تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

کارآیی دلِ مادران

آیا می‌شود نسبت به حریم مقدس زنان غافل بود و نگران از دست‌رفتن همه چیز نبود؟ سخن انسان‌های بزرگ آن است که: ما هر چه داریم از مادرمان داریم، چون انسان‌ها بیش از آن که با عقلشان زندگی کنند با دلشان زندگی می‌کنند، پدران سایه و بستر زندگی‌اند، دل‌ها به جایی نظر می‌کند که مادران نشانه رفته باشند، خوشا آن زندگی که عقل پدر و دل مادر، هر دو اهداف مقدسی را نشانه رفته‌اند. وقتی انسان‌ها با دلشان زندگی می‌کنند و دل با اُنس تغذیه می‌کند، حال به من بگو اگر مادر به عنوان عامل انسِ فرزند در زندگی فعّال نباشد چه کسی به کودکان راه نشان دهد و دلشان را جهت‌دهی کند؟ هرجا ملاحظه کردید که جوانان، جوانانی تربیت‌پذیر نیستند، ریشه‌ی آن را در ضعف نقش مادران آن‌ها جستجو کنید. خانم کارمندی که مادری خود را در خرید انواع اسباب‌بازی‌های گران‌قیمت جستجو می‌کند، عملاً مادری خود را به فرزندانش هدیه نداده، حقوق خود را به آن‌ها هدیه داده است. کودکان و جوانان ما نیاز دارند از طریق دلدادگی از کسی حرف بشنوند و هدایت بگیرند، اگر زنان آن‌طور که امام الموحدین(ع) پیشنهاد می‌کنند در شرایط خاص قرار نگیرند هیچ کس نمی‌ماند که جواب دلدادگی و طلب هدایت جوانان و کودکان ما را بدهد. در شرایط امروز که عموماً پدر و مادر در اداره هستند، معلم هم با حجمی زیاد از کتاب روبه‌روست که باید در طی یک سال درس بدهد، حال چه کسی با جوانان اُنس بگیرد؟ وقتی مادران نتوانند نقش اصلی خود را انجام دهند، نه نتیجه کار پدران مفید است و نه نتیجه‌ی کار معلمان. کودکان و جوانان خودشان می‌مانند و خودشان، مثل یک علف خودرو بی‌کس و بی‌یاور و عاصی و سرکش. جوانی که نتوانسته است به درون سینه مادرش راه یابد و اسرار آن سینه را با جان خود بنوشد، آرامش و تفکر را گم می‌کند، زیرا چیزهایی هست که گفتنی نیست ولی باید نسل‌ها بدانند و آن چیزها با نفوذ در سینه مادرها و مادربزرگ‌ها و پدر بزرگ‌ها به دست می‌آید. به گفته مولوی:
ای خدا جان را تو بنما آن مقام

کاندر آن بی حرف می‌روید کلام

جایی که نسل جوان باید بدون الفاظ و کلمات سخن‌هایی را بیابند، در دوران کودکی است، آن‌هم با اُنس طولانی با مادر، آن‌هم مادری که صد تا کار ندارد، که یکی از آن‌ها مادری است. ما تا در جامعه‌مان کسی را نداشته باشیم که این نسل بتواند از طریق انس طولانی، از درون سینه او و از طریق بروز احساسات حرف بگیرد، این نسل خود را مقید به هیچ قیدی نمی‌داند و لذا نسلی عاصی و سرگردان خواهد بود. امروز جامعه‌ی جهانی به چنین ورطه‌ای فرو افتاده و راه نجات آن‌هم چیزی جز تجدید نظر کلی نسبت به نقش زنان، آن‌طور که مولی الموحدین(ع) مطرح می‌کنند نیست. یعنی باید بستری فراهم کرد که وظیفه‌ی زنان در آشفتگی‌های زندگی لگد مال نشود. نباید گذاشت گل‌های بهاری در عرصه‌ی اجرائیاتِ خشک و سرد، له شوند و ما بمانیم و کودکان سرگردان و عاصی و زنان بی‌مسئولیت و آرزو زده، و مردان بی‌مسئولیت.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»