تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

جلسه سی و پنجم - محدود بودن زندگی

بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم
«وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ سَوْفَ یَأْتِیكَ مَا قُدِّرَ لَكَ، التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ، وَ رُبَّ یَسِیرٍ أَنْمَى مِنْ كَثِیرٍ، لَا خَیْرَ فی مُعِینٍ مَهِینٍ وَ لَا فِی صَدِیقٍ ظَنِینٍ، سَاهِلِ الدَّهْرَ مَا ذَلَّ لَكَ قَعُودُهُ وَ لَا تُخَاطِرْ بِشَیْ‏ءٍ رَجَاءَ أَكْثَرَ مِنْهُ»؛
هر كارى را پایانى بود و آنچه برایت مقدر شده به زودی كه به تو رسد. سوداگر به خطر افكننده خویش است، و بسا اندك كه بالنده‏تر از بیش است. نه در یاور بى‏مقدار سودى بود، و نه در دوست به تهمت گرفتار. حال كه زمانه رام توست آن را آسان گیر و به امید بیشتر، خطر را بر خود مپذیر.
حضرت امام الموحدین(ع) به فرزندشان فرمودند؛ حذر كن از این‌كه آرزوهای بلند دنیایی تو را بازی دهد كه این نوع آرزوزدگی، سرمایه‌ی احمقان است و فرمودند؛ عقل آن است كه تجارب را برای ما حفظ كند تا دوباره گرفتار ضربه‌هایی كه قبلاً خورده‌ایم نشویم. و بهترین تجربه آن است كه به تو پند برساند. سپس فرمودند: قبل از آن‌كه با از دست‌دادن فرصت‌ها،‌ غصه‌ها به سراغ تو بیایند به انجام وظایف در آن فرصت‌ها مبادرت کن و فرصت‌ها را با جواب‌گویی به حرص‌های دنیایی از بین مبر، زیرا بسیارند کسانی كه طلب می‌كنند و نمی‌یابند، و این‌طور نیست که فرصت از دست رفته باز گردد. و از جمله‌ی زیان‌ها از بین‌بردن زاد و توشة قیامت است و فاسد كردن معاد.