تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

دوستی‌ها و تولد جدید

حضرت(ع) در ادامه بحث موضوعی را مطرح می‌کنند که فضای روح انسان را آزاد می‌كند تا انسان اسیر ارتباطات نامناسب نگردد و ارتباطاتِ مناسب او را لگدمال نكند. می‌فرمایند: «وَ رُبَّ بَعِیدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِیبٍ وَ قَرِیبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِیدٍ». چه بسیار افراد دوری که از نزدیکان نزدیک‌ترند و چه نزدیكانی كه از دوران دورترند.
وقتی توانستیم با ملاک‌های دینی زندگی کنیم در عین احترام به ارحام، افرادی در زندگی ما وارد می‌شوند که از ارحام ما به ما نزدیک‌تر خواهند بود و دیگر تلخی و تندی بعضی از ارحام، ما را به تنهایی و غربت دچار نمی‌کند. در زندگی دینی کسانی وارد زندگی انسان می‌شوند که انعکاس آرمان‌های بلند معنوی شما هستند، این‌ها از هزار آشنا برای شما آشناترند. حضرت نظرشان این است كه به حكم وظیفه و به حكم عقل به ارحام بی‌مهری نكن که در آخرِ همین نامه متذکر می‌شوند. ولی این‌جا‌ بحث، بحث عوامل انس است نه عشیره. عشیره و ارحام را حضرت می‌فرمایند دو بال تواَند. تو با آن می‌توانی پرواز نمایی و ابهت پیدا می‌كنی. ولی عوامل انس و عوامل از بین بردن غربت چیز دیگری است. در این رابطه موضوع نزدیکی‌ و دوری‌ افراد نسبت به شما باید تعریف درستی پیدا کند وگرنه کسانی را نزدیک به خود می‌دانید که بسیار از شما دورند و کسانی را دور می‌دانید که بسیار به شما نزدیکند. ما باید در هر مرحله‌ از زندگی ارزیابی کنیم آیا دوری و نزدیکی‌های افراد نسبت به ما درست است و سر جای خودش می‌باشد؟ ممکن است در دوره دبیرستان با کسانی نزدیک بودید که در دوره دانشگاه به جهت شرایط جدید باید نزدیکی آن‌ها را باز خوانی کنید و بی‌خودی بر روابط گذشته اصرار نداشته‌باشید و یا ممکن است با تحولی که در مبانی عقیدتی شما پیدا می‌شود نزدیکی و دوری افراد با شما شکل دیگری به خود بگیرد و بتوانید افرادی را که تا دیروز نسبت به خود دور می‌پنداشتید نزدیک ببینید. بحث بر سر این نکته نیست که دوستی‌های گذشته را رها کنید، بحث برسر تعریف درست از دوری و نزدیکی‌هاست. بعضاً لطف خدا آنجایی شامل من شده که متوجه شده‌ام دوستان دیروز، امروز دیگر به بنده نزدیک نیستند، و کسانی وارد زندگی بنده شده‌اند که قبلاً از آن‌ها دور بودم و به واقع این را لطف خدا می‌دانم، چون با تجدید نظر نسبت به رابطه با کسانی که قبلاً به همدیگر نزدیک بودیم، راه‌های خوبی جلو زندگی‌ام گشوده شد.
در بعضی موارد با تجدید نظر بر روی دوستی‌ها گویا تولد جدیدی برای شما پیش می‌آید و تنفس شما در هوای تازه شروع می‌شود. بنا نیست كه دل را بدون دلیل به هر فردی و گروهی بسپاریم. اگر به کسی دل دادیم باید مشخص شود انگیزه این دلدادگی چیست، حالا که بناست من کسانی را دوست داشته باشم آن ها چه خصوصیاتی باید داشته باشند. بعضی مواقع شما را متهم می‌کنند که عاطفه ندارید چون به راحتی با هرکسی دوست نمی‌شوید، نباید از این اتهام منفعل شد، باید پرسید آیا آنچه دوست‌داشتنی است دوست نداریم، یا دوست داشتن خود را خرج هرکس نمی‌کنیم؟ آیا خوبان عالم مثل اباعبدالله(ع) را دوست نداریم؟ آری اگر چنین باشد این بی‌عاطفگی است اما مثلاً حالا یك كسی را همین طوری، چون قدیم‌ها همسایه ما بوده خیلی دوست نداریم این‌که بی‌عاطفگی نشد. همسایه قدیمی را باید محترم شمرد ولی نمی‌شود که دل را به هر كسی داد، دل حرم خدا است، نباید جز خدا و خدایی‌ها در آن جای گیرند.(200) شاید حضرت هم همین را می‌خواهند بفرمایند كه، گاهی نزدیكان خیلی دورند، چون الهی نیستند، و گاهی دورها خیلی نزدیكند چون الهی‌اند. آیا شما در دوران اخیر زیر این آسمان نزدیك‌تر از حضرت امام خمینی«ره» به خود كسی را سراغ دارید؟ آن نزدیكی كه شما را به خدا و به مقصد متعالی‌تان نزدیک کرد، این گونه افراد حقیقتاً نزدیکان شما هستند. هر چند از نظر نسب دور باشند، چون نزدیكی روحی با هم دارید.