تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

توجه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به یتیم‏

در تفسیر کشف الأسرار میبدی آمده است که: روزی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه عده‏ای از اصحاب، از کوچه‏های مدینه عبور می‏کردند. در یکی از کوچه‏ها تعدادی بچه مشغول بازی بودند و کنار آن‏ها کودکی خود را به زمین می‏کشید و گریه می‏کرد. حضرت متوجه آن کودک شده و پهلوی او روی زمین نشستند. او را از زمین بلند کردند و علت گریه او را جویا شدند، گفت: من پسر رفاعه انصاری که در جنگ کشته شد هستم. خواهری داشتم که ازدواج کرد و مادرم نیز شوهر رفت و مرا از خود راند. اکنون من بی‏کس و تنها مانده‏ام. بچه‏ها مرا سرزنش می‏کنند و به بازی نمی‏گیرند. حضرت بسیار ناراحت شده و اشک از چشمانش جاری گردید. بعد او را روی زانوی خود نشانده و فرمودند: ناراحت مباش! از امروز من پدر تو و دخترم فاطمه (علیها السلام) خواهر توست. کودک شاد شد و برخاست و فریاد زد: ای بچه‏ها! دیگر مرا سرزنش نکنید که پدرم بهتر از پدرهای شماست. آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست او را گرفتند و به خانه دخترشان فاطمه (علیها السلام) بردند و گفتند: دخترم! این بچه ما و برادر توست. او را نگهداری کن! فاطمه (علیها السلام) نیز جامه‏ای تمیز بر او پوشاند، سرش را روغن زد و ظرف خرما را پیش روی او گذاشت و فرمود: حسن و حسینم بیایید و با هم غذا بخورید! بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) او خاک بر سر خود می‏ریخت و فریاد می‏زد: وا ابتاه! امروز من یتیم شدم و همه مردم از سوز او می‏گریستند(2628).