تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

تهمت به غیر مسلمان‏

عمر و بن نعمان جعفی گفته است: حضرت صادق (علیه السلام) دوستی داشت که به هر کجا می‏رفت، از ایشان جدا نمی‏شد. روزی با ایشان در میان بازار راه می‏رفت. غلامش که مسلمان نبود، به دنبالش می‏آمد که ناگاه به پشت سرش نگاه کرد تا غلامش را ببیند. سه بار چنین کرد و او را ندید. چون بار چهارم برگشت و او را دید، گفت: ای پسر زن بدکار کجا بودی؟ راوی گفته است: در این هنگام حضرت صادق (علیه السلام) دستش را بالا برده، بر پیشانی‏اش زد و سپس فرمود: سبحان الله به مادرش تهمت می‏زنی؟! من گمان می‏کردم تو پرهیزگاری و اکنون می‏بینم که تو را هیچ پرهیزگاری ای نیست. او عرض کرد: جانم فدایت! مادر او از سندیان مشرک است. حضرت فرمودند: آیا نمی‏دانی که برای هر امتی، ازدواجی است؟ از من دور شو! راوی گفته است: از آن پس ندیدم که او به همراه آن حضرت راه برود تا مرگ میانشان جدایی انداخت و در روایت دیگری آمده است: همانا برای هر امتی ازدواجی است که به سبب آن خود را از زنانگاه می‏دارند(851).