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625.
666) رحوم کافی، نوار حقوق والدین.
667) زرگ سال از نظر افکار و تمایلات، مرحوم فلسفی (رحمه الله) ج 2، ص 53.
668) سوره مبارکه زخرف، آیات 6 و 7.
669) سوره مبارکه مومنون، آیه 110.
670) سوره مبارکه انعام، آیه 70.
671) سوره مبارکه حجرات، آیه 11.
672) سوره مبارکه توبه، آیه 79.
673) سوره مبارکه بقره، آیه 67.
674) سوره مبارکه بقره، آیه 231.
675) سوره مبارکه مائده، آیه 57.
676) فینه البحار، ج 1، ص 41.
677) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 79.
678) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 78.
679) علام الدین، ص 303.
680) غررالحکم، ص 436.
681) مستدرک الوسائل، ج 8، ص 350.
682) مجموعه ورام، ج 1، ص 31.
683) لخصال، ص 111.
684) بحارالانوار، ج 77، ص 132.
685) غررالحکم و در رالکلم، ج 10294.
686) الکافی، ج 2، ص 356.
687) وان از نر عقل و احساسات، ج 2، ص 18.
688) حجه البیضاء، ج 5، ص 236.
689) گنجینه لطائف، ص 348.
690) گنجینه لطائف، ص 295.
691) گنجینه لطائف، ص 312.
692) گنجینه لطایف، ص 36.
693) سوره مبارکه بقره، آیه 14.
و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‏کنند تو می‏گویند: ما ایمان آورده‏ایم! (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‏کنند، می‏گویند: ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‏کنیم!
کودک‏ز نظر و رائت و تربیت، ج 2، ص 374.

694) سوره مبارکه انعام، آیه 43.
695) سوره مبارکه انبیاء آیه 87.
696) سوره مبارکه بقره، آیه 61.
697) سوره مبارکه مائده، آیه 35.
698) سوره مبارکه مائده، آیه 35.
699) سوره مبارکه انعام، آیه 97.
700) سوره مبارکه آل عمران، آیه 38.
701) سوره مبارکه بقره، آیه 37.
702) وسائل الشیعه، ج 27، ص 33.
703) ضائل الشیعه، ص 42.
704) لامالی للصدوق، ص 10.
705) شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 211.
706) عائم الاسلام، ج 1، ص 73.
707) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 16، ص 211.
708) بحارالانوار، ج 78، ص 183.
709) لغیبه طوسی، ص 285.
710) غررالحکم، ص 115.
711) الکافی، ج 8، ص 212.
712) مستدرک الوسائل، ج 10، ص 183.
713) بحارالانوار، ج 23، 259.
714) رداشت‏هایی از سیره امام خمینی (رحمه الله) ج 3، ص 195.
715) رامات امام خمینی (رحمه الله)، ص 27.
716) سوره مبارکه نمل، آیه 40.
717) جهادبا نفس، ج 1 و 2، استاد مظاهری دام ظله ص 428 و 429.
718) سوره مبارکه نساء، آیه 64.
719) عالی السبطین، ج 2، ص 286.
720) کایتهای شنیدنی، ص 252.
721) کایات شنیدنی، ص 99. نورالثقلین، ج 2، ص 426.
722) دمات متقابل اسلام و ایران، ج 1 و 2، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 272.
723) سوره مبارکه اعراف، آیه 180.
724) تفسیر شریف المیزان، ج 8، ص 38. به نقل از کافی.
725) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 423.
726) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 41.
727) سوره مبارکه یونس، آیه 32.
728) سوره مبارکه یوسف، آیه 39.
729) سوره مبارکه اسراء، آیه 2.
730) سوره مبارکه انبیاء، آیه 25.
731) سوره مبارکه انعام، آیات 151 و 152.
732) سوره مبارکه حج، آیه 73.
733) والی اللالی، ج 4، ص 78.
734) ستدرکالوسائل، ج 5، ص 360.
735) وسائل الشیعه، ج 15، ص 256.
736) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 71.
737) غررالحکم، ص 84.
738) الکافی، ج 1، ص 92.
739) والی، ج 2، ص 74.
740) نهج البلاغه، ص 40.
741) الکافی، ج 1، ص 102.
742) الکافی، ج 2، ص 289.
743) الکافی، ج 2، ص 281.
744) الکافی، ج 2، ص 12.
745) سوره مبارکه روم، آیه 30.
746) نهج البلاغه، حکمت هفتم.
747) الکافی، ج 1، ص 91.
748) الکافی، ج 1، ص 102.
749) جموعه ورام، ج 1، ص 235.
750) جموعه ورام، ج 1، ص 33.
751) داستانهای از خداشناسی؛ محمد مهدی تاج لنگرودی ص 86.
752) میزان الحکمه، ج 2، ص 954، ج 3132.
753) وامع الحکایات و لوامع الروایات، ص 43.
754) اقتباس از جامع انورین، ص 132، به نقل از حکایات شنیدنی، ص 232.
755) شنایی با قرآن، استاد شهید مطهری (رحمه الله) ج 1 و 2. ص 99.
756) سوره مبارکه انعام، آیه 25.
757) سوره مبارکه بقره، آیه 120.
758) سوره مبارکه لقمان، آیه 21.
759) سوره مبارکه انعام، آیات 110 و 111.
760) سوره مبارکه بقره، آیه 6.
761) سوره مبارکه مائده، آیات 110 و 111.
762) الکافی، ج 2، ص 308.
763) الکافی، ج 2، ص 308.
764) الکافی، ج 2، ص 308.
765) الکافی، ج 2، ص 307.
766) الکافی، ج 2، ص 308.
767) سوره مبارکه اعراف، آیه 12.
768) الکافی، ج 2، ص 308.
769) نهج البلاغه، ص 289.
770) نهج البلاغه، ص 286.
771) وسائل الشیعه، ج 1، ص 97.
772) وسائل الشیعه، ج 15، ص 372.
773) اقتباس از نهج البلاغه، خطبه 192 (خطبه قاصعه) به نقل از حکایتهای شنیدنی ص 242.
774) اصول کافی، ج 8، ص 185.
775) نهج البلاغه، خطبه 192.
776) اقتباس از علل الشرابع، ص 42.
777) لدر المنثور، ج 1، ص 51 به نقل از حکایات شنیدنی ص 195.
778) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله) ص 146.
779) سوره مبارکه عمران، آیه 101.
780) سوره مبارکه مجادله، آیه 22.
781) سوره مبارکه ممتحنه، آیه 1.
782) سوره مبارکه مائده، آیه 35.
783) سوره مبارکه انفال، آیه 72.
784) سوره مبارکه یونس، آیه 62.
785) سوره مبارکه شوری، آیه 23.
786) سوره مبارکه مجادله، آیه 14.
787) سوره مبارکه ممتنه، آیه 8.
788) لامالی، صدوق، ص 355.
789) بحارالانوار، ج 43، ص 261.
790) شاره المصطفی، ص 180.
791) وسائل الشیعه، ج 14، ص 322.
792) رب الاسناد، ص 18.
793) لل الشرائع، ج 1، 34.
794) بحارالانوار، ج 78، ص 183.
795) فرزندان خود را به سه ویژگی تربیت کنید: دوست داشتن پیامبرتان، دوست داشتن اهل بیت او و خوانن قرآن.
796) وسائل الشیعه، ج 13، ص 552.
797) وسائل الشیعه، ج 5، ص 436.
798) بحارالانوار، ج 17، ص 295.
799) الکافی، ج 2، ص 25.
800) یره ابن هشام ج 2، ص 169 - 173.
801) اذبه و دافعه علی (علیه السلام)، استاد شهید مطهری (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 77.
802) سوره مبارکه یونس، آیه 63.
803) سوره مبارکه یونس، آیه 63.
804) اقتباس از منتخب التواریخ ص 181.
805) جالس استاد شیخ حسین گنجی، ص 54.
806) سوره مبارکه فاطر، آیه 2.
807) ذرخشی دیگر از آسمان کربلا، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ص 25.
808) صحیفه نور، ج 2، ص 18. تاریخ 24/11/56.
809) سوره مبارکه اعراف، آیات 60 و 61.
810) سوره مبارکه مائده، آیه 110.
811) سوره مبارکه نساء، آیه 112.
812) سوره مبارکه سبا، آیه 43.
813) سوره مبارکه احزاب، آیه 58.
814) ره مبارکه مومنون، آیه 38
815) سوره مبارکه نور، آیات 6 و 7.
816) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 127.
817) بحارالانوار، ج 74، ص 149.
818) وسائل الشیعه، ج 12، ص 37.
819) الکافی، ج 2ص 361.
820) وسائل الشیعه، ج 12، ص 231.
821) الکافی، ج 2، ص 335.
822) نهج البلاغه، کلمات قصار 381.
823) الکافی، ج 2، ص 361
824) امع السعادات، ج 1، ص 282.
825) ظاهرا وی همان عمروبن عبید معتزلی معروف است.
826) ظاهرا وی همان عمر و بن عبید معتزلی معروف است.
827) سوره مبارکه نجم، 32. ترجمه: (نیکوکاران) همانهایی (هستند) که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری‏می‏کنند، شبیه این آیه ر. ک: سوره مبارکه شوری، آیه 37.
828) کلمه آری (نعم) در این گونه موارد، بدین معنی است که اصل درخواست و یا سؤال مورد نظر، امری مطلو، ممکن و در نهایت پسندیده است.
829) سوره مبارکه مائده، آیه 72.
هر کس شر یکی برای خدا قرار دهد خداوند بهشت را بر او حرام کرده است‏خداوند سبحان در قرآن مجید در ضمن یک مثال جالب و زیبا چنین فرموده: هر کس همتا و شریکی برای خدا قرار دهد گویی‏ز آسمان سقوط کرده و پرندگان - در وسط هوا - او را می‏ربایند و یا تندباد او را به جای دور دستی پرتاب می‏کند. داستانهای حج، آیه 31.

830) سوره مبارکه یوسف، آیه 87.
و ازرحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس می‏شوند.
831) سوره مبارکه اعراف، آیه 99.
832) عبیری است برگرفته از، سوره‏های مبارکه انعام، آیه 151، اسراء، 33، فرقان، 68.
833) سوره مبارکه نساء آیه 93. ترجمه: به هر کس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است. در حالیکه جاودانه در آن می‏ماند و خداوند بر او غضب می‏کند و او را از رحمتش دور می‏ساد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است.
834) سوره مبارکه نور، آیه 23. کسانیکه زنان پاک دامن و بی خبر - از هرگونه آلودگی - و مؤمن را متهم می‏ساد، در دنیا و آخرت از رحمت الهی به دورند و عذاب بزرگی برای آنهاست.
835) سوره مبارکه نساء، آیه 10.
کسانی که اموال یتیمان به ظلم و ستم می‏خورند، در حقیقت تنها آتش می‏خورند و به زودی در شعله‏های آتش دوزخ) می‏سوزند.
836) سوره مبارکه نساء، آیه 10.
کسانیکه اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‏خورند، (در حقیقت،) تنها آتش می‏خورند؛ و به زودی در شعله‏ای آتش (دوزخ) می‏سوزند.
837) سوره مبارکه انفال، آیه 16.
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هنگامیکه با انبوه کافران در میدان نبرد روبرو شوید، به آنها پشت نکنید و فرار ننمایید و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند - مگر آن که هدفش کناره‏گیری از میدان برای حمله‏جدد و یا به قصد پیوستن به گروهی از مجاهدان بوده باشد - (چنین کسی) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جایگاه او جهنم است و چه بد سرانجام است.

838) سوره مبارکه بقره، آیه 275. کسانیکه ربا می‏خورند (در قیامت) بر نمی‏خیزند مگر مانند کسی که بر اثر ماس شیطان دیوانه شده است.
839) سوره مبارکه بقره، آیه 102. و مسلماً می‏دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع ( سحر و جادو) باشد در آخرت بهره‏ای نخواهد داشت.
840) سوره مبارکه فرقان، 69 - 68. هر کس چنین کند مجازات سختی خواهد دید عذاب او در قیامت مضاع می‏گردد و همیشه با خواری در آن خواهد ماند.
841) سوره مبارکه آل عمران، آیه 77. کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود (به نام مقدس او) را به بهای ناچیی می‏فروشند آنها بهره‏ای در آخرت نخواهند داشت.
842) سوره مبارکه آل عمران، آیه 161. و هر کسی خیانت کند، روز رستاخیز آن چه را در آن خیانت کرده با خود به صحنه محشر) می‏آورد.
843) سوره مبارکه توبه، آیه 35. و با آن ( طلا و نقره‏هایی که گنجینه و ذخیره کرده بودند و در قیامت با آتش هنم، گرم و سوزان شده) صورت‏ها و پهلوها و پشت‏هایشان را داغ می‏کنند.
844) سوره مبارکه بقره، آیه 283. و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است.
845) ظاهراً مراد آن حضرت این آیه شریفه است: یا أیها الذین امنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الأزلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون سوره مبارکه مائده، آیه 90. ای کسانی که ایمان آورده‏اید! شراب و قمار بتها و از لام ( نوعی بخت آزمایی) پلید و از عمل شیطان است از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.

846) هر کس نماز را عمداً ترک نماید از پناه خدا و رسول خارج گردیده است.
847) سوره مبارکه رعد، آیه 25. آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‏شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‏کنند و در روی زمین فساد می‏نمایند، لعنت و بدی (مجازات) سرای‏آخرت برای آنهاست.
848) اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الکبائر ( گناهان کبیره)، حدیث 24.
849) ثالی الاخبار، ج 5، ص 245.
850) اقتباس از بحارالانوار، ج 13، ص 253.
851) داستانهای اخلاقی، ص 201.
852) رحوم فلسفی (رحمه الله)، معاد از نظر روح و جسم، ج 3، ص 156.
853) سوره مبارکه فرقان، آیه 63.
854) سوره مبارکه شعراء، آیه 215.
855) سوره مبارکه نساء، آیه 36.
856) سوره مبارکه اسراء، آیه 107.
857) سوره مبارکه قصص، آیه 32.
858) سوره مبارکه انعام، آیه 54.
859) سوره مبارکه حجر، آیه 88.
860) سوره مبارکه مائده، آیه 54.
861) الکافی، ج 2، ص 637.
862) الکافی‏ج 1، ص 15.
863) الکافی، ج 2، ص 124.
864) الکافی، ج 2، ص 124.
865) حف العقول، ص 315.
866) حف العقول، ص 486.
867) الکافی، ج 2، ص 122.
868) الکافی، ج 2، ص 123.
869) الکافی، ج 2، ص 122.
870) الکافی، ج 2، ص 122.
871) الکافی، ج 2، ص 123.
872) بحارالانوار، ج‏16، ص 226.
873) بحارالانوار، ج 16، ص 240.
874) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 2، ص 120.
875) الکافی، ج 2، ص 277.
876) حی و نبوت، شهید مطهری (رحمه الله) ص 169.
877) ابو محمد حسن بن هادی موسوی کاظمی صدر (1354 - 1272)، صاحب تالیفات بسیار از جمله: تاسی الشیعه و...
878) در محضر بهجت، ج 1، ص 232.
879) اخلاق اسلامی، سید مهدی شمس الدین، ص 9.
880) یمای فرزانگان، ج 3، ص 295.
881) رداشت‏هائی از سیره امام (رحمه الله) ج 2، ص 249.
882) یست گفتار، شهید مطهری (رحمه الله) ص 144.
883) خنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) زندگی سلمان.
884) سوره مبارکه اعراف، آیات 12 و 13.
885) سوره مبارکه عبس، آیات 18 و 19.
886) سوره مبارکه بقره آیه 34.
887) سوره مبارکه اعراف، آیه 146.
888) سوره مبارکه اسراء، آیه 37.
889) سوره مبارکه لقمان، آیه 18.
890) سوره‏مبارکه فرقان، آیه 63.
891) سوره مبارکه بقره آیه 87.
892) تحف العقول، ص 486.
893) نهج البلاغه، ص 491.
894) الکافی، ج 2، ص 310.
895) الکافی، ج 2، ص 309.
896) الکافی، ج 2، ص 310.
897) الکافی، ج 2، ص 291.
898) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 28.
899) الکافی، ج 2، ص 289.
900) الکافی، ج 2، ص 123.
901) الکافی، ج 2، ص 310.
902) الکافی، ج 2، ص 311.
903) مام محمد غزالی، کیمیای سعادت، صفحه 235 - 234.
904) کول شیخ بهایی (رحمه الله)، ص 465.
905) سوره مبارکه اعراف، آیه 12.
906) هرالربیع، ص 16.
907) گنجینه لطائف، ص 228.
908) یره شهید رجایی (رحمه الله)، ص 506، داود عبادیانی (همکار نخست وزیری).
909) چهل حدیث، امام خمینی (رحمه الله) ص 21.
910) خنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) زندگی سلمان.
911) سوره مبارکه روم، آیه 21.
912) سوره مبارکه جائیه، آیه 5.
913) سوره مبارکه جاثیه، آیه 13.
914) سوره مبارکه حدید، آیه 17.
915) سوره مبارکه مدثر، آیات 20 - 18.
916) سوره مبارکه بقره، آیه 266.
917) سوره مبارکه آل عمران، آیه 65.
918) علام الدین، ص 297.
919) الکافی، ج 1، ص 26.
920) وسائل الشیعه، ج 5 ص 477.
921) الکافی، ج 1، ص 26.
922) الکافی، ج 2، ص 56.
923) الکافی، ج 2، ص 55.
924) الکافی، ج 2، ص 55.
925) الکافی، ج 2، ص 55.
926) الکافی، ج 2، ص 54.
927) الکافی، ج 2، ص 54.
928) غررالحکم، 57.
929) سوره مبارکه آل عمران، ص 191.
930) تفسیر روح البیان، ج 8، ص 440.
931) سوره مبارکه نحل، آیه 90.
932) لکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ص 42.
933) طیفه‏های فرهنگی، فراهانی، ص 21.
934) یست گفتار، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 192.
935) گنجینه لطائف، ص 271.
936) لیات سعدی، ص 121.
937) مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، چهل حدیث، ص 6.
938) سوره مبارکه طلاق، آیه 3.
939) سوره مبارکه هود، آیه 123.
940) سوره مبارکه نحلت آیات 41 و 42.
941) سوره مبارکه یونس، آیه 84.
942) سوره مبارکه توبه، آیه 51.
943) سوره مبارکه آل عمران، آیه 159.
944) سوره مبارکه ابراهیم، آیات 11 و 12.
945) سوره مبارکه زمر، آیه 38.
946) سوره مبارکه فرقان، آیه 58.
947) سوره مبارکه آل عمران، آیات 169 تا 173.
948) سوره مبارکه نحل، آیات 98 و 99.
949) وسائل الشیعه، ج 15، ص 274.
950) الکافی، ج 2، ص 47.
951) بحارالانوار، ج 68، ص 155.
952) حف العقول، ص 304.
953) امع الاخبار، ص 322.
954) بحارالانوار، ج 68، ص 155.
955) الکافی، ج 1، 15.
956) الکافی، ج 2، ص 64.
957) الکافی، ج 2، ص 65.
958) الکافی، ج 2، ص 65.
959) غررالحکم، ص 196.
960) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 289.
961) سفینه البجار ج 2 ص 683؛ به نقل‏از کتاب داستان دوستان، محمد محمدی اشتهاری حفظه الله، ج 1، ص‏199.
962) داستان دوستان، 1، ص 199.
963) سوره مبارکه طلاق، آیه 2.
964) یزانالحکمه، ج 10، ص 682.
965) غررالحکم، ص 197.
966) ارشاد القلوب، ج 1، ص 121.
967) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظلله، ج 1 و 2، ص 469 - 471.
968) سوره مبارکه غافر، آیه 60.
969) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7.
970) سوره مبارکه طلاق، آیه 3.
971) صال صدوق، ج 1، ص 101.
972) مجله حوزه، ش 43، ص 64.
973) خنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) نوار احترام مادر.
974) کایت‏های شنیدنی، ص 516 و 517.
975) شرح جنود عقل و جهل، ص 220.
976) سوره مبارکه احزاب، آیه 21.
977) سوره مبارکه جمعه، آیه 2.
978) سوره مبارکه اسراء آیه 24.
979) سوره مبارکه بقره، آیه 6 و 7.
980) سوره مبارکه آل عمران، آیه 164.
981) سوره مبارکه تحریم، آیه 6.
982) سوره مبارکه بقره، آیه 129.
983) الکافی، ج 2، ص 211.
984) وسائل الشیعه، ج 20، ص 176.
985) حف العقول، 270.
986) بحارالانوار، ج 60، ص 362.
987) لخصال، ج 1، ص 323.
988) زالعمال، ج 16، ص 443.
989) مکارم الاخلاق، ص 232.
990) لصحیفه السجادیه، ص 135.
991) الکافی، ج 8، ص 150.
992) نزالعمال، ج 45340.
993) وسائل الشیعه، ج 21، ص 478.
994) الکافی، ج 6، ص 3.
995) نجینه لطائف، ص 136.
996) ام‏هائی در راه تبلیغ، علامه محمد حسین فضل الله، ص 65.
997) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 11 و 12.
998) ز مکافات عمل غافل مشو، ص 13.
999) فینه البحار، ج 2، ص 700.
1000) جهاد با نفس، آیت الله مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 7 و 8.
1001) یخ مناجاتیان، ص 398.
1002) یمای فرزانگان، ص 214.
1003) رکرانه عصمت، ص 80.
1004) یره شهید رجایی (رحمه الله)، ص 455، محمد نوعی (خواهر زاده).
1005) علیم و تربیت در اسلام، استاد شهید مطهری (رحمه الله) ص 16.
1006) سوره مبارکه حجرات، آیه 13.
1007) سوره مبارکه ص، آیه 26.
1008) سوره مبارکه اعراف، آیه 26.
1009) سوره مبارکه بقره، آیه 194.
1010) سوره مبارکه بقره، آیه 5 - 1.
1011) سوره مبارکه آل عمران، آیه 76.
1012) سوره مبارکه آل عمران، آیه 120.
1013) سوره مبارکه آل عمران، آیه 123.
1014) سوره مبارکه آل عمران، آیه 38.
1015) سوره مبارکه آل عمران، آیه 200.
1016) سوره مبارکه بقره، آیه 233.
1017) الکافی، ج 2، ص 328.
1018) الکافی، ج 2، ص 82.
1019) الکافی، ج 2، ص 79.
1020) الکافی، ج 2، ص 76.
1021) بحارالانوار، ج 78، ص 372.
1022) میزان الحکمه، ج 22396.
1023) حف العقول، 34.
1024) حف العقول، ص 295.
1025) الکافی، ج 2، ص 76.
1026) الکافی، ج 2، ص 76.
1027) سوره مبارکه احزاب، آیه 30 و 31.
یا نساء النبی من یأت منکن بفاحشه مبینه یضاعف لها العذاب ضعفین و کان ذلک علی الله یسیراً و من ق منکن لله و رسوله و تعمل صالحاً نؤتها أجرها مرتین و أعتدنالها رزقنا کریماً
1028) سوره مبارکه هود، آیه 46.
1029) عنی: این فرزند تو، فرزندی است نا صالح.
1030) عنی: او فرزند آدم بدی است، فرزند تو نیست.
1031) بحارالانوار، ج 10، ص 65. به نقل از داستن راسان، شهید مطهری (رحمه الله) ص 223.
1032) سوره مبارکه مائده، آیه 27.
1033) وسائل الشیعه، ج 9، ص 468. مجموعه ورام، ج 2، ص 97،
1034) وسائل الشیعه، ج 9، ص 467. شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 3، ص 343.
1035) نازل الاخره، مرحوم شیخ عباس قمی، ص 160.
1036) نازل الاخره، ص 36.
1037) سوره مبارکه اسراء، آیه 84.
1038) جهاد با نفس، آیت الله مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 18.
1039) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 206.
1040) سوره مبارکه حجرات، آیه 13.
1041) سوره مبارکه تغابن، آیه 16.
1042) در محضر بهجت، ج 1، ص 183.
1043) سوره مبارکه نساء آیه 99.
1044) سوره مبارکه نساء، آیه 110.
1045) سوره مبارکه نساء، آیه 17.
1046) سوره مبارکه بقره، آیه 199.
1047) سوره مبارکه مجادله، آیه 2.
1048) سوره مبارکه زمر، آیه 53.
1049) سوره مبارکه بقره آیه 286.
1050) سوره مبارکه نسا، آیه 18.
1051) سوره مبارکه نساء آیه 17.
1052) سوره مبارکه بقره، آیه 54.
1053) سوره مبارکه تحریم، آیه 8.
1054) سوره مبارکه هود، آیه 3.
1055) سوره مبارکه نساء، آیه 17.
1056) سوره مبارکه هود، آیه 52.
1057) سوره مبارکه انفال، آیه 33.
1058) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 10.
1059) وسائل الشیعه، ج 16، ص 77.
1060) الکافی، ج 2، ص 426.
1061) الکافی، ج 2، ص 436.
1062) الکافی، ج 2، ص 437.
1063) وسائل الشیعه، ج 16، ص 68.
1064) حف العقلو، 456.
1065) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 146.
1066) الکافی، ج 2، ص 432.
1067) الکافی، ج 2،ص 435.
1068) الکافی، ج 2، ص 430.
1069) الکافی، ج 2، ص 410.
1070) الکافی، ج 2، ص 426.
1071) مجموعه ورام، ج 2، ص 118.
1072) فتارهای معنوی، شهید مطهری؛ ص 125 و 126.
1073) فتارهای معنوی، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 146.
1074) عانی الاخبار، ص 174.
1075) الکافی، ج 2، ص 69.
1076) الکافی، ج 2، ص 69.
1077) عاد از نظر روح و جسم، مرحوم فلسفی (رحمه الله) ج 2، ص 281.
1078) بحارالانوار، ج 74، ص 82.
1079) فتارهای معنوی، ص 127 و 128.
1080) سوره مبارکه‏حدید، آیه 16.
1081) جهاد با نفس، ج 1 و 2، آیت الله مظاهری دام ظله ص‏137 تا 139.
1082) سوره مبارکه فرقان، آیات 14 - 11.
1083) عراج السعاده، ص 615 - 614.
1084) سوره مبارکه نوح، آیات 12 - 10.
1085) تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 361.
1086) از بیانات مقام معظم رهبری دام ظله.
1087) در محضر بهجت، ج 2، ص 109.
1088) سوره مبارکه حجرات، آیه 12.
1089) سوره مبارکه فتح، آیه 6.
1090) سوره مبارکه فتح، آیه 12.
1091) سوره مبارکه احزاب، آیات 10 و 11.
1092) سوره مبارکه نور، آیه 12.
1093) سوره مبارکه حجرات، آیه 12.
1094) سوره مبارکه یوسف، آیات 81 تا 83.
1095) الکافی، ج 2، ص 362.
1096) نهج البلاغه، ص 511.
1097) غررالحکم، ص 72.
1098) غررالحکم، ص 253.
1099) غررالحکم، ص 253.
1100) غررالحکم، ح 2568.
1101) الکافی، ج 8، ص 108.
1102) غررالحکم، ص 264.
1103) مجموعه ورام، ج 1، ص 52.
1104) کشف الریبه، ص 21.
1105) ضرب المثل‏ها، ص 121.
1106) سوره مبارکه نحل، آیه 32.
1107) در محضر بهجت، ج 2، ص 31.
1108) داستان دوستان، ج 4، ص 53.
1109) مشکوه الانوار، ص 202.
1110) حکایتهای شنیدنی، ص 44.
1111) مقام معظم رهبری دام ظله العالی، به تاریخ 28/7/1368.
1112) سوره مبارکه آل عمران، آیه 134.
1113) سوره مبارکه قصص، آیه 54.
1114) سوره مبارکه فرقان، آیه 63.
1115) سوره مبارکه آل عمران، آیه 155.
1116) سوره مبارکه صافات، آیه 101.
1117) سوره مبارکه مائده، آیه 101.
1118) سوره مبارکه مائده، آیه 2.
1119) سوره مبارکه اسراء، آیه 44.
1120) سوره مبارکه توبه، آیه 114.
1121) سوره مبارکه هود، آیه 75.
1122) الکافی، ج 2، ص 112.
1123) وسائل الشیعه، ج 20، ص 359.
1124) الکافی، ج 2، ص 110.
1125) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 291.
1126) نهج البلاغه، ص 556.
1127) الکافی، ج 2، ص 112.
1128) بحارالانوار، ج‏78، ص 379.
1129) بحارالانوار، ج 60، ص 362.
1130) الخصال، ص 269.
1131) مشکاه الانوار، ص 403.
1132) الکافی، ج 1، ص 407.
1133) وسائل الشیعه، ج 15، ص 189.
1134) الکافی، ج 2، ص 112.
1135) کیمیای محبت، ص 116.
1136) در محضر بهجت، ج 1، 219.
1137) تفسیر کشاف، ج 4، ص 715.
1138) داستان دوستان، ج 2، ص 124.
1139) سوره مبارکه آل عمران، 134.
1140) الارشاد، ج 2، ص 145.
1141) سوره مبارکه انعام، آیه 124. خدای متعال آگاه‏تر است که رسالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد.
1142) منازل الآخره، ص 109.
1143) شرح نهج البلاغه، ج 96، ص 12 و بحارالانوار، ج 44، ص 45، باب 22.
1144) سوره مبارکه انعام، آیه 124.
1145) مناقب، ج 4، ص 19.
1146) بیانات مقام معظم رهبری دام ظله به تاریخ 18/3/1368.
1147) سوره مبارکه ص، آیات 21 تا 25.
1148) سوره مبارکه اعراف، آیه 55.
1149) سوره مبارکه نساء، آیه 29.
1150) سوره مبارکه اسراء، آیه 26.
1151) سوره مبارکه انفال، آیه 41.
1152) سوره مبارکه رحمن، آیات 7 تا 9.
1153) سوره مبارکه نساء، آیه 30.
1154) من لا یحضره الفقیه،، ج 3، ص 183، ح 3688.
1155) ارشاد القلوب، ج 1، ص 119.
1156) الکافی، ج 2، ص 94.
1157) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 393.
1158) الکافی، ج 2، ص 443.
1159) الکافی، ج 2، ص 331.
1160) الکافی، ج 2، ص 331.
1161) الکافی، ج 2، ص 330.
1162) نهج البلاغه، ص 521.
1163) نهج البلاغه، ص 205.
1164) سیره شهید رجایی (ررحمه الله)، ص 456، یوسف صباغیان.
1165) منازل الآخره، ص 64.
1166) گنجینه لطائف، ص 365.
1167) ابو سلیمان دارانی عبدالرحمن بن عطیه، زاهد معروف است که در سنه 235 در داریا که از قراء دمشق‏است وفات کرد و قبرش در آنجا معروف است و احمد بن ابی الحواری از اصحاب اوست.
1168) سوره مبارکه لقمان، آیه 16.
1169) نهج البلاغه، ص 684.
1170) نهج البلاغه ص 531.
1171) منازل الاخرة ص 126.
1172) سفینه البحار، ج 6، ص 440.
1173) دارالسلام، ص 494.
1174) صحیفه نور، مرحوم امام خمینی (رحمه الله) ج 3 ص 233.
1175) سوره مبارکه ص، آیه 52.
1176) سوره مبارکه قصص، آیه 25.
1177) سوره مبارکه قصص، آیه 25.
1178) سوره مبارکه احزاب، آیه 32.
1179) سوره مبارکه نور، آیه 30.
1180) سوره مبارکه بقره، آیه 273.
1181) سوره مبارکه نور آیه 58.
1182) غررالحکم، ص 87.
1183) الکافی، ج 5، ص 526.
1184) الکافی، ج 2، ص 10.
1185) الکافی، ج 5، ص 536.
1186) الکافی، ج 2، ص 56.
1187) الکافی، ج 2، ص 55.
1188) الکافی، ج 2، ص 106.
1189) الکافی، ج 2، ص 106.
1190) الکافی، ج 2، ص 106.
1191) الکافی، ج 2، ص 291.
1192) نهج البلاغه، نامه 53.
1193) سوره مبارکه قصص، آیه 25.
1194) آذرخش دیگر از آسمان کربلا، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ص 238.
1195) سیره نبوی، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 75.
1196) المحجه البیضاء، ج 3، ص 120. به نقل از حکایتهای شنیدنی، ص 307.
1197) داستانهایی از زندگانی امیر کبیر، محمود حکیمی، ص 44.
1198) خزینه الجواهر، ص 613.
1199) المواعظ العددیه، ص 189.
1200) مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، شرح جنود عقل و جهل، ص 279.
1201) سوره مبارکه نور آیه 58.
1202) سوره مبارکه فلق، آیات 1 تا 5.
1203) سوره مبارکه اسرا، آیه 62.
1204) سوره مبارکه بقره، آیات 87 تا 90.
1205) سوره مبارکه بقره، آیه 109.
1206) سوره مبارکه نساء، آیه 54.
1207) سوره مبارکه یوسف، آیه 67.
1208) سوره مبارکه یوسف، آیات 8 تا 10.
1209) الکافی، ج 2، ص 289.
1210) من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 394.
1211) مشکاه الأنوار، ص 309.
1212) نهج البلاغه، ص 508.
1213) الکافی، ج 2، ص 307.
1214) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 22.
1215) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 20، ص 258.
1216) الکافی، ج 2، ص 289.
1217) الکافی، ج 2، ص 307.
1218) الکافی، ج 2، ص 307.
1219) الکافی، ج 2، ص 306.
1220) الکافی، ج 2، ص 291.
1221) الکافی، ج 3، ص 645.
1222) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، صص 14 - 12.
1223) منازل الآخره، ص 34.
1224) در آسمان معرفت، علامه حسن زاده آملی دام ظله قم، انتشارات تشیع، چاپ پنجم، ص 242.
1225) سفینه البحار، ج 2، ص 355.
1226) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 126.
1227) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 1، ص 337.
1228) چهل حدیث، امام خمینی (رحمه الله) ص 106.
1229) سوره مبارکه هود، آیه 15.
1230) سوره مبارکه اسرا، آیه 18.
1231) سوره مبارکه توبه، آیه 34.
1232) سوره مبارکه اعراف، آیه 20.
1233) سوره مبارکه معارج، آیه 19.
1234) سوره مبارکه توبه، آیه 128.
1235) سوره مبارکه ص، آیه 23.
1236) سوره مبارکه تکاثر، آیات 1 و 2.
1237) ارشادالقلوب، ج 1، ص 39.
1238) غررالحکم، ص 294.
1239) الکافی، ج 2، ص 290.
1240) الکافی، ج 2، ص 320.
1241) الکافی، ج 2، ص 148.
1242) الکافی، ج 2، ص 320.
1243) مشکاه الانوار، ص 309.
1244) نهج البلاغه، حکمت 110.
1245) الکافی، ج 2، ص 289.
1246) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 68.
1247) تحف العقول، ص 286.
1248) فهرست غررالحکم، ص 61.
1249) پند تاریخ، ج 2، ص 124. انوار نعمانیه ص 353.
1250) اسلام و مقتضیان زمان، شهید مطهری (رحمه الله)، ج 2، ص 135.
1251) گنجینه لطائف، ص 337.
1252) داستان‏ها و عبرتها، ص 287.
1253) حکایات ملا نصرالدین، ص 57.
1254) سوره مبارکه نور، آیه 61.
1255) سوره مبارکه زخرف، آیه 71.
1256) سوره مبارکه بقره، آیه 60، 187، اعراف 31، طور 19، حاقه 24، مرسلات 43.
1257) سوره مبارکه انفال، آیه 60.
1258) سوره مبارکه واقعه، آیه 83.
1259) سوره مبارکه بقره، آیه 60.
1260) لطیفه‏های شیرین با آیات قرآن، ص 60 و 59. همان‏گونه که ملاحظه می‏کنید شخص مذکور آیات مختلی را از جاهای مختلف‏قرآن کنار هم گذاشته و از مجموع آیات چنین کلامی ساخته است.
1261) شرح جنود عقل و جهل، امام خمینی (رحمه الله)، ص 111.
1262) سوره مبارکه نحل، آیه 24.
1263) سوره مبارکه مائده، آیه 103.
1264) سوره مبارکه فصلت، آیه 16.
1265) سوره مبارکه لقمان، آیه 6.
1266) سوره مبارکه مائده، آیه 103.
1267) سوره مبارکه اعراف، آیه 157.
1268) سوره مبارکه نمل، آیه 47.
1269) بحارالانوار، ج 2، ص 308.
1270) تحف العقول، ص 410.
1271) شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 253.
1272) نهج البلاغه، ص 213.
1273) نهج البلاغه، ص 106.
1274) نهج البلاغه، ص 546.
1275) بحارالانوار، ج 55، ص 322.
1276) بحارالانوار، ج 1، ص 77.
1277) الکافی، ج 1، ص 32.
1278) الصحیفه السجادیه، ص 92.
1279) بحارالانوار، ج 15، ص 376.
1280) داستان دوستان، ج 2، ص 157.
1281) تفسیر ابوالفتح رازی، ج 12، ص 6. ذیل آیه 9 سوره مبارکه تکویر.
1282) گفتار فلسفی (کودک)، ج 2، ص 499.
1283) نهج البلاغه، خطبه 77، وسائل، ج 2، ص 181.
1284) داستان راستان، ص 198، به نقل از وسائل الشیعه، ج 2، ص 181.
1285) گنجینه لطائف، ص 374.
1286) داستانها و عبرتها، ص 123.
1287) اقوال پراکنده.
1288) بیانات مقام معظم رهبری دام ظله، 1 / 1 / 1376.
1289) سوره مبارکه‏توبه، آیه 14.
1290) سوره مبارکه انفال، آیه 60.
1291) سوره مبارکه توبه، آیه 20.
1292) سوره مبارکه توبه، آیه 88.
1293) سوره مبارکه صف، آیه 4.
1294) سوره مبارکه صف، آیه 10 تا 13.
1295) سوره مبارکه مائده، آیه 35.
1296) سوره مبارکه بقره، آیه 251.
1297) سوره مبارکه آل عمران، آیه 172.
1298) سوره مبارکه حج، آیه 40.
1299) سوره مبارکه توبه، آیه 16.
1300) سوره مبارکه بقره، آیه 154.
1301) سوره مبارکه نساء، آیه 74.
1302) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 10.
1303) بحارالانوار، ج 100، ص 8.
1304) غررالحکم و دررالکلم، ح 1347.
1305) جامع الاخبار، ص 93.
1306) بحارالانوار، ج 8، ص 199.
1307) وسائل الشعیه، ج 15، ص 16.
1308) نهج البلاغه، خطبه 27.
1309) نهج البلاغه، نامه 47.
1310) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 17.
1311) الکافی، ج 2، ص 158.
1312) وسائل الشیعه، ج 1، ص 22.
1313) داستانهای کوتاه از تاریخ اسلام، ص 103، به نقل از روضه الصفا، ج 3، ص 137.
1314) داستان دوستان، ج 2، ص 29، به نقل از بحارالانوار، ج 21، ص 250.
1315) کحل البصر، ص 124.
1316) منزلگاهی نزدیک کوفه که میدان رزم بود.
1317) اقتباس از نهج البلاغه حکمت 261.
1318) سوره مبارکه توبه، آیه 111.
1319) سوره مبارکه توبه، آیه 112.
1320) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 141. باب 62 فضائل الحج، ح 62.
1321) حج، استاد قرائتی، ص 54.
1322) سوره مبارکه توبه، آیه 111.
1323) نزهه المجالس، ج 1، ص 192.
1324) قیام و انقلاب مهدی (عج)، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 100.
1325) جهاد، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 15.
1326) سوره مبارکه کهف، آیه 10.
1327) سوره مبارکه نحل، آیه 70.
1328) سوره مبارکه مریم، آیه 4.
1329) سوره مبارکه یس، آیه 68.
1330) سوره مبارکه غافر، آیه 67.
1331) سوره مبارکه یوسف، آیه 22.
1332) سوره مبارکه انبیاء، آیه 60.
1333) میزان الحکمه، ج 9096.
1334) میزان الحکمه، ح 9097.
1335) المحاسن، ج 1، ص 375.
1336) الأمالی، طوسی، ص 304.
1337) بحارالانوار، ج 77، ص 84.
1338) بحارالانوار، ج 82، ص 198.
1339) غررالحکم و دررالکلم، ح 5764.
1340) نهج البلاغه، نامه 31.
1341) الغیبه، طوسی، ص 476.
1342) بحارالانوار، ج 1، ص 170.
1343) الخصال، ج 1، ص 253.
1344) از مکافات عمل غافل مشو، ص 25.
1345) هدایه السالک، ج 1، ص 163.
1346) سوره مبارکه انبیاء، آیه 60.
1347) داستان‏ها و پندها، ج 9، ص 33. به نقل از: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 88.
1348) دنیای جوانان، ص 112، به نقل از بحارالانوار، ج 47، ص 138.
1349) سوره مبارکه کهف آیه 10. ترجمه: زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند.
1350) سوره مبارکه کهف، آیه 13. ترجمه: آنها جوانانی بودند که به پروردگارت ایمان آوردند.
1351) حکایتهای شنیدنی، ج 5، ص 59. به نقل از: تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 244.
1352) سیره شهید رجایی (رحمه الله)، رضا رسولی (خواهر زاده).
1353) سخنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) نوار جوان.
1354) آیه الله خامنه‏ای حفظه الله.
1355) امام خمینی (رحمه الله).
1356) آیه الله خامنه‏ای حفظه الله.
1357) سوره مبارکه صافات، آیات 68 تا 70.
1358) سوره مبارکه مجادله، آیه 8.
1359) سوره مبارکه نسا، آیه 115.
1360) سوره مبارکه اعراف، آیه 18.
1361) سوره مبارکه نبأ، آیات 21 تا 28.
1362) سوره مبارکه بقره، آیه 24.
1363) سوره مبارکه تحریم، آیه 6.
1364) سوره مبارکه مریم، آیه 71.
1365) الکافی، ج 2، ص 310.
1366) مجموعة ورام، ج 1، ص 90.
1367) الکافی، ج‏2، ص 351.
1368) صحیح مسلم، ح 4، ص 107.
1369) نهج البلاغه، ص 212.
1370) نهج البلاغه، ص 246.
1371) فرائد السمطین، ج 2، ص 66.
1372) نهج البلاغه، ص 82.
1373) نهج البلاغه، ص 163.
1374) سوره مبارکه فجر، آیه 12.
1375) سوره مبارکه فجر.
1376) منازل الآخرة. ص 137.
1377) منازل الأخرة، ص 143.
1378) سوره مبارکه سجده، آیه 16.
1379) نشان از بی نشان‏ها، ص 425.
1380) روضة الکافی، ص 164.
1381) سوره مبارکه تحریم، آیه 6.
1382) حکایتهای شنیدنی، ص 411. الخرائج راوندی، ص 189؛ بحار، ج 7، ص 364 و 365.
1383) منازل الآخرة، ص 145.
1384) انسان‏ها معادنی همانند معادن طلا و نقره هستند.
1385) شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی (رحمه الله)، ص 141.
1386) سنت.
1387) سوره مبارکه حج، آیه 21.
1388) در محضر بهجت، ج 1، ص 11.
1389) سوره مبارکه اعراف، آیه 131.
1390) سوره مبارکه توبه، آیه 97.
1391) سوره مبارکه یوسف، آیه 89.
1392) سوره مبارکه کهف، آیات 103 تا 106.
1393) سوره مبارکه بقره، آیه 118.
1394) سوره مبارکه نساء، آیه 78.
1395) سوره مبارکه انعام، آیه 111.
1396) بحارالانوار، ج 75، ص 111.
1397) بحارالانوار، ج 33، 304.
1398) نهج البلاغه، عبده، ج 3، ص 194.
1399) الأمالی، طوسی، ص 8.
1400) بحارالانوار، ج 72، ص 199.
1401) غررالحکم، ص 67.
1402) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 138.
1403) الکافی، ج 72، ص 199.
1404) الکافی، ج 1، ص 12.
1405) الکافی، ج 1، ص 10.
1406) از مکافات عمل غافل مشو، ص 55.
1407) گنجینه لطائف، ص 250.
1408) الکنی و الألقاب، ج 2، ص 268.
1409) داستانها و عبرتها، ص 202.
1410) سوره مبارکه قصص، آیه 35.
1411) سوره مبارکه فرقان، آیه 44.
1412) رنگارنگ، ج 2، ص 185.
1413) گنجینه لطائف، ص 38.
1414) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 98.
1415) سوره مبارکه نسا، آیه 32.
1416) سوره مبارکه اعراف، آیه 29.
1417) سوره مبارکه بقره، آیه 186.
1418) سوره مبارکه انبیاء، آیات 87 و 88.
1419) سوره مبارکه مریم، آیات 4 تا 7.
1420) سوره مبارکه فرقان، آیه 77.
1421) الکافی، ج 2، ص 469.
1422) وسائل الشیعه، ج 9، ص 15.
1423) الکافی، ج 2، ص 472.
1424) الکافی، ج 2، ص 467.
1425) الکافی، ج 2، ص 246
1426) الکافی، ج 2، ص 471.
1427) الکافی، ج 2، ص 468.
1428) تحف العقول، ص 280.
1429) نهج البلاغه، ص 528.
1430) الکافی، ج 2، ص 467.
1431) الکافی، ج 2، ص 478.
1432) مرآه العقول، ج 12، ص 173.
1433) سوره مبارکه مؤمن، آیه 60.
1434) اصول کافی، ج 2، ص 486.
1435) سوره مبارکه بقره، آیه 201.
1436) داستان‏های صاحبدلان، ج 2، ص 183.
1437) سوره مبارکه غافر، آیه 60.
1438) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7.
1439) سوره مبارکه طلاق، آیه 3.
1440) خصال صدوق، ج 1، ص 101.
1441) در محضر بهجت، ج 1، ص 216.
1442) الکافی، ج 4، ص 13.
1443) جهاد با نفس، ج 1 و 2، استد مظاهری حفظ الله، ص 406.
1444) در محضر بهجت، ج 1، ص 97.
1445) در محضر بهجت، ج 1، ص 188.
1446) سوره مبارکه آل عمران، آیه 61.
1447) سوره مبارکه مائده، آیات 41 و 42.
1448) سوره مبارکه شعراء، آیات 221 تا 223.
1449) سوره مبارکه زمر، آیه 3.
1450) سوره مبارکه انبیاء، آیه 63.
1451) سوره مبارکه غافر، آیه 28.
1452) سوره مبارکه نحل، آیه 105.
1453) سوره مبارکه اسراء، آیه 80.
1454) تحف العقول، ص 450.
1455) وسائل الشیعة، ج 12، ص 245.
1456) الکافی، ج 2، ص 290.
1457) الکافی، ج 2، ص 641.
1458) تحف العقول، ص 391.
1459) مجمع الفائده، ج 12، ص 361.
1460) الکافی، ج 2، ص 338.
1461) الکافی، ج 2، ص 339.
1462) الکافی، ج 2، ص 338.
1463) الکافی، ج 2، ص 340.
1464) الکافی، ج 2، ص 340.
1465) وسائل الشیعة، ج 12، ص 254.
1466) برداشت‏هایی از سیره امام (رحمه الله)، ج 3، ص 259.
1467) سوره مبارکه یوسف، آیه 18.
1468) گلستان سعدی، باب هشتم.
1469) المحجة البیضا، ج 5، ص 234.
1470) سیره شهید رجایی (رحمه الله)، ص 392، کیومرث صابری، گل آقا.
1471) وحی و نبوت، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 169.
1472) گنجینه لطائف، ص 391.
1473) دروغ آزمای: دروغگو.
1474) چهل حدیث، امام خمینی (رحمه الله)، ص 471.
1475) الکافی، ج 7، ص 460. با اندکی تفاوت.
1476) مناقب، ج 2، ص 259.
1477) در محضر بهجت، ج 1، ص 95.
1478) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 64.
1479) سوره مبارکه انفال، آیه 67.
1480) سوره مبارکه کهف، آیه 45.
1481) سوره مبارکه بقره، آیه 86.
1482) سوره مبارکه یوسف، آیه 56.
1483) سوره مبارکه نساء، آیه 134.
1484) سوره مبارکه کهف، آیه 7.
1485) سوره مبارکه‏آل عمران، آیه 152.
1486) سوره مبارکه انفال، آیه 28.
1487) الکافی، ج 1، ص 17.
1488) الکافی، ج 1، ص 15.
1489) نهج البلاغه، ص 492.
1490) الکافی، ج 2، ص 455.
1491) الکافی، ج 2، ص 459.
1492) الکافی، ج 2، ص 129.
1493) الکافی، ج 2، ص 131.
1494) نهج البلاغه، خطبه 161.
1495) الکافی، ج 2، ص 131.
1496) الکافی، ج 2، ص 131.
1497) اللهوف، ص 74.
1498) کیمیای محبت، ص 173، به نقل از تنبیه الخواطر، ج 1، ص 146. میزان الحکمه ج 4، ح 1744.
1499) سوره مبارکه نمل، آیه 18.
1500) سوره مبارکه نمل، آیه 19. اقتباس از عبقری الحسان، ج 1، ص 123.
1501) خزینة الجواهر، ص 700.
1502) عیون اخبار الرضا، به نقل از حکایت‏های شنیدنی ص 42.
1503) حکایت‏های شیرین، ص 448.
1504) برداشت‏هایی از سیره امام خمینی (رحمه الله) ج 3، ص 222.
1505) المحجة البیضاء، ج 5، ص 370.
1506) سفینةالبحار، ج 2، ص 639.
1507) در محضر بهجت، ج 1، ص 82.
1508) مقام معظم رهبری دام ظله، مبعث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، 16/13787.
1509) سوره مبارکه بقره،آیه 152.
1510) سوره مبارکه احزاب، آیات 41 و 42.
1511) سوره مبارکه بقره، آیه 114.
1512) سوره مبارکه بقره، آیات 58 و 59.
1513) سوره مبارکه عمران، آیات 190 و 191.
1514) سوره مبارکه انفال، آیات 2 تا 4.
1515) سوره مبارکه توبه، آیه 67.
1516) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 45.
1517) سوره مبارکه رعد، آیه 28.
1518) سوره مبارکه آل عمران، آیات 136 - 135،
1519) میزان الحکمه، ج 20035.
1520) الکافی، ج 2، ص 145.
1521) الکافی، ج 2، ص 144.
1522) بحارالانوار، ج 77، ص 88.
1523) الکافی، ج 2، ص 498.
1524) الکافی، ج 2، ص 499.
1525) مستدرک الوسائل، ج 5، ص 298.
1526) الکافی، ج 2، ص 496.
1527) الکافی، ج 2، ص 122.
1528) الکافی، ج 2، ص 114.
1529) الکافی، ج 2، ص 186.
1530) کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 517.
1531) بحارالانوار، ج 47، ص 16.
1532) داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله) ص 282. به نقل از اصول کافی، ج 2، ص 170.
1533) داستان راستان، شهید مطهری (رحمه الله) ص 282.
1534) داستان دوستان، ج 5، ص 257.
1535) داستان راستان، ص 307 به نقل از بحارالانوار، ج 10، ص 25 - 24.
1536) داستان راستان، 258، به نقل از بحارالانوار، ج 9، ص 589.
1537) در روایت منقول از امام صادق (علیه السلام) آمده است: مامن شی‏ء الا و له حد ینتهی الیه الا الذکر فلیس له حد ینتهی الیه؛ هر چیز حدی دارد که در آن جا تمام می‏شود، به جز یاد خدا که حد مخصی برای آن وجود ندارد. اصول کافی، ج 2، ص 498.
1538) اصول کافی، ج 2، ص 80.
1539) سوره مبارکه یوسف، آیه 23.
1540) سوره مبارکه یوسف، آیه 24.
1541) در محضر بهجت، ج 1، ص 7.
1542) سوره مبارکه قصص، آیه 83.
1543) سوره مبارکه مائده، آیه 63.
1544) سوره مبارکه اعراف، آیه 85.
1545) سوره مبارکه بقره، آیه 188.
1546) سوره مبارکه نساء، آیه 29 و 30.
1547) سوره مبارکه مائده، آیه 62.
1548) سوره مبارکه مائده، آیه 42.
1549) مستدرک الوسائل، ج 17، ص 355.
1550) جامع الأخبار، ص 156.
1551) الکافی، ج 2، ص 200.
1552) غررالحکم، ص 340.
1553) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 12.
1554) وسائل الشیعة، ص 19، 77.
1555) وسائل الشیعه، ج 17، ص 91.
1556) الکافی، ج 8، ص 20.
1557) بحارالانوار، ج 75، ص 339.
1558) غررالحکم، ص 376.
1559) کیمیای محبت، ص 115.
1560) الغدیر، ج 2، ص 149 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 69.
1561) برخلاف نظر شیعه، بلکه بر خلاف منابع روایی اهل تسنن که می‏گویند فدک، از آن فاطمه زهرا (علیها السلا) بود و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به فاطمه زهرا (علیها السلام) بخشید.
1562) در محضر بهجت، ج 2، ص 29.
1563) پیغمبر و یاران، ج 1، ص 220 به نقل از بحارالانوار، ج 8، ص 433.
1564) نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 715، خ 215.
1565) گنجینه لطائف، ص 336.
1566) داستانها و عبرتها، ص 335.
1567) گنجینه لطائف، ص 281.
1568) رمز جاودانگی، ص 39، عاتقه صدیقی.
1569) دوستی خاله خرسه، ص 37.
1570) هزار و یک حکایت تاریخی، ج‏2، ص 53.
1571) شبگرد و پاسبان.
1572) داروغه، پاسبان شهر، نگهبان.
1573) مقام معظم رهبری دام ظله، تاریخ 22/1/82.
1574) سوره مبارکه قدر، آیه 1.
1575) سوره مبارکه بقره، آیه 185.
1576) سوره مبارکه بقره، آیه 185.
1577) سوره مبارکه بقره، آیه 183.
1578) سوره مبارکه بقره، آیه 187.
1579) سوره مبارکه دخان، آیه 2.
1580) سوره مبارکه بقره، آیه 196.
1581) بحارالانوار، ج 96، ص 344.
1582) میزان الحکمه، ح 7458.
1583) فضائل الاشهر الثلاثه، ص 99.
1584) الکافی، ج 4، ص 88.
1585) فضائل الاشهر الثلاثه، ص 95.
1586) فضائل الاشهر الثلاثه، ص 99.
1587) الأمالی، صدوق، ص 154.
1588) الکافی، ج 4، ص 88.
1589) تحف العقول، ص 236.
1590) میزان الحکمه، ح 7441.
1591) بحارالانوار، ج 58، ص 376.
1592) فضائل الاشهر الثلاثه، ص 99.
1593) داستانهای معنوی، شهید مهطری (رحمه الله)، ص 212.
1594) احلی من العسل، ج 1، ص 92.
1595) داستان دوستان، ج 4، ص 210.
1596) منازل الآخرة، ص 110.
1597) حسان.
1598) امام خمینی (رحمه الله).
1599) با اینکه آمیزش جنسی، در اول هر ماه مکروه است، لکن در اول ماه رمضان مستحب است و شاید به خاطراین است که باید به نحوی مردم را تأمین نمود، سپس از آنان تکلیف خواست.
1600) سوره مبارکه انفال، آیه 63.
1601) سوره مبارکه آل عمران، آیه 118.
1602) سوره مبارکه نساء، آیات 88 و 89؟
1603) سوره مبارکه فصلت، آیه 34.
1604) سوره مبارکه فرقان، آیه 28.
1605) سوره مبارکه نجم، آیه 29.
1606) سوره مبارکه هود، آیه 46.
1607) سوره مبارکه کهف، آیه 28.
1608) سوره مبارکه لقمان، آیه 15.
1609) سوره مبارکه فرقان، آیه 63.
1610) سوره مبارکه آل عمران، آیه 28.
1611) سوره مبارکه شعراء، آیات 91 تا 104.
1612) سوره مبارکه زخرف، آیه 67.
1613) الکافی، ج 2، ص 641.
1614) سوره مبارکه محمد، آیه 22: فهل عسیتم ان تولیتم أن تفسدوا فی الأرض و تقطعوا أرحامکم أولئ الذین لعنهم الله فأصمهم و أعمی أبصارهم.
1615) سوره مبارکه بقره، آیه 27. الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما أمر الله به أن یوصل و یفسدن فی الأرض أولئک هم الخاسرون.
1616) الکافی، ج 2، ص 375.
1617) الکافی، ج 2، ص 375.
1618) الکافی، ج 1، ص 39.
1619) الکافی، ج 1، ص 39.
1620) حدائق الناظره، ج 18، ص 121.
1621) نهج البلاغه، نامه 31.
1622) مستدرک، ج 2، ص 65.
1623) تحف العقول، ص 318.
1624) الکافی، ج 2، ص 39.
1625) اخلاق اسلامی، ص 23.
1626) سوره مبارکه فرقان، آیه 28.
1627) مجمع البیان، ج 7، ص 166.
1628) داستان‏های مثنوی، دفتر دوم، ص 85.
1629) الکافی، ج 4، ص 105.
1630) تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 386.
1631) سوره مبارکه آل عمران، آیه 130.
1632) سوره مبارکه نساء، آیات 160 و 161.
1633) سوره مبارکه بقره، آیه 275.
1634) سوره مبارکه بقره، آیه 275.
1635) سوره مبارکه بقره، آیه 278.
1636) سوره مبارکه روم، آیه 39.
1637) سوره مبارکه بقره، آیات 278 تا 280.
1638) سوره مبارکه بقره، آیات 278 تا 280.
1639) وسائل الشیعة، ج 18، ص 123.
1640) وسائل الشیعة، ج 18، ص 117.
1641) وسائل الشیعة، ج 18، ص 122.
1642) الکافی، ج 2، ص 281.
1643) الکافی، ج 5، ص 124.
1644) الکافی، ج 5، ص 124.
1645) الکافی، ج 5، ص 125.
1646) وسائل الشیعه، ج 18، ص 127.
1647) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 331.
1648) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 331.
1649) جهاد با نفس، ج 1 و 2، استاد مظاهری حفظه الله، ص 158.
1650) سوره مبارکه توبه، آیه 34.
1651) تفسیر صافی، ج 1، ص 699، تفسیر مجمع البیان، ص 266.
1652) منتخب التواریخ، ص 814.
1653) اقتباس از مجمع البیان، ج 5، ص 224.
1654) سوره مبارکه انعام، 141؛ اعراف، 31.
1655) سوره مبارکه انفال، آیه 58.
1656) حبوبات.
1657) صحیفه نور، امام خمینی (رحمه الله)، ج 12، ص 173.
1658) سوره مبارکه بقره، آیه 264.
1659) سوره مبارکه ماعون، آیات 4 تا 6.
1660) سوره مبارکه نساء، آیات 142 و 143.
1661) سوره مبارکه انفال، آیه 47.
1662) سوره مبارکه بلد، آیات 6 و 7.
1663) سوره مبارکه نساء، آیه 36.
1664) سوره مبارکه نساء، آیات 37 و 38.
1665) سوره مبارکه نساء، آیه 36.
1666) الکافی، ج 2، ص 295.
1667) الکافی، ج 2، ص 295.
1668) الکافی، ج 2، ص 295.
1669) الکافی، ج 2، ص 294.
1670) الکافی، ج 2، ص 293.
1671) الکافی، ج 2، ص 293.
1672) الکافی، ج 2، ص 296.
1673) الکافی، ج 2، ص 296.
1674) الکافی، ج 2، ص 293.
1675) کشکول شیخ بهایی، ص 418.
1676) چنانچه آیه 142 سوره مبارکه نساء ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم در مورد منافان آمده است.
1677) معانی الأخبار، ص، 341.
1678) داستان دوستان، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ج 1، ص 149.
1679) استعاذه، مرحوم شهید دستغیب (رحمه الله) ص 143.
1680) گنجینه لطائف، ص 50.
1681) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، استاد فلسفی (رحمه الله)، ج 1، ص 82.
1682) شرح و تفسیر دعای مکارم الأخلاق، استاد فلسفی (رحمه الله)، ج 1، ص 82.
1683) گنجینه لطائف، ص 146.
1684) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 76.
1685) سوره مبارکه شوری، آیه 12.
1686) سوره مبارکه زمر، آیه 52.
1687) سوره مبارکه شوری، آیه 27.
1688) سوره مبارکه انعام، آیه 151.
1689) سوره مبارکه هود، آیه 6.
1690) سوره مبارکه سبأ، آیه 36.
1691) سوره مبارکه توبه، آیه 59.
1692) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 60.
1693) سوره مبارکه شوری، آیه 19.
1694) سوره مبارکه ذاریات، آیه 58.
1695) سوره مبارکه زخرف، آیه 32.
1696) الکافی، ج 2، ص 57.
1697) الکافی، ج 2، ص 270.
1698) الکافی، ج 2، ص 152.
1699) الکافی، ج 2، ص 137.
1700) کنزالعمال، ج 9200.
1701) کنزالعمال، ح 9200.
1702) روضة الواعظین، ص 501.
1703) الکافی، ج 5، ج 77.
1704) وسائل الشیعه، ج 5، ص 272.
1705) تحف العقول، ص 519.
1706) الکافی، ج 2، ص 61.
1707) دوستی خاله خرسه، ص 26.
1708) پندها و حکایتهای اخلاقی، ص 194 193.
1709) لثالی الأخبار، ج 2، ص 60.
1710) ترجمه المیزان، ج 1، ص 549 548.
1711) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 4.
1712) سوره مبارکه ذاریات، آیه 22.
1713) شرح نهج البلاغه ابن حدید، ج 19، ص 320.
1714) گلستان، باب هشتم.
1715) گلستان سعدی، باب هفتم، حکایت هفتم.
1716) سوره‏های مبارکه حج، 58؛ مؤمنون، 72؛ سبأ، 39؛ جمعه، 11.
1717) کشکول شیخ بهایی (رحمه الله)، ج 1، ص 260.
1718) در محضر بهجت، ج 2، ص 113.
1719) بیست گفتار، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 158.
1720) سوره مبارکه بقره، آیه 183.
1721) سوره مبارکه بقره، آیه 184.
1722) سوره مبارکه بقره، آیه 187.
1723) سوره مبارکه بقره، آیه 196.
1724) سوره مبارکه مائده، آیه 89.
1725) سوره مبارکه بقره، آیه 185.
1726) سوره مبارکه بقره، آیه 185.
1727) سوره مبارکه بقره، آیه 183.
1728) الکافی، ج 4، ص 87.
1729) الکافی، ج 2، ص 510.
1730) وسائل الشیعة، ج 10، ص 7.
1731) الکافی، ج 4، ص 64.
1732) بحارالانوار، ج 96، ص 295.
1733) الکافی، ج 2، ص 18.
1734) نهج البلاغه، ص 163.
1735) بحارالانوار، ج 97، ص 83.
1736) مسند احمد، ج 2، ص 7.
1737) الدعوات، ص 76.
1738) میزان الحکمه، ج 10948.
1739) بحارالأنوار، ج 93، ص 360.
1740) بحارالأنوار، ج 96، ص 295.
1741) الکافی، ج 4، ص 63.
1742) الکافی، ج 4، ص 64.
1743) سوره مبارکه بقره، آیه 183.
1744) وسائل الشیعه، ص 172، کتاب الصوم.
1745) الدین فی قصص، ج 1، ص 28.
1746) روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 5573، سال بیستم.
1747) سوره مبارکه انعام، ص 160.
1748) معانی الأخبار، ص 234.
1749) سوره مبارکه سجده، آیه 16.
1750) نشان از بی نشان‏ها، ص 425.
1751) سوره مبارکه مریم، آیه 26.
1752) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 67.
1753) وسائل الشیعه، ج 10، ص 400.
1754) سوره مبارکه سجده، آیه 17.
1755) در محضر بهجت، ج 1، ص 225.
1756) سوره مبارکه نحل، آیات 76 و 77.
1757) سوره مبارکه مریم، آیات 79 و 80.
1758) سوره مبارکه احزاب، آیه 19.
1759) سوره مبارکه توبه، آیه 8.
1760) سوره مبارکه نور، آیه 24.
1761) سوره مبارکه طه، آیات 25 تا 28.
1762) سوره مبارکه نساء، آیه 148.
1763) سوره مبارکه طه، آیات 27 و 28.
1764) الکافی، ج 2، ص 343.
1765) الکافی، ج 1، ص 17.
1766) الکافی، ج 2، ص 325.
1767) الکافی، ج 2، ص 325.
1768) مستدرک سفینة البحار، ج 9، ص 248.
1769) الکافی، ج 2، ص 369.
1770) الکافی، ج 2، ص 231.
1771) جلاءالعیون، ج 2، ص 205.
1772) نهج البلاغه، کلمات قصار 381.
1773) الکافی، ج 2، ص 323.
1774) الکافی، ج 2، ص 291.
1775) سوره مبارکه المرسلات، آیه 36 - 35.
1776) سوره مبارکه نور، آیه 30.
1777) سوره مبارکه عنکبوت، آیه 57.
1778) سوره مبارکه فتح، آیه 12.
1779) کلیات جامع التمثیل، ص 187.
1780) داستان دوستان، ج 2، ص 251، به نقل از مجموعه ورام، ص 105.
1781) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 260.
1782) در روایت این چنین آمده است: الکافی، ج 2، ص 368.
علی بن ابراهیم عن أبیه عن ابن أبی عمیر عن بعض أصحابه عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال من أعان‏لی مؤمن بشطر کلمة لقی الله عزوجل یوم القیامة مکتوب بین عینیه آیس من رحمتی.
1783) سفینة البحار، ج 1، ص 41.
1784) سوره مبارکه حج، آیه 30.
1785) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 256.
1786) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 262.
1787) نهج البلاغه، ص 381.
1788) شرح جنود عقل و جهل، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ج 25، ص 376.
1789) سوره مبارکه هود، آیه 15 و 16.
1790) سوره مبارکه سبأ، آیات 34 و 35.
1791) سوره مبارکه زخرف، آیه 32 تا 35.
1792) سوره مبارکه حدید، آیات 20 و 21.
1793) سوره مبارکه اعراف، آیه 31.
1794) سوره مبارکه قصص، آیات 79 و 80.
1795) سوره مبارکه اسراء آیه 27 - 26.
1796) نهج البلاغه، ص 227.
1797) نهج البلاغه، ص 540.
1798) الکافی، ج 4، ص 12.
1799) الکافی، ج 2، ص 241.
1800) لئالی الاخبار، ج 1، ص 148.
1801) الکافی، ج 1، ص 410.
1802) مجموعة ورام، ج 1، ص 163.
1803) نهج البلاغه، حکمت 141.
1804) نهج البلاغه، ص 251.
1805) نهج البلاغه، ص 251.
1806) نهج البلاغه، نامه 45.
1807) نهج البلاغه، حکمت 141.
1808) داستانهای کوتاه از تاریخ اسلام، صفحه 56. به نقل از مروج الذهب، مسعودی، ج 1، صص 664 - 663.
1809) فقیه و اصولی بزرگ، آقا رضا بن محمد هادی همدانی نجفی صاحب تألیفات متعدد، از جمله مصبا الفقیه.
1810) دستشویی.
1811) در محضر بهجت، ج 1، ص 74.
1812) تفسیر برهان، ج 2، ص 364.
1813) به نقل از حکمت‏ها و اندرزها، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ص 104.
1814) بیت الأحزان، محدث قمی (رحمه الله)، ص 34.
1815) ارشاد القلوب باب 32 ص 155.
1816) سوره مبارکه احزاب، آیه 28 - 29.
1817) المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16 ص 314.
1818) السیرة الحلبیة ج 3 ص 316.
1819) مقتل مطهر، روضه‏های شهید مطهری (رحمه الله)، جعفر صالحان، ص 88.
1820) نزهة المجالس ج 3 ص 235.
1821) مقتل مطهر، روضه‏های شهید مطهری (رحمه الله)، جعفر صالحان، ص 90.
1822) سوره مبارکه اعراف، آیه 32.
1823) احیاء تفکر اسلامی، ص 77 و 78.
1824) بحارالانوار ج 43 ص 20 و 83؛ به نقل از کتاب مقتل مطهر، روضه‏های شهید مطهری، جعفر صالحن، ص 89.
1825) پیام مقام معظم رهبری حفظه الله، 2/9/1368.
1826) ترجمه نهج البلاغه (دشتی)، 299 - 298. خطبه 160.
1827) آیة الله خامنه‏ای حفظه الله.
1828) آیة الله خامنه‏ای حفظه الله.
1829) امام خمینی (رحمه الله).
1830) امام خمینی (رحمه الله).
1831) سوره مبارکه بقره، آیه 274.
1832) سوره مبارکه آل عمران، آیه 134.
1833) سوره مبارکه اسراء، آیه 29.
1834) سوره مبارکه نساء، آیات 7 و 8.
1835) سوره مبارکه نساء، آیه 4.
1836) سوره مبارکه مدتثر، آیه 6.
1837) سوره مبارکه حدید، آیه 23 و 24.
1838) غررالحکم، ص 87.
1839) نهج البلاغه، ص 396.
1840) بحارالانوار، ج 68، ص 357.
1841) نهج البلاغه، ص 251.
1842) نهج البلاغه، ص 211 و 356.
1843) بحارالأنوار، ج 66، ص 407.
1844) الکافی، ج 2، ص 292.
1845) الکافی، ج 2، ص 56.
1846) جنات الخلود، ص 13.
1847) نهج البلاغه، ص 621.
1848) نهج البلاغه، حکمت 53.
1849) قصص العلماء، ص 149.
1850) شگفتی‏ها و شنیدنی‏ها از زندگی بزرگان، ص 71.
1851) روضة الواعظین، ج 1، ص 124 و امالی شیخ صدوق، مجلس 71، حدیث 10.
1852) تربیت فرزند از نظر اسلام، ص 8.
1853) فروع کافی، مطابق نقل بحار، ج 22، ص 84.
1854) در محضر بهجت، ج 1، ص 318.
1855) سوره مبارکه اعراف، آیه 130.
1856) سوره مبارکه بقره، آیات 156 و 157.
1857) سوره مبارکه توبه، آیه 50.
1858) سوره مبارکه آل عمران، آیات 195 و 196.
1859) سوره مبارکه روم، آیه 36.
1860) سوره مبارکه انعام، آیه 44.
1861) سوره مبارکه یونس، آیه 58.
1862) غررالحکم، ص 321.
1863) الکافی، ج 2، ص 189.
1864) الکافی، ج 2، ص 192.
1865) الکافی، ج 2، ص 192.
1866) الکافی، ج 2، ص 190.
1867) الکافی، ج 2، ص 189.
1868) الکافی، ج 2، ص 188.
1869) الکافی، ج 2، ص 88.
1870) الکافی، ج 2، ص 188.
1871) الکافی، ج 2، ص 233.
1872) الکافی، ج 2، ص 663.
1873) الکافی، ج 2، ص 663.
1874) اصول کافی، ج 2، حدیث 5. باب ادخال السرور علی المؤمنین.
1875) المحجة البیضاء، ج 5، ص 233.
1876) الکافی، ج 3، ص 425.
1877) سیره شهید رجای (رحمه الله)، ص 348. به نقل از استاد علی مخملباف.
1878) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 379.
1879) سیره شهید رجایی، ص 454، به نقل از دکتر کاظم نائینی (دوست دوران نوجوانی و مدیر کل کتاب‏ای درسی).
1880) داستان دوستان، ج 1 ، ص 246. به نقل از المحجة البیضاء، ج 1، ص 224.
1881) از بیانات مقام معظم رهبری حفظه الله، 31/3/1368.
1882) سوره مبارکه حشر، آیات 16 و 17.
1883) سوره مبارکه یس، آیه 60.
1884) سوره مبارکه اعراف، آیات 200 و 201.
1885) سوره مبارکه بقره، آیه 169.
1886) سوره مبارکه اعراف، آیات 12 تا 30.
1887) سوره مبارکه انعام، آیات 112 و 113.
1888) سوره مبارکه مائده، آیه 90.
1889) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 22.
1890) سفینة البحار، ج 1، ص 489.
1891) مستدرک الوسائل، ج 17ص 262.
1892) بحارالأنوار، ج 11، ص 141. به نقل از المیزان ج 8، ص 65.
1893) کمال الدین، ج 2، ص 520.
1894) تحف العقول، ص 298.
1895) بحارالأنوار، ج 2، ص 5.
1896) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 136.
1897) نهج البلاغه، ص 177.
1898) من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 199.
1899) الکافی، ج 1، ص 11.
1900) المواعظ العددیه، ص 167.
1901) واژه امام هم شامل امام حق می‏شود و هم شامل امام باطل. همان گونه که جمع این کلمه یعنی واژه ائمه هر دو گروه را شامل می‏شود درباره آن چه ذکر شد، رجوع کنید به سور مباره بقره، آیه 124، فرقان، 74، اسراء، 71، توبه، 12، انبیاء، 73، قصص، 5،41 سجده، 24.
1902) سوره مبارکه حجر، آیه 38.
1903) ریحانة الأدب، ج 6، ص 35.
1904) زندگانی و شخصیت شیخ انصاری (رحمه الله)، ص 88، 89.
1905) استعاذه، شهید دستغیب (رحمه الله)، ص 39.
1906) گنجینه لطائف، ص 35.
1907) داستان دوستان، ج 2، ص 251، به نقل از مجموعه ورام، ص 105.
1908) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 1، ص 292. به نقل از بحارالأنوار، ج 14، ص 173.
1909) عدل الهی، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 71.
1910) سوره مبارکه نساء، آیه 147.
1911) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7.
1912) سوره مبارکه نمل، آیه 40.
1913) سوره مبارکه بقره، آیه 172.
1914) سوره مبارکه نمل، آیه 19.
1915) سوره مبارکه بقره، آیه 152.
1916) سوره مبارکه لقمان، آیه 12.
1917) سوره مبارکه کوثر، آیات 1 تا 3.
1918) سوره مبارکه آل عمران، آیه 123.
1919) سوره مبارکه زمر، آیه 7.
1920) الکافی، ج 2، ص 65.
1921) الکافی، ج 2، ص 61.
1922) الکافی، ج 2، ص 61.
1923) الکافی، ج 2، ص 94.
1924) الکافی، ج 2، ص 56.
1925) الخصال، ص 34.
1926) تحف العقول، ص 233.
1927) الخصال، ص 568.
1928) تحف العقلول، 483.
1929) الکافی، ج 2، ص 47.
1930) سوره مبارکه توبه، آیه 34.
1931) تفسیر صافی، ج 1، ص 699، تفسیر مجمع البیان، ص 266.
1932) کلیات سعدی، ص 154.
1933) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 113.
1934) سوره مبارکه فتح، 2. تا خداوند گناهان گذشته و آینده‏ای را که به تو نسبت می‏دهند ببخشد.
1935) مفسرین می‏گویند: مراد از گناه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به عقیده مشرکان است که دعوت او را به توحید و خدا بزرگترین گناه او می‏شمردند و منظور از گناه گذشته و آینده، دعوت قبل از هجرت و بعد از هجرت بود. در اخبار و روایات معصومین (علیهم السلام) چنین آمده که پیامبر (صلی الله‏لیه و آله و سلم) را گناهی نیست و مراد گناهان امت و شیعیان اوست.

1936) استان‏های بحارالأنوار، ج 4، ص 20.
1937) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7.
1938) تذکرة الاولیاء، ص 823.
1939) کشکول شیخ بهایی (رحمه الله)، ص 499.
1940) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7.
1941) لمعاتی از شیخ، شهید مطهری (رحمه الله) ص 36.
1942) مقام معظم رهبری دام ظله، 7/3/1376.
1943) سوره مبارکه شرح، آیه 4.
1944) سوره مبارکه صافات، آیات 120 تا 122.
1945) سوره مبارکه ابراهیم، آیه 23.
1946) سوره مبارکه صافات، آیات 109 و 110.
1947) سوره مبارکه احزاب، آیه 56.
1948) سوره مبارکه احزاب، آیات 41 تا 43.
1949) سوره مبارکه صافات، آیات 79 و 80.
1950) وسائل الشیعة، ج 7، ص 194.
1951) وسائل الشیعة، ج 7، ص 206.
1952) الکافی، ج 2، ص 492.
1953) وسائل الشیعة، ج 7، ص 195.
1954) النوادر للراوندی، ص 16.
1955) منیة المرید، ص 347.
1956) علل الشرائع، ج 1، ص 34.
1957) وسائل الشیعة، ج 7، ص 388.
1958) میزان الحکمه، ح 10793.
1959) الدعوات، ص 89.
1960) روضة الواعظین، ج 2، ص 323.
1961) جامع الأخبار، ص 59.
1962) جامع الأخبار، ص 59.
1963) شرح و فضایل صلوات، ص 153، احقاق الحق، ج 1، ص 642.
1964) متظاهر به سیادت دروغین.
1965) گنجینه لطائف، ص 49.
1966) منازل الآخرة، ص 101.
1967) سوره مبارکه احزاب، آیه 56.
1968) عین الحیوة، مرحوم مجلسی (رحمه الله)، ص 415.
1969) منازل الأخرة، ص 103.
1970) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 346.
1971) به نقل از استاد حسینی اراکی حفظه الله.
1972) سوره مبارکه اسراء، آیه 26.
1973) سوره مبارکه بقره، آیه 177.
1974) سوره مبارکه بقره، آیه 180 و 181.
1975) سوره مبارکه نحل، آیه 90.
1976) سوره مبارکه رعد، آیات 20 تا 22.
1977) سوره مبارکه محمدت آیات 22 و 23.
1978) سوره مبارکه بقره، آیات 26 و 27.

1979) الکافی، ج 2، ص 347.
1980) الکافی، ج 2، ص 641.
1981) الکافی، ج 2، ص 175.
1982) الکافی، ج 2، ص 183.
1983) الکافی، ج 2، ص 152.
1984) الکافی، ج 2، ص 151.
1985) جامع الأخبار، ص 106.
1986) الکافی، ج 2، ص 152.
1987) الکافی، ج 2، ص 151.
1988) وسائل الشیعة، ج 21، ص 539.
1989) الکافی، ج 2، ص 152.
1990) کیمیای محبت، ص 141.
1991) سوره مبارکه انبیاء، آیه 87.
1992) تفسیر قمی، ص 694. به نقل از بحار ج 14 ص 382. داستان دوستان، ج 5، ص 94.
1993) گویی موضوع از این قرار بوده که عبدالله بن حسن از امام صادق (علیه السلام) تقاضا می‏کرد که با پسرش محمد بن عبدالله که مطابق حدیث طولانی که در اصول کافی ج 1، حدیث 16، آمده آدم بدی بود و ادای خلافت می‏کرد، بیعت کند و امام صادق (علیه السلام) حاضر نبود با او بیعت نماید. به نقل از کتاب داستان دوستان، ج 1، ص 85.
1994) سوره مبارکه رعد، آیه 21.
1995) اصول کافی، ج 2، حدیث 23.
1996) داستانهای بحارالأنوار، به نقل از ج 74، ص 100.
1997) صد و ده حکایت، ج 2، ص 36. با ویرایش.
1998) سوره مبارکه رعد، آیه 21.
1999) غیبة، الشیخ الطوسی، ص 128.
2000) پیامبر نوروزی مقام معظم رهبری، 1/1/1377.
2001) بحارالأنوار، ج 74، ص 196.
2002) سوره مبارکه بقره، آیه 264.
2003) سوره مبارکه بقره، آیه 273.
2004) سوره مبارکه قیامة، آیات 26 تا 31.
2005) سوره مبارکه مجادله، آیه 12.
2006) سوره مبارکه توبه، آیه 103.
2007) سوره مبارکه توبه، آیه 104.
2008) سوره مبارکه توبه، آیه 75.
2009) سوره مبارکه بقره، آیه 276.
2010) سوره مبارکه بقره، آیه 271.
2011) سوره مبارکه یوسف، آیه 88.
2012) الکافی، ج 4، ص 3.
2013) الکافی، ج 4، ص 3.
2014) وسائل الشیعه، ج 9، ص 406.
2015) تحف العقول، ص 298.
2016) مسند احمد،ج 4، ص 423.
2017) الکافی، ج 2، ص 209.
2018) تحف العقول، ص 414.
2019) دعائم الاسلام، ج 2، ص 340.
2020) عده الداعی، ص 59.
2021) من لا یحضره الفقیه، ص 4، 412.
2022) بحارالأنوار، ج 93، ص 114.
2023) من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 183.
2024) من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 183.
2025) نمونه معارف اسلام، ج 1، ص 72، از اثنا عشریه، ص 146.
2026) مجموعه ورام، ج 1، ص 103.
2027) داستان دوستان، ج 4، ص 76، به نقل از وسائل الشیعة، ج 6، ص 262.
2028) منازل الاخرة، ص 60.
2029) نمونه معارف اسلام، ج 1، ص 72، از اثنا عشریه، ص 146.
2030) گنجینه لطائف، ص 396.
2031) سوره مبارکه سجده، آیه 16 .
2032) نشان از بی نشان‏ها، ص 425.
2033) سوره مبارکه توبه، آیه 104.
2034) وسائل الشیعه، ج 4، ص 303.
2035) امدادهای غیبی در زندگی بشر، شهید مطهری (رحمه الله) ص 155.
2036) سوره مبارکه معارج، آیه 5.
2037) سوره مبارکه العمران، آیه 186.
2038) سوره مبارکه مزمل، آیه 10.
2039) سوره مبارکه طور، آیه 48.
2040) سوره مبارکه کهف، آیه 28.
2041) سوره مبارکه توبه، آیه 16.
2042) سوره مبارکه عصر، آیه 3.
2043) سوره مبارکه هود، آیه 115.
2044) سوره مبارکه آل عمران، آیه 142.
2045) سوره مبارکه آل عمران، آیه 200.
2046) سوره مبارکه آل عمران، آیه 125.
2047) سوره مبارکه آل عمران، آیه 120.
2048) سوره مبارکه بقره، آیات 155 تا 157.
2049) سوره مبارکه عصر، آیات 1 تا 3.
2050) سوره مبارکه نحل، آیات 41 و 42.
2051) الخصال، ص 269.
2052) الکافی، ج 1، ص 15.
2053) الکافی، ج 1، ص 15.
2054) نهج البلاغه، ص 546.
2055) نهج البلاغه، ص 499.
2056) الکافی، ج 2، ص 60.
2057) الکافی، ج 2، ص 56.
2058) تحف العقول، ص 213.
2059) الکافی، ج 2، ص 47.
2060) الخصال، ص 269.
2061) وسائل الشیعه، ج 2، ص 628.
2062) تحف العقول، ص 414.
2063) سوره مبارکه بقره، آیات 157 - 155.
2064) تفسیر نمونه، ج 1، ص 535 - 534.
2065) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 113.
2066) سوره مبارکه واقعه، آیات 8 - 11.
2067) جهاد با نفس، آیت الله مظاهری، دام ظله، ج 1 و 2، ص 97 تا 101.
2068) ترجمه کشکول شیخ بهایی (رحمه الله) ص 343.
2069) مشکوة الأنوار، فصل 5، ص 62.
2070) سوره مبارکه بقره، آیه 155.
و لنبلونکم بشی‏ء من الخوف و الجوع و نقص من الأموال و الأنفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا أصابتهم مصیبة الوا انا لله و انا الیه راجعون أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و أولئک هم المهون سه ویژگی و امتیاز الهی عبارت است از صلوات پروردگار، رحمت پرودگار و هدایت.

2071) سوره مبارکه بقره، آیه 157 - 156.
2072) ماهنامه بشارت، شماره 13، ص 64. به نقل از سرگذشت‏های تلخ و شیرین قرآن، ج 1، 200.
2073) حکمت الهی، ص 262.
2074) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 260.
2075) صحیفه نور، حضرت امام خمینی (رحمه الله)، ج 12، ص 141.
2076) امام خمینی (رحمه الله).
2077) سوره مبارکه انفال، آیات 55 تا 59.
2078) سوره مبارکه انفاق، آیات 55 و 56.
2079) سوره مبارکه بقره، آیه 177.
2080) سوره مبارکه بقره، آیه 84.
2081) سوره مبارکه مریم، آیات 54 و 55.
2082) سوره مبارکه توبه، آیات 7 تا 10.
2083) سوره مبارکه احزاب، آیه 15.
2084) سوره مبارکه اسراء، آیه 34.
2085) سوره مبارکه معارج، آیه 32.
2086) نهج البلاغه، ص 441.
2087) الأمالی للصدوق، ص 508.
2088) الکافی، ج 2، ص 290.
2089) الکافی، ج 2، ص 162.
2090) الکافی، ج 2، ص 364.
2091) الکافی، ج 2، ص 363.
2092) وسائل الشیعه، ج 21، ص 483.
2093) غررالحکم، ص 377.
2094) الأمالی للصدوق، ص 419.
2095) مناقب آل أبی طالب، ج 3، ص 523.
2096) میزان الحکمه، ج 21250.
2097) غررالحکم و دررالکلم، ح 9577.
2098) پرتو انسانها، علی موسوی گرمارودی، ص 43.
2099) جوامع الحکایات، بخش اول، چاپ دانشگاه‏ص 71.
2100) کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 18.
2101) الکافی، ج 5، ص 97.
2102) سوره مبارکه آل عمران، آیه 9.
2103) کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 17.
2104) الفتنة الکبری، طه حسین، ج 2، ص 188.
2105) با توجه به این که سپاه امام حسن (علیه السلام) از درون از هم پاشیده بود، و عده‏ای از فرماندهان لشکر آن حضرت همراه جمعی، خیانت کرده و به سپاه معاویه پیوسته بودند و ادامه جنگ در این صورت جز به شکست (بدون دلیل و بدون نتایج مهم‏تر) نمی‏انجامید، بر همین اساس امام حسن (علیه السلام) در موردی در پاسخ اعتراض کنندگان فرمود: وای بر شما! آنچه من کرده‏ام بهتر است از برای شیعیانم از آنچه آفتاب بر آن می‏تابد.
احتجاج طبرسی، ص 251، مطابق نقل منتهی الآمال، ج 1، ص 168.
2106) منتهی الآمال، ج 1، ص 168 و 169.
2107) از مکافات عمل غافل مشو! ص 128.
2108) بحارالأنوار، ج 72، ص 92.
2109) همان.
2110) نظام خانواده در اسلام، ص 521.
2111) آشنایی با قرآن، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ج 3، ص 146.
2112) سوره مبارکه بقره، آیات 21 و 22.
2113) سوره مبارکه بقره، آیه 186.
2114) سوره مبارکه مائده، آیه 6.
2115) سوره مبارکه اعراف، آیه 205.
2116) سوره مبارکه حجر، آیه 99.
2117) سوره مبارکه نحل، آیه 36.
2118) سوره مبارکه ذاریات، آیه 56.
2119) مجموعة ورام، ج 2، ص 108.
2120) بحارالأنوار، ج 87، ص 156.
2121) بحارالأنوار، ج 78، ص 379.
2122) النوادر، ص 110.
2123) الکافی، ج 2، ص 79.
2124) الکافی، ج 2، ص 478.
2125) میزان الحکمه، ح 8297.
2126) نظم دررالسمطین، ص 196.
2127) بحارالأنوار، ج 50، ص 308.
2128) فقه الرضا (علیه السلام)، ص 337.
2129) الکافی، ج 2، ص 84.
2130) حکایت‏های شنیدنی، ص 476.
2131) اصول کافی، ج 1، ص 13.
2132) داستان دوستان، ج 2، ص 33، به نقل از تفسیر الدرالمنثور، ج 6، ص 70.
2133) نشان از بی نشان‏ها، ج 1، ص 144.
2134) یکی از علما و مراجع نجف اشرف.
2135) انوار البهیه، ص 158.
2136) مناقب، ج 4، ص 148 و بحارالأنوار، ج 4، ص 60، حدیث 18.
2137) در محضر بهجت، ج 1، ص 105.
2138) جهاد با نفس، ج 1 و 2، آیت الله مظاهری دام ظله، ص 383.
2139) مقام معظم رهبری دام ظله روز قدس، 10/10/78.
2140) تفسیر سوره مبارکه حمد، امام خمینی (رحمه الله)، ص 69.
2141) بحارالأنوار، ج 78، ص 364.
2142) امام خمینی (رحمه الله).
2143) سوره مبارکه جمعه، آیه 5.
2144) سوره مبارکه قصص، آیه 78.
2145) سوره مبارکه نحل، آیه 78.
2146) سوره مبارکه علق، آیات 1 تا 5.
2147) سوره مبارکه نمل، آیه 15.
2148) سوره مبارکه انعام، آیه 105.
2149) سوره مبارکه بقره، آیه 247.
2150) سوره مبارکه طه، آیه 114.
2151) سوره مبارکه قلم، آیه 1.
2152) سوره مبارکه زمر، آیه 9.
2153) الکافی، ج 1، ص 34.
2154) الکافی، ج 1، ص 30.
2155) الکافی، ج 1، ص 30.
2156) الکافی، ج 1، ص 35.
2157) تحف العقول، ص 47.
2158) نهج البلاغه، ج 3ص 172.
2159) تحف العقول، ص 47.
2160) الکافی، ج 1، ص 41.
2161) الکافی، ج 1، ص 35.
2162) نهج البلاغه، حکمت 205.
2163) عوالی اللالی، ج 1، ص 292.
2164) الکافی، ج 1، ص 34.
2165) الکافی، ج 1، ص 32.
2166) الکافی، ج 1، ص 33.
2167) الکافی، ج 1، ص 30.
2168) داستان راستان، استد شهید مطهری (رحمه الله)، ص 140، به نقل از روضات الجنات، چاپ حاج سید سعید، ص 747.
2169) داستان راستان، ص 140. به نقل از الکنی و الالقاب، محدث قمی (رحمه الله)، ج 2، ص 365.
2170) تفسیر منهج الصادقین، ص 32.
2171) نظام زن در اسلام، شهید مطهری (رحمه الله) ص 219217.
2172) جهاد با نفس، ج 1 و 2، استاد مظاهری دام ظله، ص 424 و 425.
2173) در محضر بهجت، ج 1، ص 350.
2174) مقام معظم رهبری دام ظله، سخنرانی روز معلم‏1374.
2175) سوره مبارکه اعراف، آیات 150 و 151.
2176) سوره مبارکه فرقان، آیه 63.
2177) سوره مبارکه آل عمران، آیات 133 و 134.
2178) سوره مبارکه یوسف، آیه 84.
2179) سوره مبارکه شوری، آیات، 36 و 37.
2180) سوره مبارکه انبیاء، آیات 87 و 88.
2181) سوره مبارکه قصص، آیات 54 و 55.
2182) الکافی، ج 2، ص 303.
2183) الکافی، ج 2، ص 110.
2184) الکافی، ج 2، ص 302.
2185) الکافی،ج 2، ص 305.
2186) الکافی، ج 2، ص 109.
2187) الکافی، ج 2، ص 109.
2188) الکافی، ج 2، ص 110.
2189) الخصال، ص 269.
2190) نهج البلاغه، ص 251.
2191) غررالحکم، ص 243.
2192) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 53.
2193) او از انبیا مرسل بوده و بعد از حضرت سلیمان زندگی می‏کرد.
2194) تاریخ انبیاء، ج 2، ص 196.
2195) بر کرانه عصمت، ص 586.
2196) سوره مبارکه آل عمران، آیه 134.
2197) تفسیر نور، ج 2، ص 181 - 180. به نقل از تفسیر مجمع البیان و روح البیان.
2198) بیست گفتار، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 194.
2199) خصال، مرحوم شیخ صدوق (رحمه الله)، ص 65.
2200) شرح جنود عقل و جهل، امام خمینی (رحمه الله) ص 287.
2201) سوره مبارکه نور، آیه 24.
2202) سوره مبارکه ج، آیه 30.
2203) سوره مبارکه نساء آیه 148.
2204) سوره مبارکه حجرات، آیه 12.
2205) سوره مبارکه احزاب، آیات 18 و 19.
2206) سوره مبارکه توبه، آیات 8 تا 10.
2207) سوره مبارکه مریم، آیه 79.
2208) وسائل الشیعة، ج 12، ص 283.
2209) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 115.
2210) غررالحکم، ص 54.
2211) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 133.
2212) غررالحکم، ص 221.
2213) نهج البلاغه، ص 556.
2214) غررالحکم، ص 221.
2215) الکافی، ج 2، ص 356.
2216) الکافی، ج 2، ص 356.
2217) وسائل الشیعة، ج 12، ص 280.
2218) الکافی، ج 2، ص 358.
2219) الکافی، ج 2، ص 235.
2220) به نقل از یکی از یاران حضرت امام (آیت الله توسلی).
2221) سیره شهید رجایی (رحمه الله) ص 373، به نقل از کاظم نائینی.
2222) حضرت آیة الله العظمی سید مهدی بحرالعلوم (رحمه الله).
2223) شیخ طوسی (رحمه الله)، امالی، ج 1، ص 114.
2224) سوره مبارکه یوسف، آیه 92.
2225) مردان علم در میدان عمل، ج 2، ص 347.
2226) قصص العلماء، ص 208.
2227) در محضر بهجت، ج 1، ص 19.
2228) تفسیر سوره حمد، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 108.
2229) مرحوم فلسفی (رحمه الله)، معاد از نظر روح و جسم، ج 3، ص 156.
2230) سوره مبارکه توبه، آیه 28.
2231) سوره مبارکه فجر، آیات 15 تا 20.
2232) سوره مبارکه یونس، آیات 7 و 8.
2233) سوره مبارکه بقره، آیات 271 تا 273.
2234) سوره مبارکه آل عمران، آیه 134.
2235) سوره مبارکه بقره، آیه 268.
2236) سوره مبارکه ضحی، آیات 6 تا 11.
2237) سوره مبارکه انعام، آیه 151.
2238) الکافی، ج 2، ص 260.
2239) الکافی، ج 2، ص 139.
2240) الکافی، ج 2، ص 140.
2241) الکافی، ج 2، ص 141.
2242) الکافی، ج 2، ص 141.
2243) الکافی، ج 4، ص 53.
2244) وسائل الشیعه، ج 21، ص 396.
2245) نهج البلاغه، کلمات قصار 388.
2246) الخصال، ص 9.
2247) عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 52.
2248) تحف العقلول، ص 376.
2249) حکایت‏های شنیدنی، ص 255.
2250) الکافی، ج 3، ص 313.
2251) الکافی، ج 3، ص 317.
2252) مجله حوزه، شماره 43.
2253) المحجه البیضاء، ج 6، ص 80.
2254) از بیانات مقام معظم رهبری دام ظله 10/3/1369.
2255) سوره مبارکه فرقان، آیه 30.
2256) سوره مبارکه اعراف، آیه 204.
2257) سوره مبارکه یونس، آیات 15 تا 17.
2258) سوره مبارکه جاثیه، آیات 7 تا 11.
2259) سوره مبارکه اسراء، آیه 88.
2260) سوره مبارکه بقره، آیه 252.
2261) سوره مبارکه نور، آیه 34.
2262) وسائل الشیعه، ج 6، ص 168.
2263) الکافی، ج 2، ص 610.
2264) الکافی، ج 2، ص 615.
2265) الکافی، ج 2، ص 603.
2266) الکافی، ج 2، ص 602.
2267) الکافی، ج 2، ص 600.
2268) الکافی، ج 211، ص 36.
2269) میزان الحکمه، حج 16497.
2270) میزان الحکمه، ح 16497.
2271) نهج البلاغه، خطبه 176.
2272) نهج البلاغه، نامه 47.
2273) سوره مبارکه اعراف، آیه 204.
2274) جهاد با نفس، آیت الله مظاهری دام ظله، ج 1 و 2، ص 272.
2275) برداشت‏هایی از سیره امام خمینی (رحمه الله)، ج 3، ص 6.
2276) ترجمه نهج البلاغه، مرحوم دشتی (رحمه الله)، ص 335 - 332، خطبه 176.
2277) کلید قرآن، ص 34.
2278) یادنامه علامه امینی (رحمه الله)، مقاله قرآن و اقبال، ص 363 - 357.
2279) سوره مبارکه فرقان، آیه 30.
2280) سوره مبارکه فاطر، آیه 5.
2281) سوره مبارکه اعراف، آیه 74.
2282) سوره مبارکه انعام، آیه 32.
2283) سوره مبارکه قصص، آیه 77.
2284) سوره مبارکه بقره، آیات 201 و 202.
2285) سوره مبارکه نساء، آیه 77.
2286) تحف العقول، ص 471.
2287) الکافی، ج 2، ص 47.
2288) الکافی، ج 8، ص 18.
2289) الکافی، ج 2، ص 56.
2290) مجموعه ورام، ج 1، ص 169.
2291) الکافی، ج 2، ص 139.
2292) الکافی، ج 2، ص 138.
2293) الکافی، ج 2، ص 137.
2294) الکافی، ج 2، ص 138.
2295) الکافی، ج 4، ص 53.
2296) داستان دوستان، ج 4، ص 85.
2297) تربیت فرزند در اسلام، ص 90.
2298) مردان علم در میدان عمل، ج 2، ص 433.
2299) کلیات گلستان سعدی، ص 166.
2300) داستان راستان، ص 205. به نقل از تاریخ علم، تألیف جرج سارتن، ترجمه آقای احمد آرام، ص 525.
2301) الکافی، ج 4، ص 53.
2302) در محضر بهجت، ج 1، ص 40.
2303) سوره مبارکه نساء، آیه 31.
2304) سوره مبارکه اسراء، آیه 16.
2305) سوره مبارکه روم، آیات 9 و 10.
2306) سوره مبارکه هود، آیه 52.
2307) سوره مبارکه انعام، آیات 6 و 7.
2308) سوره مبارکه بقره، آیه 95.
2309) سوره مبارکه دخان، آیه 50.
2310) سوره مبارکه بقره، آیات 83 تا 86.
2311) سوره مبارکه یوسف، آیه 53.
2312) الکافی، ج 2، ص 80.
2313) سفینه البحار، ج 1، ص 489.
2314) غررالحکم، ص 472.
2315) الکافی، ج 2، ص 269.
2316) الخصال، ص 269.
2317) الکافی، ج 5، ص 95.
2318) نهج البلاغه، ص 559.
2319) الکافی، ج 2، ص 270.
2320) تحف العقول، ص 511.
2321) الکافی، ج 2، ص 273.
2322) الکافی، ج 2، ص 275.
2323) الکافی، ج 2، ص 451.
2324) الکافی، ج 2، ص 373.
2325) کیمیای محبت، ص 114.
2326) نماینده ولی فقیه و امام جمعه زینبیه در دمشق.
2327) کیمیای محبت، ص 89.
این حکایت را دو تن از ارادتمندان شیخ، با کمی تفاوت از او نقل کرده‏اند. این متن مطابق نقل آیت الله فهری است، به جز عبارت اندیشه مکروه که مطابق نقلی دیگر است.
2328) سخنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) نوار ایمان به خدا.
2329) کیمیای محبت، ص 42.
2330) جهاد با نفس، استاد مظاهری دام ظله، ص 342 - 344.
2331) جهاد با نفس، حضرت آیت الله مظاهری (رحمه الله)، ص 268.
2332) از سخنان مقام معظم رهبری دام ظله، 10/7/81.
2333) ر.ک: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 126؛ بحارالانوار، ج 10، ص 358.
2334) در محضر بهجت، ج 2، ص 7.
2335) سوره مبارکه یوسف، آیه 87.
2336) سوره مبارکه قصص، آیه 26.
2337) سوره مبارکه بقره، آیه 219.
2338) سوره مبارکه نساء، آیات 160 و 161.
2339) سوره مبارکه قصص، آیات 27 و 28.
2340) سوره مبارکه انفال، آیه 69.
2341) سوره مبارکه بقره، آیات 198 و 199.
2342) سوره مبارکه نجم، آیه 39.
2343) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 17.
2344) الکافی، ج 5، ص 77.
2345) وسائل الشیعه، ج 4، ص 92.
2346) وسائل الشیعه، ج 12، ص 310.
2347) وسائل الشیعه، ج 13، ص 194.
2348) الکافی، ج 5، ص 261.
2349) تحف العقول، ص 292.
2350) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 25.
2351) الکافی، ج 5، ص 88.
2352) وسائل الشیعه، ج 17، ص 40.
2353) مستدرک الوسائل، ج 13، ص 11.
2354) بحارالانوار، ج 100، ص 16.
2355) المحجه البیضاء، ج 93، ص 143.
2356) مجموعه ورام، ج 2، ص 229.
2357) الکافی، ج 5، ص 78.
2358) الکافی، ج 5، ص 84.
2359) پیکار اسلام با اسراف، ص 133.
2360) گفتار فلسفی، ج 4، ص 125.
2361) فروع کافی، ج 5، ص 75؛ به نقل از حکایات شنیدنی، ص 30.
2362) حیاه القلوب، مرحوم علامه مجلسی (رحمه الله)، ج 3، ص 245.
2363) منتهی الامال، ج 1، ص 236.
2364) بحارالانوار، ج 45، ص 7.
2365) بر کرانه عصمت، ص 140.
2366) دوازده هزار ضرب المثل، ص 160.
2367) سیره شهید رجایی (رحمه الله)، ص 459، مسعود رسولی.
2368) استاد حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ص 161.
2369) سوره مبارکه شوری، آیه 30.
2370) ماهنامه بشارت، شماره 2، ص 59.
2371) نامداران راحل، کریم جوانشیر، ص 71.
2372) سوره مبارکه بقه، آیه 35. سوره مبارکه اعراف، آیه 19.
2373) در محضر بهجت، ج 1، ص 337.
2374) مقام معظم رهبری دام ظله، سخنرانی به مناسب روز معلم سال 1374.
2375) مقام معظم رهبری دام ظله، سخنرانی روز معلم 1374.
2376) سوره مبارکه بقره، آیه 233.
2377) سوره مبارکه شعراء، آیات 29 تا 34.
2378) سوره مبارکه نمل، آیه 32.
2379) سوره مبارکه شوری، آیه 38.
2380) سوره مبارکه آل عمران، آیه 159.
2381) سوره مبارکه زمر، آیات 17 و 18.
2382) سوره مبارکه یوسف، آیه 102.
2383) سوره مبارکه آل عمران، آیه 159.
2384) الکافی، ج 2، ص 363.
2385) غررالحکم و دررالکلم، ح 3152.
2386) میزان الحکمه، ج 9868.
2387) غررالحکم‏و دررالکلم، ج 5754.
2388) وسائل الشیعه، ج 8، ص 429.
2389) غررالحکم و دررالکلم، ج 2471.
2390) غررالحکم و دررالکلم، ج 4990.
2391) غررالحکم و دررالکلم، ح 6194.
2392) نهج البلاغه، کلمات قصار 161.
2393) نهج البلاغه، ص 430.
2394) بحارالانوار، ج 72، ص 98.
2395) بحارالانوار، ج 72، صص، 99 - 98.
2396) داستانهای کوتاه از تاریخ اسلام، ص 114. به نقل از سیره ابن هشام، ج 2، صص 739 - 738، تاریخ طبری ج 3، صص 1081 - 1075.
2397) فهرست غررالحکم، ص 183.
2398) الکافی، ج 5، ص 326.
2399) الکافی، ج 5، ص 323.
2400) بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ج 2، ص 250.
2401) کلیات جامع التمثیل، ص 350.
2402) فروغ ابدیت، ج 2، ص 246 - 239.
2403) اشاره به آیه و امرهم شوری بینهم سوره مبارکه شوری، آیه 38.
2404) ده گفتار، مرحوم شهید مطهری (رحمه الله)، ص 125.
2405) سوره مبارکه احزاب، آیه 53.
2406) سوره مبارکه حجر، آیات 67 تا 69.
2407) سوره مبارکه یوسف، آیه 59.
2408) سوره مبارکه هود، آیه 69.
2409) سوره مبارکه نوح، آیه 28.
2410) سوره مبارکه نور، آیات 27 و 28.
2411) سوره مبارکه کهف، آیه 77.
2412) ارشاد القلوب، ج 1، ص 138.
2413) الکافی، ج 2، ص 102.
2414) الکافی، ج 2، ص 202 م‏
2415) الکافی، ج 2، ص 202.
2416) الکافی، ج 2، ص 202.
2417) الکافی، ج 2، ص 203.
2418) الکافی، ج 2، ص 55.
2419) الکافی، ج 2، ص 203.
2420) الکافی، ج 2، ص 206.
2421) الکافی، ج 2، ص 206.
2422) الکافی، ج 2، ص 207.
2423) المحاسن، ج 2، ص 143.
2424) مکتب اسلام، سال ششم، ش 4، ص 67، قصص العرب، ج 1، ص 246.
2425) اخلاق اسلامی، ص 63.
2426) اخلاق اسلامی، ص 62.
2427) گنجینه لطائف، ص 71.
2428) گنجینه لطائف، ص 252.
2429) بیانات مقام معظم رهبری دام ظله، 20/4/70.
2430) سوره مبارکه مریم، آیه 96.
2431) سوره مبارکه یوسف، آیات 8 تا 9.
2432) سوره مبارکه بقره، آیه 165.
2433) سوره مبارکه روم، آیه 21.
2434) سوره مبارکه اسراء، آیه 24.
2435) سوره مبارکه منافقون، آیه 9.
2436) سوره مبارکه آل عمران، آیه 103.
2437) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 7.
2438) الکافی، ج 2، ص 102.
2439) الکافی، ج 2، ص 120.
2440) الکافی، ج 2، ص 643.
2441) تحف العقول، ص 315.
2442) الکافی، ج 2، ص 180.
2443) الکافی، ج 6، ص 50.
2444) فهرست غررالحکم، ص 73.
2445) تحف العقول، ص 282.
2446) الکافی، ج 5، ص 144.
2447) حکایت‏های شنیدنی، ص 28، به نقل از بحارالانوار، ج 43، ص 282.
2448) سوره مبارکه نساء، آیه 86.
2449) مناقب، ج 4، ص 18؛ بحارالانوار، ج 43، ص 343.
2450) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626.
2451) سفینه البحار، ج 1، ص 490.
2452) اشاره به آیه 20 سوره مبارکه یوسف: و شروه بثمن بخس دراهم معدوده و کانوا فیه من الزاهدین؛ و او را به مبلغ اندکی فروختند و در این امر رعایت زهد را نمودند.
2453) سوره مبارکه یوسف، آیه 20.
2454) حکایت‏های شنیدنی، ص 31، به نقل از نفائس الأخبار، ص 286.
2455) در برخی از نسخه‏ها: فضیل بن یسار.
2456) سوره مبارکه آل عمران، آیه 31.
2457) خصال، مرحوم شیخ صدوق (رحمه الله)، ج 1، ص 21.
2458) لذات فلسفه، ص 292.
2459) سوره مبارکه مائده، آیه 55.
2460) سوره مبارکه بقره، آیه 43.
2461) وسائل الشیعه، ج‏4، ص 123.
2462) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 71.
2463) الکافی، ج 2، ص 18.
2464) الکافی، ج 2، ص 81.
2465) وسائل الشیعه، ج 1، ص 22.
2466) الکافی، ج 2، ص 300.
2467) الکافی، ج 6، ص 511.
2468) کمال الدین، ج 2، ص 520.
2469) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 228.
2470) غررالحکم، ص 175.
2471) وسائل الشیعه، ج 4، ص 34.
2472) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 2، ص 76 و 77.
2473) تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 85.
2474) سخنرانی مرحوم کافی (رحمه الله) اربعین کرج.
2475) الکنی و الألقاب، ج 1، ص 319.
2476) سوره مبارکه هود، آیه 114.
2477) تفسیر نمونه، ج 9، ص 268.
2478) نورس روستایی است از توابع شهر وان در کردستان ترکیه.
2479) سوره مبارکه حمد، آیه 5؛ (پروردگارا!) تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری می‏جوییم.
2480) اعبد و استعین.
2481) فصلنامه بینات، شماره 11، ص 44 - 43. به نقل از: المکتوبات، ص 507 - 506.
2482) ] - سوره مبارکه‏مائده، آیه 6.
2483) سوره مبارکه طه، آیه 120.
2484) وسائل الشیعه، ج 3، ص 467.
2485) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 323.
2486) الکافی، ج 2، ص 424.
2487) مستدرک الوسائل، ج 6، ص 383.
2488) الخصال، ج 1، ص 89.
2489) وسائل الشیعه، ج 2، ص 241.
2490) نهج البلاغه.
2491) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 34.
2492) الکافی، ج 1، ص 12.
2493) الکافی، ج 2، ص 267.
2494) عرفان اسلامی، ج 8، ص 254.
2495) جهاد با نفس، استاد آیت الله مظاهری حفظه الله، ج 1 و 3، ص 448 و 449.
2496) در محضر بهجت، ج 1، ص 21.
2497) شرح زیارت جامعه کبیره، استاد فاطمی نیا دام ظله، ص 237.
2498) استعاذه، مرحوم دستغیب (رحمه الله)، ص 251.
2499) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 402.
2500) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 399.
2501) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 130.
2502) نهج البلاغه، ص 422.
2503) وسائل الشیعه، ج 19، ص 268.
2504) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 93.
2505) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 93.
2506) الکافی، ج 7، ص 8.
2507) الکافی، ج 5، ص 117.
2508) وسائل الشیعه، ج 12، ص 264.
2509) الکافی، ج 7، ص 8.
2510) الکافی، ج 2، ص 67.
2511) گفتارهای معنوی، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ص 159.
2512) الکنی و الالقاب، ج 2، ص 286.
2513) گنجینه لطائف، ص 242.
2514) گنجینه لطائف، ص 235.
2515) حکایات منبر، مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 141 به نقل از قرب الأسناد، ص 21.
2516) گنجینه لطائف، ص 92.
2517) آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری (رحمه الله)، ج 3، ص 127.
2518) سوره مبارکه آل عمران، آیه 103.
2519) سوره مبارکه انفال، آیه 46.
2520) سوره مبارکه حجرات، آیه 10.
2521) سوره مبارکه انبیاء، آیه 92.
2522) سوره مبارکه انعام، آیه 159.
2523) سوره مبارکه آل عمران، آیه 105.
2524) سوره مبارکه آل عمران، آیه 103.
2525) سوره مبارکه صف، آیه 4.
2526) نهج البلاغه، ص 177.
2527) الصحیفه السجادیه، ص 92.
2528) نهج البلاغه، ص 184.
2529) کنزالعمال، ج 20242.
2530) شرح غررالحکم، ج 2، ص 40.
2531) کنزالعمال، ح 1031.
2532) الکافی، ج 2، ص 369.
2533) نهج البلاغه، ص 167.
2534) بحارالانوار، ج 33، ص 270.
2535) غررالحکم، ص 466.
2536) نهج البلاغه، ص 52.
2537) روزنامه جمهوری اسلامی، 19 شهریور 59، ص 20؛ سخنرانی در مجلس.
2538) مجله حوزه، ش 51 - 50، ص 35 و 36.
2539) حکایات و ضرب المثل‏ها، ص 111.
2540) دوازده هزار مثل فارسی، ص 62.
2541) سخنرانی مرحوم کافی، نوار داستان انار.
2542) در محضر بهجت، ج 1، ص 186.
2543) سوره مبارکه فرقان، آیه 74.
2544) سوره مبارکه نساء، آیه 34.
2545) سوره مبارکه نور، آیه 32.
2546) سوره مبارکه روم، آیه 21.
2547) سوره مبارکه نساء، آیه 19.
2548) سوره مبارکه نساء، آیات 128 و 129.
2549) سوره مبارکه تحریم، آیه 11.
2550) سوره مبارکه نساء آیه 19.
2551) بحارالانوار، ج 78، ص 136.
2552) تحف العقول، ص 318.
2553) دلائل الامامه، ص 76.
2554) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 412.
2555) وسائل الشیعه، ج 21، ص 543.
2556) الکافی، ج 95، ص 507.
2557) الکافی، ج 95، ص 507
2558) الکافی، ج 95، ص 508.
2559) الکافی، ج 95، ص 501.
2560) الکافی، ج 95، 508.
2561) وی آخوند ملامحمد باقر، فرزند آخوند میرزا جانی فزوینی از علمای متقی مبارز و معروف قزوین متولد 1290 ه ق و از شاگردان آیات عظام آخوند خراسانی (صاحب کفایه) و حاج شیخ ملا فتح الله خراسانی و حاج محمد هادی تهرانی در نجف اشرف بوده است. نگاه کنید به گنجینه دانشمندان، ج 9، ص 219.
2562) کیمیای محبت، ص 139.
2563) جهاد با نفس ، آیت الله مظاهری دام ظله ج 1 و 2، ص 263 و 264.
2564) روزنامه کیهان، 12/2/73.
2565) مسئله حجاب، استاد شهید مطهری (رحمه الله)، ص 27. به نقل از الکافی، ج 5، ص 567.
2566) از مکافات عمل غافل مشو، ص 18.
2567) در محضر بهجت، ج 1، ص 30.
2568) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 297.
2569) سوره مبارکه بقره، آیه 187.
2570) و لما ورد ماء مدین وجد علیه أمه من الناس یسقون ووجد من دونهم امرأتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لا نسقی حتی یصدر الرعاء و أبونا شیخ کبیر فسقی لهما ثم تولی الی الظل فقال رب انی لما أنزلت الی من خیر فقیر فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء قالت ان أبی یدعوک لیجزیک أجر ما سقیت لنا فلما جاءه و قص علیه القصص قال لا تخف نجوت من القوم الظالمین‏
2571) سوره مبارکه نساء، آیه 36.
2572) سوره مبارکه ماعون، آیه 7 - 4.
2573) سوره مبارکه انفال، آیه 48.
2574) سوره مبارکه دخان، آیه 42 - 40.
2575) سوره مبارکه نساء آیه 139.
2576) سوره مبارکه انعام، آیه 65.
2577) در ذیل این آیه شریفه گفته شده که بعضی از مفسرین گفته‏اند: مقصود از این عذاب، همسایه بد است، که این نیز از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است. به نقل از ترجمه تفسیر المیزان، ج 7، ص 13.
2578) سوره مبارکه اعراف، آیه 55.
2579) الکافی، ج 2، ص 635.
2580) تهذیب الاحکام، ج 6، ص 324.
2581) مستدرک الوسائل، ج 8، ص 424.
2582) الکافی، ج 2، ص 635.
2583) وسائل الشیعه، ج 24، ص 326.
2584) بحارالانوار، ج 79، 93.
2585) وسائل الشیعه، ج 7، ص 112.
2586) عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 1، ص 24.
2587) الکافی، ج 2، ص 240.
2588) الکافی، ج 2، ص 236.
2589) الکافی، ج 2، ص 55.
2590) الکافی، ج 2، ص 77.
2591) الکافی، ج 2، ص 152.
2592) سوره مبارکه ماعون، آیه 4.
2593) تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 679.
2594) الکافی، ج 2، ص 666.
2595) الکافی، ج 2، ص 635.
2596) کیمیای محبت، ص 91.
2597) اصول کافی، ج 2، ص 666.
2598) گنجینه لطائف، ص 142.
2599) پیرامون انقلاب اسلامی، شهید مطهری (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 62.
2600) داستان راستان، ج 2، ص 86.
2601) صحیفه نور، ج 16، ص 243.
2602) الکافی، ج 2، ص 667.
2603) کشکول شیخ بهایی، ص 440.
2604) مکارم الاخلاق، ص 126.
2605) بحارالانوار، ج 14، ص 787.
2606) وسائل الشیعه، ج 16، ص 378.
2607) سوره مبارکه ضحی، آیات 6 تا 9.
2608) سوره مبارکه نساء، آیه 10.
2609) سوره مبارکه انعام، آیه 152.
2610) سوره مبارکه بقره، آیه 83.
2611) سوره مبارکه انسان، آیات 5 تا 12.
2612) سوره مبارکه فجر، آیات 15 تا 17.
2613) سوره مبارکه بقره، آیه 220.
2614) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 473.
2615) الکافی، ج 2، ص 281.
2616) الکافی، ج 2، ص 331.
2617) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 474.
2618) الکافی، ج 5، ص 128.
2619) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 122.
2620) وسائل الشیعه، ج 3، ص 287.
2621) وسائل الشیعه، ج 93، 287.
2622) وسائل الشیعه، ج 93، ص 287.
2623) الکافی، ج 6، ص 47.
2624) نهج البلاغه، ص 421.
2625) حکایات و ضرب المثل‏ها، ص 141.
2626) بحارالانوار، ج 9، ص 536.
2627) سرگذشت‏های‏ویژه از زندگی حضرت امام خمینی (رحمه الله)، ج 5، 66.
2628) اخلاق اسلامی، ص 30.
2629) مجمع البیان، ج 1، ص 506.
2630) سوره مبارکه کهف، آیه 30.
2631) دنیای جوانان، ص 309، به نقل از جامع التمثیل، 176، با ویرایش و تغییر.
2632) سوره مبارکه جاثیه، آیات 3 و 4.
2633) سوره مبارکه نمل، آیات 1 تا 3.
2634) سوره مبارکه حجر، آیه 99.
2635) سوره مبارکه رعد، آیه 2.
2636) سوره مبارکه سجده، آیه 24.
2637) سوره مبارکه سجده، آیه 12.
2638) سوره مبارکه دخان، آیات 7 تا 9.
2639) الکافی، ج 2، ص 51.
2640) الکافی، ج 2، ص 56.
2641) الکافی، ج 2، ص 57.
2642) الکافی، ج 2، ص 57.
2643) الکافی، ج 2، ص 57.
2644) الکافی، ج 2، ص 58.
2645) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 199.
2646) غررالحکم، ص 87.
2647) غررالحکم، ص 62.
2648) غررالحکم، ص 271.
2649) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 198.
2650) ترجمه تفسیر المیزان، ج 6، ص 200.
2651) نهج البلاغه، ص 926.
2652) معاد، استاد قرائتی حفظه الله، ص 58.
2653) انوار نعمانیه، ص 56.
2654) الکافی، ج 3، ص 125.
2655) کیمیای محبت، محمدی ری شهری، ص 121، به نقل از الکافی، ج 3، ص 123.
2656) چهل حدیث، مرحوم امام خمینی (رحمه الله)، ص 205.
2657) سوره مبارکه کهف، آیه 82.
2658) اللهوف ص 117، منتهی الامال ج 2 ص 693، بحارالانوار، ج 45 باب 37 ص 46، به نقل از مقتل فلسفی، ص 22.
2659) مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی، ص 302.
2660) روضه‏های استاد فاطمی نیا، ص 18.
2661) کشف الغمه، ج 2، ص 60.
2662) روضه‏های استادفاطمی نیا، ص 22.
2663) بحارالانوار، ج 2، ص 226.
2664) مناقب آل ابی طالب ج 3، ص 42.
2665) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری، ص 23.
2666) زاد المتقین، ص 173.
2667) سوره مبارکه آل عمران، آیه 144.
2668) ترجمه ارشاد مفید، ج 1، ص 176 - 177؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 21.
2669) سوره مبارکه تحریم، آیه 4.
2670) نغمه عاشقی، روضه‏های استاد فاطمی نیا حفظه الله، ص 63.
2671) نغمه عاشقی، روضه‏های استاد فاطمی نیا حفظه الله، ص 68.
2672) تهذیب الاحاکم، ج 6، ص 10. اقبال الاعمال، ص 381. مصباح المتهجد، ص 711.
2673) سوره مبارکه واقعه، آیه 49 و 50.
2674) سوره مبارکه واقعه، آیه 49 و 50.
2675) به نقل از کتاب طنین عشق، ج 1، ص 24.
2676) بحارالانوار، ج 43، ص 181. بیت الأحزان، ص 238.
2677) این ابو کما الذی کان اشد الناس شفقه علیکما فلایدعکما تمشیان علی الارض! و لا اراه یفتح هذا الباب ابدا و لا یحملکما عی عاقته کما لم یزل یفعل بکما بحارالانوار، ج 43، ص 181. بیت الحزان، 238. سیری در سیره نبوی، استاد مطهری رحمه الله، ص 59 60.
2678) بحارالأنوار، ج 43، ص 191. بیت الأحزان، ص 253. به نقل از مقتل مطهر، ص 83.
2679) بیت الأحزان، ص 266.
2680) منتهی الأمال معرب، ج 2، ص 491؛ به نقل از مقتل مطهر، جعفر صالحان، ص 84.
2681) منتهی الأمال معرب ج 1، ص 214. بیت الأحزان ص 264.
2682) نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 193، ص 642. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 10، ص 265. سیری در سیره نبوی، استاد مطهری (رحمه الله)، ص 256 - 269.
2683) اسماء خدمه و این حرفها نبوده، او به اصطلاح جاری قبلی حضرت زهرا (علیها السلام) بوده، یعنی قبلا زن جناب جعفر بود که آن وقت می‏شود جاری حضرت زهرا (علیها السلام) بعد از جناب جعفر، زن ابوبکر شد که محمد بن ابوبکر که بسیار مرد شریف بوده از همین اسماء به دنیا می‏آید. بعد از ابوبکر حضرت امیر (علیه السلام) با اسماء ازدواج کرد که محمد بن ابی بکر پسر خوانده امیرالمؤمنین شد و تربیت شده امیرالمؤمنین است و ولاء امیرالمؤمنین را دارد و با پدرش ارتباطی ندارد. غرض این است که اسماء زن مجلله‏ای است. همان وقت هم که همسر ابوبکر است، ولاءش با علی (علیه السلام) است. دوست علی (علیه السلام) است و ارادتمند به خاندان علی (علیه السلام)، نه به خاندان شوهرش. به نقل از مقتل مطهر، ص 91.
2684) منتهی الامال معرب، ج 2، ص 270، بحارالانوار، ج 43، ص 186. سیری در سیره نبوی، استاد مطهری (رحمه الله)، ص 112.
2685) بحارالانوار، ج 43، ص 179.
2686) عوالی اللالی ج 1، ص 253.
2687) همان مدرک.
2688) بحارالانوار، ج 43، ص 179. به نقل از مقتل فلسفی، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 38.
2689) منتهی الامال، ج 1، ص 263. بحارالأنوار، ج 43، ص 179. به نقل از مقتل فلسفی، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 38.
2690) منتهی الامال، ج 1، ص 263.
2691) منتهی الامال، ج 2، ص 270. بحارالانوار، ج 43 ص 176.
2692) مقتل فلسفی، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 41.
2693) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 193، ص 642.
2694) مقتل فلسفی، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 43.
2695) بیت الاحزان، ص 90.
2696) دلائل الامامه، طبری، ج 2، ص 120. بحارالانوار، ج 8، ص 222. بیت الاحزان، ص 96 - 97؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 27.
2697) بیت الاحزان، ص 154 - 155، نهج البلاغه، خطه 202. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله سلم)، ص 36.
2698) بیت الاحزان، ص 156. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 36.
2699) سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) ص 49 - 54، استاد شهید مهطری (رحمه الله).
2700) تفسیر سوره مبارکه حدید، شهید دستغیب (رحمه الله)، ص 257.
2701) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 310.
2702) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 149 ص 445.
2703) مقتل مطهر، جعفر صالحان، ص 47.
2704) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 310.
2705) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، صص 60 - 66، به نقل از منتهی الامال معرب، ج 1، ص 338.
2706) تفسیر سوره مبارکه حدید، شهید دستغیب (رحمه الله)، ص 231.
2707) الکافی، ج 8، ص 110.
2708) نهج البلاغه، ص 48.
2709) شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 207.
2710) ایمان، شهید دستغیب (رحمه الله)، ج 1، ص 20.
2711) سوره مبارکه بقره، آیه 195.
2712) تفسیر سوره مبارکه حجرات، شهید دستغیب (رحمه الله)، ص 221.
2713) در میان طبیبان کوفه هیچ یک در جراحی استادتر از اثیر بن عمرو نبود و او از جمله چهل نفر جوان‏هایی بود که در زمان ابوبکر در عین التمره، به وسیله خالد بن ولید اسیر گشته و در کوفه ساکن شده بود.بحارالانوار، ج 42، ص 234.
2714) نوشته‏اند رگی از شش گوسفند را که گرم بود، لای زخم گذاشت.
2715) افتادگی از نوار است.
2716) یا امیرالمؤمنین اعهد عهدک فان عدو الله قد وصلت ضربته الی ام رأسک. بحارالانوار، ج 42، ص 234. منتهی الأمال معرب، ج 1، ص 343؛ به نقل از کتاب مقتل مطهر، جعفر صالحان، ص 47.
2717) بحارالانوار، ج 42، ص 231. به نقل از کتاب مقتل مطهر، جعفر صالحان، ص 48.
2718) نهج البلاغه، فیض السلام، نامه 47، ص 967.
2719) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 113.
2720) بحارالانوار، ج 42 ص 222.
2721) منتهی الامال ج 1، ص 253.
2722) ارشاد مفید، ص 12، منتهی الامال معرب، ج 2، ص 271. سفینه البحار، ج 2، ص 37. صفوان مکرر حضرت صادق (علیه السلام) را از مدینه به کوفه آورده و با آن حضرت به زیارت تربت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نائل گشته و بر قبر آن جناب خود مطلع بوده و از (کامل الزیارات ص 37) مروی است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره می‏رفت و نماز خود را در نزد آن حضرت به جا می‏آورد.
2723) مقتل مطهر، جعفر صالحان، ص 55.
2724) در بحارالانوار، ج 42 ص 295 و منتهی الامال معرب ج 1 ص 352، عبارت چنین است: (هنیئا لک یا اباالحسن فقد (فلقد) طاب مولدک و قوی صبرک و عظم جهادک...).
2725) بحارالانوار، ج 42 ص 296.
2726) انسان کامل، شهید مطهری (رحمه الله)، ص 144 - 146.
2727) نغمه‏هایی از بلبل بوستان حضرت مهدی (علیه السلام)، ج 1، ص 157.
2728) سوگنامه آل محمد، ص 53 - 54، به نقل از روضه الشهدا، ص 172 - 173.
2729) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 49.
2730) کبریت احمر، ص 270. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 43.
2731) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 69، ص 156.
2732) بحارالانوار، ج 45، ص 59. روضه‏های رهبری، ص 29 - 26.
2733) و انفصمت العروه الوثقی، قتل علی ابن عم المصطفی قتل وصی المجتبی قتل علی المرتضی فتله اشقی الا تقیاء، یعنی به خدا قسم نشانه‏های تقوی تیره شد و ریسمان محکم حق گسست. وصی برگزیده پیامبر خدا، علی مرتضی کشته شد. بدبخترین افراد او را کشت. منتهی الامال ج 1 ص 338 ارالانوار، ج 42 ص 282.
2734) المناقب لابن شهر آشوب، ج 2، ص 22. أنه جرح عمرو بن عبدود رأس علی (علیه السلام) یوم الخندق فجاء الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فشده و نقشه فیه فبرأ و قال أین أکون اذا خضیت هذه من هذه.
2735) بحارالانوار، ج 4، ص 119.
2736) روضه‏های رهبری، ص 30.
2737) طنین عشق، ج 1، ص 16.
2738) میزان الحکمه ج 1 ص 153.
2739) شجره طوبی، ج 2، ص 299.
2740) نغمه کوثری؛ روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 56 - 59.
2741) و هو احد السته الذین جعل عمر الخلافه لهم باشوری) معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 53. تنقیح المقال، ج 3، ص 12.
2742) شرح نهج البلاغه ابن ابی‏الحدید ج 4، ص 56.
2743) منتهی الامال معرب ج 1، ص 450، الغدیر ج 10، ص 257 - 267.
2744) آشنایی با قرآن، ج 7، ص 118 - 120.
2745) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 44.
2746) وصال شیرازی.
2747) مقتل فلسفی، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 48.
2748) ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 11. در روایت آمده: جعده نزد معاویه آمد و گفت: مرا همسر یزد گردان، معاویه گفت: اذهبی فان امرأه لا نصلح للحسن بن علی لا نصلح لا بن یزید: برو دور شو، زنی که برای حسن (علیه السلام) شایسته نباشد برای پسرم یزید، شایسته نخواهد بود. بحارالانوار، ج 44، 148 و 149.

2749) همان مدرک.
2750) کشف الغمه، ج 2، ص 163، به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 59.
2751) امالی صدوق، مجلس 30. مقتل الحسین مقرم ص 240؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آل و سلم)، ص 75.
2752) انوار البهیه، ص 80؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 66.
2753) اکلیل المصائب الاصائب، تنکابنی، محمد بن سلیمان، ص 85؛ به نقل از گلچین احمدی ج 4، ص 99.
2754) تفسیر سوره مبارکه حدید، مرحوم شهید دستغیب (رحمه الله)، ص 504.
2755) در این بخش از جزوه آموزشی که توسط مرحوم سید صادق شمس (رحمه الله) تهیه شده بود استفاده کردیم.
2756) زنگ.
2757) پرتویی از عظمت حسین (علیه السلام) آیه الله صافی حفظه الله.
2758) وقایع الایام، خیابانی، ص 112.
2759) تذکره الشهداء، ص 156 - 157.
2760) بحارالأنوار، ج 97، ص 428.
2761) الأمالی للصدوق، ص 128.
2762) موسوعه کلمات الامام حسین (علیه السلام) ص 484. بحارالانوار، ج 45، باب 37، ص 46.
2763) رجوع کنید به: بررسی رجال صحیحین، ج 2، ص 234.
2764) منتهی الامال، ص 362.
2765) به عنوان نمونه به مورد ذیل توجه فرماید.
روزی حبیب بن مظاهر با میثم تمار در محلی که گروهی از بنی اسد نشسته بودند، روبرو شد و با وی به گفتگو پرداخت. حبیب گفت: گویا می‏بینم پیرمردی را که شکمش بر آمده و جلوی سرش مو ندارد و در کنار دارالرزق به شغل خربزه فروشی (یکی از شغل‏های میثم تمار، خربزه فروشی بود) مشغول است. وی را به جرم محبت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستگیر کرده و او را به دار می‏آویزند و بر چوبه دار، شکمش را می‏درند. (اشاره به شهادت میثم در کوفه). میثم تمار به او گفت: و من می‏شناسم مردی سرخ چهره را که گیسوانش از دو سو بافته شده است و برای یاری پسر دختر پیامبرش خروج می‏کند و کشته می‏شود و سرش را در کوی و برزن کوفه برای تماشای مردم می‏گردانند. این دو با گفتن این سخنان از یکدیگر جدا شدند. اهل آن مجلس، که آن دو را به دروغ متهم می‏کردند، هنوز از مجلس بر نخاسته بودند که رشید هجری یکی از یاران امام علی (علیه السلام) به سراغ آن دو آمد و از اهل مجلس پرسید: کجا رفتند؟ گفتند: از هم جدا شده و چنین و چنان گفتند. رشید گفت: خدا میثم را رحمت کند که فراموش کرد تا به حبیب بگوید که به آن کس که سر بریده حبیب را به کوفه می‏برد. صد درهم بیشتر داده می‏شود. رشید این را گفت و رفت.
آنان گفتند: این دیگر از آن دو هم دروغگوتر است. ولی بعدها مردم دانستند که آن چه این دو به هم گفته بودند، درست و به جا بود.
برگرفته از: میثم تمار، ص 35؛ چشم برزخی، ص 268؛ ثارالله، ص 196.
2766) مقتل ابی مخنف، ص 108.
2767) کتاب المزار، ص 99.
2768) بحارالانوار، ج 45، ص 35.
2769) اللهوف، ص 115.
شاید علت آنکه امام (علیه السلام) سخت اجازه دادند به این دلیل باشد که در کلام مقام معظم رهبری، نیز آمده است: در مورد قاسم بن الحسن (علیه السلام) حضرت اول اذن نمی‏دادند و بعد مقداری التم کرد تا حضرت اذن دادندم اما علی بن الحسن (علیهما السلام) که آمد چون فرزند خودش هست تااذن خواست، حضرت گفتند که برو! خطبه‏های نماز جمعه، 26/10/76.

2770) بحارالانوار، ج 45، ص 34.
2771) حسان، کتاب ای اشکها بریزید.
2772) اللهوف، ص 115 و 116.
2773) بحارالانوار، ج 98، ص 270.
2774) جهت اطلاعات بیشتر به کتاب ذخیره الدارین مراجعه فرمایید.
2775) گفتار عاشورا، مرحوم بهشتی (رحمه الله) ص 53.
2776) اللهوف، ص 117.
2777) تلظی به حالت ماهی که از آن بیرون افتاده است اطلاق می‏شود. به وضعی می‏رسد که دهانش را باز و بسته می‏کند و اگر هم به او آب برسد باز هم احتمال زنده ماندنش ضعیف است.
2778) معالی السبطین، ج 1، ص 424.
2779) حسان. ای اشکها بریزید.
2780) دیوان کمپانی.
2781) اقبال الأعمال، ص 713.
2782) اللهوف، ص 112.
2783) اللهوف، ص 115.
2784) مقتل الحسین مقرم، ص 110.
2785) نفس المهموم، ص 308.
2786) نفس المهموم، ص 311. تاریخ طبری، ج 7 ص 357.
2787) امام فرمود: یابن سعد! قطع الله رحمک کما قطعت رحمی. یعنی عمر سعد! خدا نسق را قطع کند که نسل مرا از این فرزند قطع کردی.
اللهوف ص 113. موسوعه کلمات الامام حسین (علیه السلام) ص 460.
2788) نفس المهموم ص 308.
2789) مقتل الحسین مقرم، ص 110.
2790) اللهوف، ص 117.
2791) تلظی به حالت ماهی که از آب بیرون افتاده است اطلاق می‏شود. به وضعی می‏رسد که دهانش را باز و بسه می‏کند و اگر هم به او آب برسد باز هم احتمال زنده ماندنش ضعیف است.
2792) بحارالانوار، ج 45، ص 45. مقتل فلسفلی.
2793) و حدثنی أحمد بن سعید عن یحیی بن الحسن عن غیر واحد عن محمد بن أبی عمیر و عن عن أحمد بن عبدالرحمن البصری عن عبدالرحمن بن مهدی عن حماد بن سلمه عن سعید بن ثابت قال لما برز علی بن الحسین الیهم أرخی‏الحسین (علیه السلام) عینیه فبکی ثم قال اللهم فکن أنت الشهید علیهم فقد برزالیهم غلام أشبه الخلق برسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فجعل یشد علیهم ثم یرجع الی أبیه فیقول یا أبه العطش فیقول له الحسین اصبر حبیبی فانک لا تمسی حتی یسقیک رسول الله بکأسه و جعل یکر کره بعد کره حتی رمی بسهم فوقع فی حلقه فخرقه و أقبل یتقلب فی دمه ثم نادی یا أبتاه علیک السلام هذا جدی رسول الله یقرئک السلام و یقول عجل القدوم علینا و شهق شهقه فارق الدنیا بحارالأنوار، ج 44، ص 376.
2794) نفس المهموم ص 110.
2795) فلم یزل قتل تمام المائتین ثم ضربه منقذ بن مره العبدی علی مفرق رأسه ضربه صرعته و ضربه الناس بأسیافهم ثم اعتنق فرسه فاحتمله الفرس الی عسکر الأعداء فقطعوه بسیوفهم اربا اربا. موسوعه کلمات الامام حسین (علیه السلام) ص 462. مقتل الحسین مقرم ص 259. بحارالانوار، ج 45 ص 45
2796) بحارالانوار، ج 45، ص 65.
2797) الخصال، ج 1، 68.
2798) حسان.
2799) مناقب، ج 4، ص 108. مقتل الحسین مقرم، ص 261.
2800) اللهوف، ص 91.
2801) بحارالانوار، ج 44، ص 393.
2802) سوگنامه آل محمد، ص 235.
2803) سوگنامه آل محمد، ص 235. فقبح الله العیش بعدک.
2804) این شخص زهیر بن قین بوده است.
2805) حسان.
2806) وسائل الشیعه، ج 14، ص 510
2807) نفس المهموم، ص 200. بحارالانوار، ج 98، ص 322
2808) اللهوف، ص 130.
قال فو الله لا أنسی زینب بنت علی (علیه السلام) تندب الحسین (علیه السلام) و تنادی بصوت حزین و قلب کئیب یا محمداه صلی علیک ملائکه السماء هذا الحسین مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتک سبایا الی الله المشتکی و الی محمد المصطفی و الی علی المرتضی و الی فاطمه الزهراء و الی حمزه سید الشهداء یا محمداه هذا حسین بالعراء تسفی علیه الصبا قتیل أولاد البغایا وا حزناه واکرباه الیوم مات جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یا أصحاب محمداه هؤلاء ذریه المصطفی یساقون سوق السبایا و فی روایه یا محمداه بناتک سبایا و ذریتک مقتله تسفی علیهم ریح الصبا و هذا حسین مجروز الرأس من القفا مسلوب العمامه و الرداء.
2809) بحارالانوار، ج 28، ص 55.
فقالت ما لی أراک تجود بنفسک یا بقیه جدی و أبی و اخوتی فقلت و کیف لا أجزع و لا أهلع و قد أری سیدی و اخوتی و عمومتی و ولد عمی و أهلی مصر عین بدمائهم مرملین بالعراء مسلبین لا یکفنون و لا یوارون و لا یعرج علیهم أحد و لا یقربهم بشر کأنهم أهل بیت من الدیلم و الخزر فقالت لا یجزعنک ماتری فوالله ان ذلک لعهد من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الی جدک و أبیک و عمک و لقد أخذ الله میثاق أناس من هذه الأمه لا تعرفهم فراعنه هذه الأرض و هم معروفون فی أهل السماوات أنهم یجمعون هذه الأعضاء المتفرقه فیوارونها و هذه الجسوم المضرجه و ینصبون لهذا الطف علما لقبر أبیک سیدالشهداء (علیه السلام) لا یدرس أثره و لا یعفو رسمه علی کرور اللیالی و الأیام و لیجتهدن أئمه الکفر و أشیاع الظلاله فی محوه و تطمیسه فلا یزداد أثره الا ظهورا و أمره الا علوا فقلت و ما هذا العهد و ما هذا الخبر
2810) اللهوف، ص 130
2811) الشهید فی الدره الباهره،عن الحسن بن علی (علیه السلام) أنه قال المعروف ما لم یتقدمه مطل و لم یتعقبه من و البخل أن یری الرجل ما أنفقه تلفا و ما أمسکه شرفا
مستدرک الوسائل ج 7 ص 238 - باب استحباب الابتداء بالاعطاء
2812) قدم أعرابی المدینه فسأل عن أکرم الناس بها فدل علی الحسین (علیه السلام) فدخل المسجد فوجده مصلیا فوقف بازائه و أنشا
لم یخب الان من رجاک و من حرک من دون بابک الحلقه
أت جواد و أنت معتمد أبوک قد کان قاتل الفسقه
قال فأخذها الأعرابی و بکی فقال له لعلک استقللت ما أعطیناک قال لا و لکن کیف یأکل التراب جودک و هو المروی عن الحسن بن علی (علیه السلام)
المناقب ج: 4 ص: 66
2813) یا رسول الله! بر تو ملائکه آسمان درود می‏فرستد این حسین است که در خون غلطیده در حالی اعضای بدن او قطعه قطعه است. بحارالانوار، ج 45، ص 59. مقتل فلسفی.
2814) مقتل فلسفی، ص 25
2815) بحارالانوار، ج 45، ص 115. ابن شهر آشوب نیز در کتاب خود تکلم سر مبارک حضرت را نقل می‏کند.
2816) اللهوف، ص 209
2817) سوره مبارکه یوسف، آیه 84
2818) کامل الزیاره، ص 107. بحارالانوار، ج 44، ص 110. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 73
2819) انوار البهیه، ص 128، به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 76
2820) کشف الغمه، ج 2، ص 266. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 76
2821) به نقل از کتاب گلچین احمدی، ذبیح الله احمدی گورجی، 4 ص 110
2822) اللهوف، ص 157.
ثم ان زین العابدین (علیه السلام) اوما الی الناس ان اسکتوا فسکتوا فقام قائما فحمد الله و اثنی علیه و ذکر النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) ثم صلی علیه ثم قال ایها الناس من عرفنی فقد عرفنی و من لم یفنی فانا اعرفه بنفسی انا علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) انا ابن من انتهکت حرمته و سلبت نعمته و انتهب ماله و سبی عیاله انا ابن المذبوح بشط الفرات من غیر ذحل و لا ترات انا ابن من قتل صبرا و کفی بذلک فخرا ایها الناس فانشدکم الله هل تعلمون انکم کتبتم الی ابی و خدعتموه و اعطیتموه من انفسکم العهد و المیثاق و البیعه و قاتلتموه فتبا لما قدمتم لا نفسکم و سواه لرایکم بایه عین تنظرون الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اذ یقول لکم قتلتم عترتی و انتهکتم حرمتی فلستم من امتی.

2823) نغمه عاشقی، روضه‏های استاد فاطمی نیا، ص 218
2824) مستدرک الوسائل ج 9، ص 353.
عن أعلام الدین للدیلمی عن طاوس الیمانی قال رأیت فی جوف اللیل رجلا متعلقا بأستار الکعبه و هو یقول ألا أیها المأمول فی کل حاجه شکوت الیک الضر فاسمع شکایتی ألا یا رجائی أنت تکشف کربتی فهب ذنوبی کلها و اقض حاجتی فزادی قلیل لا أراه مبلغی أللزاد أبکی أم لطول مسافتی أتیت بأعمال قباح ردیه فما فی الوری عبد جنی کجنایتی أتحرقنی فی النار یا غایه المنی فأین رجائی ثم أین مخافتی قال فتأملته فاذا هو علی بن الحسین (علیه السلام)..
2825) سوره مبارکه یوسف، آیه 84
2826) نغمه عاشقی، روضه‏های استاد فاطمی نیا (دام ظله)، ص 221
2827) در عزای مظلومان، سید مهدی شمس الدین، ص 84
2828) الخرائج راوندی، ص 230. بحارالانوار، ج 46، ص 331. درباره عاقبت زید بن حسن نوشته‏اند، چند روزی از شهادت امام باقر (علیه السلام) نگذشت که او به بیماری روانی مبتلا شد که همواره هذیان و بی ربط می‏گفت و نماز یومیه را ترک کرد، و با این حال مرد. (همان مدرک)
2829) سوگنامه آل محمد، ص 80. به نقل از مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 210. منتخب طریحی، ص 416
2830) گلچین احمدی، ج 4، ص 118
2831) سوره مبارکه بقره، آیه 132
2832) اصول کافی، ج 1، ص 307. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 81
2833) شرح الأخبار، ج 3، ص 308. الانوار البهیه، الشیخ عباس القمی، ص 174
2834) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 138
2835) تخلیص از اعلام الوری، ص 270، ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 178؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 84
2836) اصول کافی، ج 1، ص 473؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 84
2837) منهاج الدموع، ص 421. به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 85
2838) انوار البهیه، ص 178. منتخب التواریخ ص 465؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 86
2839) در عزای مظلومان، ص 91
2840) المزار، ص 504. بحارالانوار، ج 98، ص 322
2841) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 146
2842) بحارالانوار، ج 99، ص 17. الانوار البهیه، ص 206
2843) اللهوف، ص 79
2844) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 139.
2845) الانوار البهیه ص 200؛ عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 93
2846) منتهی الامال، ج 2، ص 250
2847) نفس المهموم، ص 35، حیاه الامام الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 336
2848) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 143
2849) المنتظم، ج 9 ص 88
2850) مقتل فلسفی (رحمه الله)، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 193
2851) بحارالانوار، ج 99، باب 2، ص 17.
2852) المنتظم، ج 9، ص 88
2853) مقتل فلسفی (رحمه الله)، روضه‏های مرحوم فلسفی (رحمه الله)، ص 95
2854) ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 231
2855) اقتباس از عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 100، به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 102
2856) انوار البهیه، محدث قمی، صص 209 - 212
2857) اثباه الهداه، شیخ حر عاملی (رحمه الله)، شرح حال امام کاظم (علیه السلام)
2858) به نقل از کتاب گلچین احمدی، ذبیح الله احمدی گورجی، ج 4، ص 134
2859) المناقب، ج 4، ص 45
2860) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری حفظه الله، ص 113، به نقل از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 216
2861) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 114، به نقل از انوار البهیه، ص 239، اعیان الشیعه، ج 2، ص 18
2862) در زیارت آن حضرت به همین موضوع اشاره شده، آن جا که می‏خوانیم: السلام علی من امر اهله و عیاله بالنحیاحه علیه قبل وصول القتل الیه. (سلام بر آن کسی که به اهل و عیال خود دستور داد، پیش از آن که به شهادت برسد، بر او گریه و نوحه کنند)؛ به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 114
2863) کشف الغمه، ج 3، ص 141، به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 115
2864) اقتباس از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 243 - 244؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 124
2865) ترجمه ارشاد مفید، ج 2 ص 262؛ به نقل از سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، ص 125
2866) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، محمد محمدی اشتهاری، 126، به نقل از انوار البهیه، ص 255 - 257
2867) بلبل بوستان آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 237
2868) در عزای مظلومان، سید مهدی شمس الدین، ص 117
2869) نغمه‏هایی از بلبل بوستان حضرت مهدی (عج)، ج 1، ص 212
2870) زائر، ص 51
2871) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 137 - 139
2872) نغمه کوثری، روضه‏های مرحوم کوثری (رحمه الله)، ص 146
2873) در عزای مظلومان، ص 134
2874) سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 149
2875) الغیبه للطوسی، ص 273
2876) روضه‏های استاد فاطمی نیا، ص 223
2877) جهت اختصار از ذکر القاب آیات عظام دامت برکاتهم خودداری شد.
2878) توضیح المسائل، م 5: العروه الوثقی، ج 1، م 36: خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 25 بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 27؛ نوری و وحید، توضیح المسائل، م 5
2879) خامنه‏ای، اجوبه الاستفتائات، س 16؛ توضیح المسائل مراجع، م 11؛ نوری و وحید، توضیح المسائل، م 11؛ العروه الوثقی، ج 1، التقلید، م 62
2880) خامنه‏ای، اجوبه الاستفتائات، ص 25؛ توضیح المسائل مراجع، م 3؛ نوری، توضیح المسائل، م 3 و وحید، توضیح المسائل، م 3
2881) امام، استفتائات، ج 1، س 24؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 7؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 24؛ نوری، استفتاءات ج 1، س 14؛ دفتر: بهجت، سیستانی، خامنه‏ای، مکارم، وحید و تبریزی.
2882) مقصود آن است که مقلد، می‏تواند به فتوای مجتهد دیگری‏که علمش از مرجع تقلید خودش کمتر و از مراجع تقلید دیگر بیشتر است، عمل کند، اگر مرجع دوم نیز در همان مسأله احتیاط واجب داشت، باز می‏تواند به مرجع سومی که علمش از مرجع دوم کمتر و از مرجع دیگر بیشتر است رجوع کند و..
2883) توضیح المسائل مراجع، م 7 و 8
2884) توضیح المسائل مراجع، م 248
2885) نوری، توضیح المسائل، م 249؛ وحید، توضیح المسائل، م 254؛ توضیح المسائل مراجع، م 248 و خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات س 102
2886) العروه الوثقی، ج 1، افعال الوضو، م 13؛ توضیح المسائل مراجع، م 247؛ وحید، توضیح المسائل، م 53؛ نوری، توضیح المسائل، م 248؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2887) توضیح المسائل مراجع، م 297؛ نوری، توضیح المسائل، م 243؛ وحید، توضیح المسائل، م 248؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2888) امام، استفتاءات ج 1، 41؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 93، فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 124؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 141؛ تبریزی، استفتاءات، س 176؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 55؛ دفتر: بهجت، وحید، سیستانی و نوری‏
2889) استفتاءات، ج ، س 55
2890) تبریزی، استفتاءات، س 154؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 106؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 25، 127؛ امام، استفتاءات ج 1 (وضو)، س 42 و 43؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 104 و 114 و 140؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 69؛ سیستانی، sistani.org، وضو: دفتر: نوری، بهجت، وحید.
2891) توضیح المسائل مراجع، م 299؛ نوری، توضیح المسائل، 300
2892) وحید، توضیح المسائل، م 305؛ تبریزی، توضیح المسائل مراجع، م 299
2893) توضیح المسائل مراجع، ج 1، م 301؛ وحید، توضیح المسائل م 307؛ نوری، توضیح المسائل، م 302؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2894) توضیح المسائل مراجع، م 300؛ وحید، توضیح المسائل، م 326؛ نوری، استفتاءات، ج 1، س 42
2895) توضیح المسائل مراجع، م 320؛ وحید، توضیح المسائل، م 326؛ نوری، استفتاءات، ج 1، س 42
2896) توضیح المسائل مراجع، م 256؛ وحید، توضیح المسائل، م 362؛ نوری، توضیح المسائل، م 257؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2897) توضیح المسائل مراجع، م 330؛ نوری، توضیح المسائل، م 331؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2898) توضیح المسائل مراجع، م 330؛ وحید، توضیح المسائل، م 336
2899) توضیح المسائل مراجع، م 330
2900) باید دانست که برخی از مراجع در ترتیب شستن اعضا احتیاط واجب دارند.
2901) البته برخی مراجع (آیت الله بهجت) شستن از بالا به پایین را احیاط واجب می‏دانند.
2902) توضیح المسائل مراجع، م 389؛ نوری، توضیح المسائل، م 390؛ وحید، توضیح المسائل، م 395 و خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 187
2903) توضیح المسائل مراجع، م 361؛ نوری، توضیح المسائل، م 362؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2904) بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 675؛ صافی، هدایه العباد، ج 1، م 178؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 193؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج 1 م 193؛ امام، فاضل، نوری و مکارم، تعلیقات علی العروه، احکام الغسل، م 14 و دفتر: خامنه‏ای‏
2905) این آیه‏ها در چهار سوره قرآن آمده است: سجده، فصلت، نجم و علق. البته برخی مراجع تقلید خواندن سوره‏هایی که سجده واجب در آن است را حرام می‏دانند.
2906) هر چند از یک در وارد شود و از در دیگر بیرون رود.
2907) ولی اگر از یک در برود و از در دیگر خارج شود، مانعی ندارد.
2908) توضیح المسائل مراجع، م 701؛ نوری، توضیح المسائل، م 702؛ وحید، توضیح المسائل، م 707 و دفتر: خامنه‏ای‏
2909) توضیح المسائل مراجع، م 723؛ وحید، توضیح المسائل، م 730 و دفتر: خامنه‏ای‏
2910) مکارم و سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م 723 و نوری، توضیح المسائل، م 724
2911) توضیح المسائل مراجع، م 897
2912) آیت الله مکارم احتیاط واجب دارند
2913) توضیح المسائل مراجع، م 885، نوری، توضیح المسائل، م 886 و وحید، توضیح المسائل، م 895؛ دفتر:خامنه‏ای‏
2914) توضیح المسائل مراجع، م 1066؛ نوری، توضیح المسائل، م 1067 و وحید، توضیح المسائل م 1075
2915) توضیح المسائل مراجع، م 1136؛ نوری، توضیح المسائل، م 1137 و وحید، توضیح المسائل، م 1145
2916) توضیح المسائل مراجع، م 1005 و نوری، توضیح المسائل، م 1006 و وحید، توضیح المسائل، م 1014، خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات س 483
2917) توضیح المسائل مراجع، م 1005
2918) توضیح المسائل مراجع، م 1105؛ وحید، توضیح المسائل،م 1114 و نوری، توضیح المسائل، م 1106 دفتر: خامنه‏ای.
2919) توضیح المسائل مراجع، م 832؛ نوری، توضیح المسائل، م 833 و وحید تو توضیح المسائل، م 838
2920) خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 442
2921) توضیح المسائل مراجع، م 971؛ نوری، توضیح المسائل، م 971 و وحید، توضیح المسائل، م 978؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2922) توضیح المسائل مراجع، م 945؛ نوری، توضیح المسائل، م 946 و وحید، توضیح المسائل، م 954
2923) توضیح المسائل مراجع، م 9 - 1168؛ نوری، توضیح المسائل، م 1170
2924) توضیح المسائل مراجع،6 1185؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 518؛ وحید، توضیح المسائل،م 1193، نوری، توضیح المسائل، م 6 - 1185
2925) توضیح المسائل مراجع، م 1250؛ وحید، توضیح المسائل، م 1259؛ نوری، توضیح المسائل، م 1251؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2926) توضیح المسائل مراجع، م 1373؛ نوری، توضیح المسائل، م 1373؛ وحید، توضیح المسائل، م 1381؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 743
2927) توضیح المسائل مراجع، م 1388؛ نوری، توضیح المسائل، م 1387؛ وحید، توضیح المسائل، م 1396؛ دفتر: خامنه‏ای‏

2928) توضیح المسائل مراجع، م 1394 و 1390؛ نوری، توضیح المسائل، م 1393 - 1390؛ وحید، توضیح المسائل، م 1402 - 1398؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2929) توضیح المسائل مراجع، م 1400 و 1402؛ نوری، توضیح المسائل، م 1399؛ وحید، توضیح المسائل، 1410؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2930) توضیح المسائل مراجع، م 1418؛ نوری، توضیح المسائل، م 1415؛ وحید، توضیح المسائل، 1526؛ دفتر: خامنه‏ای‏
2931) توضیح المسائل مراجع، م 1494؛ نوری، توضیح المسائل، م 1491؛ وحید، توضیح المسائل، م 1502 و خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 713
2932) توضیح المسائل مراجع، م 1272
2933) تبریزی، سیسانی و وحید، منهاج الصالحین، م 884
2934) توضیح المسائل مراجع، م 1729، 1725؛ العروه الوثقی، ج 2؛ کتاب الصوم، فصل فی طرق ثبوت الهلال‏
2935) امام، سیستانی، فاضل و مکارم، تعلیقات علی العروه، الفصل الرابع، م 1؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 763 و دفتر: وحید، بهجت‏
2936) تبریزی، استفتاءات، س 640 و دفتر: صافی‏
2937) نوری، تعلیقات علی العروه، الفصل الرابع، م 1
2938) توضیح المسائل مراجع، م 1583 - 1573
2939) سیستانی و نوری، تعلیقات علی العروه، ج 2، المفطرات، السادس؛ امام، تبریزی، فاضل و مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1605؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1132 و دفتر: خامنه‏ای‏
2940) توضیح المسائل مراجع، م 1605
2941) توضیح المسائل مراجع، م 1608 و 1609 و 1610
2942) ر.ک: توضیح المسائل مراجع، م 1596؛ وحید، توضیح المسائل، م 1604
2943) توضیح المسائل مراجع، م 1583
2944) فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 1313؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 3، م 428 و دفتر: همه‏
2945) توضیح المسائل مراجع، م 1705، 1709؛ وحید، توضیح المسائل، م 1713، 1717.
2946) سیستانی، منهاج الصالحین، ج 1، کفاره الصوم؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 822 و دفتر: همه‏
2947) توضیح المسائل مراجع، م 1715 و 1703 و العروه الوثقی، فصل 76، م 25 و فصل 10، م 5
2948) العروه الوثقی، ج 2، کتاب الخمس، م 61
2949) هزینه‏های زاید بر نیاز و شأن افراد، جزء مؤونه محسوب نمی‏شود. بنابراین اگر بیشتر از این مقوله صرف کند به گونه‏ای که در عرف اسراف شمرده شود، باید سر سال، خمس آنها را بپردازد
2950) توضیح المسائل مراجع، م 1757؛ نوری، توضیح المسائل، م 173؛ العروه الوثقی، ج 2، م 83؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 997؛ دفتر: وحید
2951) البته در آغاز سال خمسی میان مراجع اختلاف نظر هست. (ر.ک: زمان سال خمسی)
2952) العروه الوثقی، ج 2، بابا الخمس، م 67
2953) توضیح المسائل مراجع، م 1795؛ نوری، توضیح المسائل، م 1791؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1408؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 932، 933؛ وحید، توضیح المسائل، م 1803
2954) توضیح المسائل مراجع، م 1795
2955) امام، استفتاءات، ج 1، س 177؛ نوری، استفتاءات، ج 2، س 352؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 830؛ تبریزی، صراط النجاه، ج 2، س 580؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 856؛ دفتر: سیستانی، بهجت و صافی‏
2956) مکارم، استفتاءات، ج 2، س 580
2957) توضیح المسائل مراجع، م 2641؛ وحید، توضیح المسائل، م 2705؛ نوری، توضیح المسائل، م 2639 و خامنه‏ای، استفتاء، س 1060 و 1100
2958) توضیح المسائل مراجع، م 2651؛ وحید، توضیح المسائل، م 2715؛ نوری، توضیح المسائل م 2649 و خامنه‏ای، استفتاء، س 1072
2959) امام، استفتاءات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 110؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 694 و 698؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1003 و 1017؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1131 و 1135 و 1155؛ سیستانی، sistani.org، موسیقی، ش 15؛ تبریزی، استفتاءات، س 1039؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1،س 996؛ دفتر: بهجت‏وحید و نوری‏
2960) صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1002، خامنه‏ای. اجوبه الاستفتاءات، س 1127 و 1146؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 527، تبریزی، استفتاءات، س 1043، سیستانی، sistani.org، موسیقی، س 26 و 22 و 5؛ نوری، استفتاءات، ج 2، س 548 و دفتر: بهت، وحید، امام، فاضل‏
2961) فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 929؛ خامنه‏ای. اجوبه الاستفتاءات، س 1140؛ امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فی شرایط وجوبهما، م 2؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1271، الرابع؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج 1، و م 1271، الرابع؛ سیستانی، منهاج الصاالحین، ج 1، م 1271، الرابع؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1475؛ دفتر: بهجت: نوری و مکارم‏
2962) توضیح المسائل مراجع، م 2370؛ وحید، توضیح المسائل، م 2434؛ نوری، توضیح المسائل، م 2366؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1267 و 1268؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1444؛ خامنه‏ای، استفتاء، س 70
2963) تبریزی، صراط النجاه، ج 1، س 1479؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1249؛ امام، نوری، فاضل و مکارم، التعلیقات علی العروه، باب العقد و احکامه، م 1؛ دفتر: سیستانی، بهجت، وحید و خامنه‏ای‏
2964) تبریزی، استفتاءات، س 1457 و صراط الجاه، ج 1، س 826؛ سیستانی، sistani.org، موقت، س 33؛ امام، استفتاءات، ج 3، اولیاء العقد، س 19؛ خامنه‏ای، استفتاء، س 87؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 917؛ دفتر: بهجت، فاضل، وحید، صافی و نوری‏
2965) امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فی شرایط وجوبهما، م 8 و توضیح المسائل، م 2791؛ سیستانی، منهاج الصالحین، 1، م 1271؛ الرابع‏بهجت، توضیح المسائل، م 1608؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 1383؛ دفتر: خامنه‏ای، وحید، تبریزی، نوری، صافی و فاضل‏
2966) توضیح المسائل مراجع، م 145؛ وحید، توضیح المسائل، م 146؛ نوری، توضیح المسائل، م 145 و دفتر: خامنه‏ای‏
2967) مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 145
2968) سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م 142 و 145
2969) امام، استفتاءات، س 1004 و 1006؛ دفتر: بهجت، نوری، وحید، صافی، خامنه‏ای، مکارم‏
2970) امام، استفتاءات ج 2، گناهان کبیره، س 4؛ دفتر: همه‏
2971) امام، استفتاءات، ج 2، مکاسب محرمه، س 17؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1123؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 2، م 22؛ وحید: منهاج الصالحین، ج 3، م 19؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 953؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1039؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 727؛ تبریزی، استفتاءات، س 92 دفتر: بهجت و نوری‏

2972) دفتر: همه‏
2973) توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نوری، توضیح المسائل، م 2273
2974) توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نوری، توضیح المسائل، م 2273
2975) توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نوری، توضیح المسائل، م 2273
2976) توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نوری، توضیح المسائل، م 2273
2977) توضیح المسائل مراجع، م 2279؛ وحید، توضیح المسائل، م 2331 و خامنه‏ای، استفتاء، س 1559
2978) دفتر: همه‏
2979) خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1774؛ دفتر: همه‏
2980) توضیح المسائل مراجع، م 2283؛ وحید، توضیح المسائل، م 2335؛ نوری، توضیح المسائل، م 2277
2981) امام، تحریرالوسیله، ج 2، س 1540؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1246 و 1247؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقات، م 16
2982) تبریزی، استفتاءات، س 999؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32 و سیستانی، sistani.org، رشوه‏
2983) امام، تحریر الوسیله، ج 2، ص 1540؛ دفتر: بهجت، تبریزی، استفتاءات، س 999؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32؛ سیستانی، sistani.org رشوه‏
2984) بهجت، استفتاءات پزشکی، سقط جنین، ص 43؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1263؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 1498؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1752؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1408؛ نور، استفتاءات، ج 2، س 876؛ تبریزی، استفتاءات، س 2099؛ امام استفتاءات، ج 3، سقط جنین س 12؛ دفتر: وحید
2985) دفتر: همه‏
2986) العروه الوثقی، ج 1، فی النجاسات، الخامس‏
2987) العروه الوثقی، فصل فی غسل المیت و فصل فی تغسیل المیت‏
2988) امام، استفتاءات، ج 2 اجاره، س 35؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 798؛ تبریزی، استفتاءات، س 1201؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 830؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1107؛ خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1662؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1205؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقات، م 6 دفتر: نوری‏

2989) سیستانی منهاج الصالحین، ج 2، م 1014
2990) دفتر: همه.
2991) دفتر: همه.
2992) شیخ صدوق (علیه السلام)، کمال الدین و تمام النعمه، ص 3
2993) همان، ص 4
2994) همان، ص 23
2995) همان، ص 40 - 41
2996) همان، ص 85
2997) همان، ص 59
2998) همان، ص 59.
2999) همان، ص 130
3000) همان، ص 131
3001) همان، ص 155
3002) همان، ص 155
3003) همان، ص 160
3004) همان، ص 19
3005) همان، ص 21
3006) همان، ص 28
3007) همان، ص 31 - 33
3008) همان، ص 42
3009) همان، ص 43
3010) همان، ص 43 - 44
3011) همان، ص 57 - 58
3012) همان، ص 60 - 61
3013) همان، ص 116 - 117
3014) همان، ص 117
3015) همان، ص 121
3016) همان، ص 122
3017) همان، ص 124
3018) همان، ص 126
3019) همان، ص 231
3020) همان، ص 234 - 235
3021) همان، ص 309
3022) همان، ص 310
3023) همان، ص 565
3024) همان، ص 585.
3025) همان، ص 585
3026) همان، ص 586
3027) همان، ص 589
3028) همان، ص 596
3029) همان، ص 596
3030) همان، ص 5 - 6
3031) همان، ص 7
3032) همان، ص 7
3033) همان، ص 24 - 25
3034) همان، ص 39
3035) همان، ص 63
3036) همان، ص 63 - 65
3037) همان، ص 69
3038) همان، ص 70
3039) همان، ص 71 - 72
3040) همان، ص 72 - 73
3041) همان، ص 75
3042) همان، ص 76
3043) همان، ص 76
3044) همان، ص 79
3045) همان، ص 94 - 95
3046) همان، ص 236
3047) همان، ص 236
3048) همان، ص 239 - 240
3049) همان، ص 240
3050) همان، ص 240 - 241
3051) همان، ص 240 - 243
3052) همان، ص 250
3053) همان، ص 307 - 308
3054) همان، ص 308
3055) همان، ص 308 - 309
3056) همان، ص 311 - 317
3057) همان، ص 546
3058) همان، ص 546 - 547
3059) همان، ص 547
3060) همان، ص 547
3061) همان، ص 548.
3062) همان، ص 554
3063) همان، ص 554
3064) همان، ص 554
3065) همان، ص 555
3066) همان، ص 556
3067) همان، ص 556.
3068) همان، ص 556
3069) همان، ص 556.
3070) همان، ص 557.
3071) همان، ص 558.
3072) همان، ص 558.
3073) همان، ص 560.
3074) همان، ص 561.
3075) همان، ص 561.
3076) همان، ص 562.
3077) منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی حفظه الله، ص 87.
3078) منتخب الاثر، ص 320.
3079) اثبات الهداه، ج 6، ص 432.
3080) منتخب الاثر، ص‏345.
3081) اثبات الهداه، ج 6، ص 430.
3082) الغیبه، شیخ مفید، ص 141.
3083) اثبات الوصیه، ص 197.
3084) اثبات الهداه، ج 6، ص 431.
3085) منتخب الاثر، ص 343
3086) اثبات الهداه، ج 6، ص 432
3087) اثبات الهداه، ج 2، ص 311
3088) اثبات الهداه، ج 7، ص 20
3089) اثبات الهداه، ج 6، ص 625
3090) اثبات الهداه، ج 7، ص 323
3091) اثبات الوصیه، ص 197
3092) اثبات الوصیه، ص 198
3093) اصول کافی، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی و کتاب ارشاد مفید و کتاب اعلام الوری، تألیف طبرسی، و کتاب کشف الغمه، باب الامام الحادی عشر؛ به نقل از کتاب دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 112
3094) کتاب دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 111

3095) بحارالانوار، ج 51، ص 25
3096) دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 113 - 114
3097) کتاب ملل و نحل، شهرستانی، ط 1، ص 242
3098) ملل و نحل ج 1 ص 256 فرق الشیعه ص 62. به نقل از کتاب دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 49
3099) ملل و نحل، ج 1، ص 273؛ فرق الشیعه، ص 67
3100) ملل و نحل، ج 1، ص 278، فرق الشیعه، ص 80 - 83.
3101) ملل و نحل، ج 1، ص 279، فرق الشیعه، ص 67
3102) دادگستر جهان، ص 50
3103) ملل و نحل، ج 1، ص 245
3104) همان، ص 279
3105) دادگستر جهان، ص 50
3106) تاریخ روضه الصفا، ج 4، ص 181
3107) ملل و نحل، ج 1، ص 284
3108) کتاب المهدیه فی الاسلام، ص 170
3109) فرق الشیعه، ص 47
3110) فرق الشیعه، ص 97
3111) اثبات الهداه، ج 6، ص 386
3112) اثبات الهداه، ج 6، ص 393
3113) اثبات الهداه، ج 6، ص 350
3114) دادگستر جهان، ص 127
3115) رجال نجاشی، ص 193، رجال شیخ طوسی، ص 357
3116) رجال نجاشی، ص 194.
3117) رجال نجاشی، ص 28
3118) رجال نجاشی، ص 28
3119) رجال نجاشی، ص 215
3120) اثبات الهداه، ج 7، ص 69
3121) کتاب غیبت نعمانی، ص 91