تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

برکات انفاق

نمی‌دانم چه اندازه در احوالات اهل معنا تفكر كرده‌اید؟ آنها آن‌قدر بیدارند كه به راحتی و در هر فرصتی که پیش می‌آید مال دنیا را می‌بخشند، آن‌قدر كه از بخشش مالشان لذّت می‌برند، هرگز از جمع‌كردن مال و داشتن آن لذّت نمی‌برند. شیطان است كه انسان را از فقر می‌ترساند و مانع بخشش می‌شود(36) خدا می‌داند حتّی یك بار هم نمی‌شود انسان مال خود را ببخشد و در مال و در روح وسعت پیدا نكند. شخصی می‌گفت: من چندین سال از دادن خمس فرار می‌كردم. مثلاً با پول‌هایی كه داشته چیزی می‌خریده و می‌گفته خدایا! ما كه اضافه بر سال، پولی نداریم كه خمسش را بدهیم، تا این كه یك سال تصمیم می‌گیرد خمس مالش را بدهد، به گفته‌ی خودش از آن به بعد یك بركتی در زندگی و مالش به‌وجود می‌آید كه الآن چندین سال است خمس‌های بزرگ‌ و بزرگ‌تر می‌دهد. یكی از دوستان تعریف می‌كرد كه ما دو تا رادیو داشتیم؛ یك رادیو قدیمی كه موج FM داشت و بحث‌های آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» را با آن می‌شنیدیم و یك رادیوی جدیدِ خیلی خوب كه موج FM نداشت، همان وقت مسجد محل نیاز به یك رادیو پیدا کرد. خداوند ما را در سر دو راهی قرار داد، رادیوی جدید را دلم نمی‌آمد بدهم، رادیوی قدیمی را نیز نیاز داشتم، امّا بالأخره دل را به دریا زدم و رادیوی جدید را به مسجد دادم، چیزی نگذشت خداوند آنچنان نشانم داد كه در حال حاضر هشت رادیو در خانه داریم. همان شب در خواب دیدم كه همه‌ی اموالم و همه‌ی شهر را آب برده و فقط من ماندم و آن رادیویی که به مسجد دادم و یك تكه فرش - آن رادیو، این فرش را هم برایش آورد - خداوند هم در عالم معنا نشانش داده بود که آن رادیو فقط برایت ماند و هم در بیرون نشان او دادند در نتیجه به جای آن یک رادیو، هشت رادیو پیدا کرد.
خداوند وقتی دید كسی دستِ دادن دارد، امور مردم را از طریق این شخص حل می‌كند، فقط باید بیدار باشد و این‌ها را مالِ خودش نداند. سخن حضرت در افق بالاتری مطرح است و آن استفاده از انفاقات در ابدیت است، ابدیتی با آن همه ظرافت و گستردگی وجودی.
تأکید حضرت این است که فرصتِ بخشیدن به فقرا را غنیمت شمار و سرمایه‌ات را به حامل سرمایه بسپار. فرض كن پولی داری که بدان نیاز نداری، اگر آن را نگه داری، وبال تو خواهد شد و فردا باید حسابش را پس دهی، اگر هم بی‌جا خرج كردی، باید حساب آن را پس دهی، حالا خداوند کسی را در مسیرت قرار می‌دهد که محتاج مقداری از آن پول است، اگر بخل بورزی، آن پول را بیهوده نگه داشته‌ای، امّا اگر در حدّ توان آن پول را به محتاجش دادی، چون خود خداوند او را فرستاده خودش هم به بهترین نحو جبران می‌کند، مضافاً که بنا به گفته‌ی حضرت(ع) اهل فقر بارِ تو را می‌برند. بار سنگینی که فوق طاقت تو است و نمی‌توانی به تنهایی حمل کنی، چون دارایی‌ها، بدهكاری است.
سپس حضرت در ادامه می‌فرمایند:
«وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ»؛
و اگر قدرت مالی داری، بیشتر انفاق کن و آن را همراه آن فقیر بفرست، زیرا ممکن است در روز قیامت در جستجوی فردی باشی و او را نیابی.
طوری شرایط پیش آمده جهت انفاق را غنیمت شمار که در آن هیچ‌گونه کوتاهی و تعللی به خود راه ندهی و لذا هر اندازه که می‌توانی در انفاق به محتاج بیفزا، زیرا ممکن است آن شرایط از دست تو برود و هر چه به دنبال نیازمند واقعی بگردی او را نیابی. نقل كرده‌اند كه سائلی نزد امام معصوم رفت و تقاضای كمك كرد. امام به غلام خود می‌‌فرمایند آن كیسه پول را به او بده، غلام هم اشتباهاً به جای كیسة مورد نظر امام، کیسه‌ای را که پول خرج سال امام در آن بود به سائل می‌دهد. سائل در راه می‌فهمد که نمی‌شود این‌همه پول به سائل بدهند، برمی‌گردد تا پول‌ها را پس بدهد. امام می‌فرمایند چیزی را كه داده‌ایم پس نمی‌گیریم. از خود باید پرسید این چه روحیه‌ای است كه تا این حدّ آماده‌ی انفاق کردن ‌است؟ چون امامان معصوم(ع) در رابطه با مال دنیا و انفاق آن چیز دیگری را می‌بینند و لذا حضرت به فرزندشان می‌فرمایند: «وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ»؛ توشه‌دادن به شخص محتاج را افزون كن، زیرا این یک فرصت است و نباید حالا که می‌توانی از این فرصت استفاده کنی، فرصت را از دست بدهی، شاید بعداً چنین فرصتی و یا چنین فردی را نیابی.
می‌دانید كه بخل موجب تنگی روح خواهد شد، و لذا انسان بخیل در قیامت خود را در فشار و در جهنّم می‌بیند. ولی انفاق برای خدا موجب وسعت روح خواهد شد. البته حتماً باید بخشش برای خدا و جهتِ آبادانی قیامت باشد و موضوع عاطفی آن در مرحله‌ی بعد قرار گیرد چون كسی كه دلش برای فقیری بسوزد و چیزی به او کمک کند، عملاً ‌خواسته ‌است به او کمک کند تا فشار عاطفی‌ خود را برطرف کند و دیگر دلش برای آن فقیر نسوزد، و عملاً با کمکی که به آن فقیر کرد، پاداشش را - که همان راحتی روح است گرفته است- امّا انفاق برای خدا چیز دیگری است. زمانی که متوجه وجود محتاجی شدیم که البته ممکن است آن محتاج جوانی باشد که هنوز کار مناسب ندارد، وجود آن محتاج، تكلیف من را به من اعلام می‌کند، این شخص در نظام الهی فعلاً آمده است من را امتحان كند. خداوند از طریق سنت‌های خود فقر این شخص را رفع می‌كند، حالا آن سنّت یا به دست من است یا به دست كسِ دیگر. شخص فقیر آن روز بدون رزق نمی‌ماند، بالاخره مایحتاجش که ممکن است کت و شلوارش باشد، برآورده می‌شود. امّا در این امتحان، من یا پیروز می‌شوم یا شكست می‌خورم.
امام در ادامه می‌فرمایند اگر كسی از تو چیزی خواست - که عملاً در راستای جبران آن در قیامت، وام حساب می‌شود - و تو قادر بودی که به او کمک کنی، آن موفقیت را غنیمت دان، تا در روزگار تنگدستی آن وام را به تو بازگرداند.
«وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِی حَالِ غِنَاكَ لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِی یَوْمِ عُسْرَتِكَ»؛
غنیمت بشمار قرض دادن را وقتی در حال غنا و دارایی هستی، برای وقتی كه نداری و نیاز داری.
عرض شد فقر قیامت یک نوع فقر خاص است و با نیات معنوی که در دنیا داشته‌ای مرتفع می‌شود. در بحث «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» بیان شد كه در قیامت، جان انسان تشنه می‌شود آن تشنگی به جهت بی‌خدایی است و با لطف الهی سیراب می‌شود. امروز جان ما تشنه بی‌انفاقی است، چون انفاق وسیله‌ی ارتباط با خداست، و بی‌خدایی انسان را آتش می‌زند. حضرت می‌فرمایند آن وقتی كه شدیداً نیازمند هستی یعنی قیامت، آن کمک‌ها به مدد تو می‌آید و روح تشنه به معنویت تو را سیراب می‌کند.
پس با توجه به مباحث این جلسه اولاً؛ راه دوست داشتن اولیاء را باید فراموش نکنیم. ثانیاً؛ اگر تحلیل ما از زندگی درست باشد و بیش از وظیفه، به امور دنیا وکسب مال نپردازیم - زیرا حمل آن سنگین و وبال ما خواهد شد- و اگر درست مطلب را بگیریم می‌فهمیم انفاق‌های ما به انسان‌های فقیر می‌تواند به گونه‌ای باشد كه آن‌ها را حامل زاد و توشه‌ی قیامتی‌ خود بشناسیم، و انفاق کردن كه ظاهراً تهدیدی است به فقر، وسیله‌ی ایجاد غنای ابدی ما، و اصلاح بهتر امور دنیایی ما گردد. إن‌شاءالله.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»