تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

جلسه سی و ششم - عوامل رفع لجاج با برادران

بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم
«وَ إِیَّاكَ أَنْ تَجْمَحَ بِكَ مَطِیَّةُ اللَّجَاجِ، احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِیكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّینِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَیْكَ، وَ إِیَّاكَ أَنْ تَضَعَ ذَلِكَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ. لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِیقِكَ صَدِیقاً فَتُعَادِیَ صَدِیقَك وَ امْحَضْ أَخَاكَ النَّصِیحَةَ حَسَنَةً كَانَتْ أَوْ قَبِیحَةً، وَ تَجَرَّعِ الْغَیْظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَةً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّةً»
و بپرهیز از آن‌كه ستیزه‏جویى چون اسبی سركش تو را به گرداب هلاكت در آرد. چون برادرت از تو ببُرد خود را به پیوندِ با او وادار، و چون روى برگرداند مهربانى پیش آر، و چون بخل ورزد از بخشش دریغ مدار، و هنگام دورى‌كردنش از نزدیك‌شدن، و به وقت سختگیرى‏اش از نرمى‌كردن و به هنگام گناهش از عذرخواستن، کوتاه میا. چنان‌كه گویى تو بنده اویى و او ولی نعمت تو. و مبادا این نیكى را آن‌جا كنى كه نباید، یا در باره آن كس كه نشاید. دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشى، و در پندى كه به برادرت مى‏دهى- نیك بود یا زشت- باید با اخلاص باشى. خشم خود را اندك‌اندك بیاشام كه من جرعه‏اى شیرین‏تر از آن ننوشیدم و پایانى گواراتر از آن ندیدم.
چنان‌چه مستحضرید در جلسات گذشته حضرت به فرزندشان فرمودند: هر امری عاقبتی دارد و به امور دنیا به صورت ابدی ننگر و بدان که به زودی آن‌چه براساس اعمالت برای تقدیر تو شده است به سراغت می‌آید، و زندگی یك تجارت و مخاطره است و از مخاطره‌ها آن چنان فرار نكن كه تعادل بندگی از تو ستانده شود، و بسیار اتفاق می‌افتد كه چیز كمی پر بركت‌تر از چیز‌های زیاد است. در یاری کسی كه شخصیتاً انسان پستی است خیری نیست، همچنان‌که در دوستی کسی كه قابل اطمینان نیست و متهم به بدی است، خیری نمی‌باشد.