سپس میفرمایند:
«بِئْسَ الطَّعَامُ الْحَرَامُ»؛
فرزندم حال كه دانستی دوندههای پر تلاش ممكن است به نتیجه نرسند، و پرگویی، هذیانگفتن را به همراه دارد، و فكر كردن بصیرت میآورد، و حال كه به خوبان نزدیك و از بدان فاصله گرفتی، بدان كه غذایی که از حرام به دست میآید بد غذایی است.
یکی از عواملی که به راحتی انسان را وارد اردوگاه انسانهای الهی میکند رعایت حرام و حلال الهی است و در آن راستا ملموسترین ومهمترین شکلِ رعایت حرام و حلال در خوراک و طعام خود را مینمایاند و اگر انسان در این رابطه خود را هوشیار و متعهد نگهدارد در سایر امور راحتتر میتواند نسبت به حرام و حلال الهی از خود مواظبت کند و هرچه بیشتر خود را در جمع خوبان عالم وارد کند.
وقتی کسی از حرام و مشتبهات اجتناب نکرد راهی به سوی خدا ندارد، و این بیاحتیاطی نشانة گرفتاری در هوی است. ظلمت استفاده از حرام و مشتبه، قلب انسان را کدر میکند و امکان ارتباط با معانی و حقایق را از بین میبرد. غذای حرام جزء بدن ما میشود در حالی که آن بدن مجرای روح است. نسبت روحی که میخواهد به سوی خدا برود مثل حرکت نوری است که از شیشه عبور میکند. روح از جسم آلوده به حرام میگذرد و به تناسب آلودگی جسم، حرکت آن به سوی خدا محقق نمیشود. همة اینها به جهت فعّالبودن هوی است.
برای حفظ حساسیت نسبت به حلال و حرامبودن خوراک، باید مواظب باشیم که توجهات و هوشیاری خود را در امور دیگر مستهلک نکنیم. ممكن است كسی تا ساعت 11 شب نماز مغرب و عشای خود را نخواند و مشغول كار باشد و یا کارش طوری باشد که زیاد حرف میزند، این شخص عملاً دیگر نسبت به غذای حرام نمیتواند حساس باشد. در حالی كه قبلاً حضرت فرمودند شغل كم درآمد و با عفت، بهتر است از شغل پردرآمد و با بیبندوباری و سهلانگاری نسبت به حرام و حلال الهی. حضرت در این فراز از سخن خود میفرمایند: این را بدان خطری که روبه روی توست غذا و طعام حرام است و آن بد چیزی است، پس طوری برنامهریزی کن که بتوانی حساسیت خود را نسبت به آن حفظ کنی.