آیا حضرت(ع) با تذکرات فوق میخواهند ما را به ترك دنیا و فعالیتهای اقتصادی دعوت كنند یا میخواهند از حرص بیجا و جانکاه منصرف نمایند؟ ابتدا لازم است این نکته روشن شود که از نظر فرهنگ اسلامی زندگی فقط آن شکلی نیست که فرهنگ غرب به نمایش گذارده است. آیا این تمدن، تمدنی است مطابق با نیازهای حقیقی انسان تا كسی اشکال کند در صورت پیروی از توصیههای امامالموحدین(ع) ما از اروپا و آمریكا عقب میافتیم؟ آیا از خود نباید بپرسیم مگر آنها از زندگی حقیقی عقب نیفتادند؟ شهید رجایی«ره» در زمان دفاع هشت ساله میفرمود: «آمریكا از اسلحههای خودش نمیترسد، آمریكا از ایمان ما میترسد، كاری كنید آن چه آمریكا ندارد و ما داریم را از دست ندهیم.» تجربه هم نشان داد آنجا که ایمان و توکلِ رزمندگان به خدا در صحنه بود با کمترین اسلحه بیشترین نتیجه بهدست آمد و از آن طریق هیبت دشمن در هم شکسته شد. ای کاش عزیزان برنامهریزی میکردند و فراز و فرود دفاع مقدس هشتساله را از این نظر هم بررسی میفرمودند تا ببینند چگونه رزمندگانی که در ابتدای جنگ مهمترین اسلحه سنگینشان «آرپی چی هفت» بود، به جهت توکلی که به خدا داشتند چه نتایج درخشانی بهدست آوردند، به طوریکه در همان ابتدای جنگ سرنوشت جنگ را به نفع نیروهای اسلام تغییر دادند. اکثر کشورهای غربی و عربی دست به دست هم دادند تا صدام حسین را به عنوان پیروز از جنگ بیرون بیاورند ولی نتوانستند. یعنی همان دو سه ساله اول جنگ کشورهای عربی متوجه شدند اگر ایران را به خودش واگذارند تمام معادلات نظامی منطقه را به نفع خودش تغییر میدهد. هیبت نظام اسلامی در جنگ و در همان سالهای دوم و سوم جنگ نشان داده شد. میخواهم نتیجه بگیرم كه فرمایش آقای رجایی«ره» بسیار صحیح بود كه ما برای نجات خود چیزی ماوراء ابزارها داریم البته و صد البته اسلام انزوای مسلمین را هرگز نمیخواهد. هیچ وقت، امیرالمؤمنین(ع) طوری سخن نمیگویند كه نتیجهاش این بشود كه مثلاً ما برویم یك گوشه بنشینیم سرمان را هم زیر بیندازیم و ذکر بگوییم و در معادلات جهانی نقشی نداشته باشیم، ولی حضرت(ع) به ما طوری راه را نشان میدهند که متوجه باشیم اصلِ تعالی انسانی در هیچ برنامهای نباید مورد غفلت قرار گیرد وگرنه با همان بحرانهایی روبهرو میشویم که امروز جهان با آن روبهرو است. وظیفه بنده است که عرض کنم؛ اولاً: آن چه شما با نگاه به غرب به عنوان تنها راه زندگی و تمدن و پیشرفت میشناسید، یک خطای تاریخی است و تحت تأثیر همین خطا است که میخواهیم با همان ملاکهای آمریکایی از آمریکا عقب نیفتیم. مسلّم در شرایط موجود هیچ وقت نظام اسلامی آن قدر قدرت زرهی و قدرت تسلیحاتی ندارد که با آمریکا برابری کند ولی آنچنان هم نیست که به کمک سرمایهی ایمان نتواند خود را حفظ نماید و بیتأثیر و منفعل باشد. ثانیاً: باید به تمدن و فرهنگی غیر از فرهنگ غربی فکر کرد که نه تنها امکان زندگی بهتری را به انسانها میدهد، بلکه شرایطی فراهم میکند که بتوان هرچه بیشتر سخنان امیرالمؤمنین(ع) را در آن شرایط عملی نمود. به من و شما انتقاد میکنند؛ شما راههایی را پیشنهاد نکنید که ملت ما عقب بیفتند! معلوم نیست ملاک این عقب افتادن چیست؟! مگر فرهنگ غرب جلو افتاده است؟ گاهی به ما اشکال میکنند كه شما مسلمانها طرفدار پیشرفت نیستید. عنایت داشته باشید که منظور آنها از پیشرفت، پیشرفت غربی آن هم همراه با فکر و فرهنگ كفر آلود آنها است و نه پیشرفت تکنولوژیک آنها، زیرا خود افرادی که به ما اشکال میکنند که شما میخواهید جامعه را عقب بیندازید هرگز خودشان در راستای رشد تکنیکی جامعه قدمی بر نمیدارند و سراپا گرفتار تقلید و مصرفند. میخواهم عرض کنم این مسئله ذهنتان را خراب نكند که اگر در منظر ما تمدنی غیر از تمدن غربی ظاهر شد گمان شود در آن صورت عقب میافتیم. آن نوع زندگی كه امام الموحدین(ع) توصیه میكنند طوری است که ما را بهطور طبیعی از بسیاری از نیازهای كاذب نجات میدهد و آنچنان وارد زندگی میشویم که هرگز از نشاط و تحرك انسانی محروم نمیگردیم. با چنین توجهی به سخن حضرت توجه فرمایید که؛ فرزندم! فرصت ها را از دست نده وگرنه گرفتار غصههای گلوگیر میشوی، از سخنان بعدی حضرت(ع) برمیآید که از دست ندادن فرصت به معنی آن است که آبادانی قیامت خود و استعدادهایی که در ابدیت نیاز داری، را از دست نده.