تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

اهمیت جهاد

سال یازدهم هجرت بود، ماه صفر فرا رسیده بود، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در بستر رحلت خوابیده بود و هر لحظه به سوی آخرت، وداع از دنیا، نزدیک می‏شد، در این موقعیت، اسامه بن زید را که در حدود بیست سال داشت، فرمانده لشکر نمود و فرمان داد که مهاجر و انصار از او اطاعت کنند و مدینه را به سوی سرزمین فلسطین و شام برای جلوگیری از دشمن متجاوز ترک گویند. لشکر تا یک فرسخی مدینه حرکت کرد، با این که حضرت اصرار داشت که سپاه از حرکت باز نایستد، منافقان سستی می‏کردند و می‏گفتند در این حال، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بگذاریم و به کجا برویم؟
اسامه به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: آیا اجازه می‏دهی چند روزی به سوی جبهه حرکت نکنیم تا شما شفا یابید، زیرا من در این حالتی که شما به سر می‏برید اگر از مدینه بیرون روم قلبم نگران و مجروح است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای اسامه، به راه خود ادامه بده، زیرا نشستن از جهاد در هیچ حالی از احوال، ساقط نمی‏گردد. سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنید که بعضی از منافقان از تحت فرماندهی اسامه خارج شده‏اند، فلذا فرمود: اسامه از محبوبترین انسان‏ها در نزد من است، شما را در مورد او، توصیه به خیر و نیکی می‏کنم. اگر در مورد امارت و فرماندهی او سخن دارید، در مورد پدرش، زید نیز ایراد داشتید، پدرش سزاوار و شایسته امارت بود. سوگند به خدا اسامه نیز سزاوار و شایسته فرماندهی است.(1315).