تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

راه آزادی روح برای بندگی

وقتی عقایدمان درست شد و اخلاق و روشمان متعادل گشت، راه بندگی آسان می‌گردد و نزدیکی خدایی که از همه چیز به ما نزدیک‌تر است، احساس می‌شود و می‌توان با او به سر برد. در واقع می‌توان گفت از طریق راهنمایی‌های حضرت گوهر آزادی برای بندگی برایمان پیدا می‌شود. آن‌جا که می‌گوید؛ همه امورت را از خدا بخواه، و نگذار ابزارهای دنیا بین تو و خدایت حجاب شوند، و آن‌جا که می‌گوید؛ «از آشفتگی‌های روزگار نهراس، قرار روزگار این است که جفا کند، هرکس به روزگار تکیه کرد خوار می‌شود». همه برای آن است که حجاب‌ها بر طرف شود و خداوند در منظر ما قرار گیرد، حضرت(ع) همه تَله‌هایی که در مسیر بندگی برای ما پهن شده را می‌شناسند و به ما خبر می‌دهند. بنده هیچ دستگاه عرفانی به زیبایی و انسجامی‌که امیرالمؤمنین(ع) برای آزادی روحِ سالک پیشنهاد می‌کنند، نمی‌شناسم. دستگاه‌های عرفانی خوبی داریم اما این چیز دیگری است و ما را به نتایج غیر قابل تصوری می‌رساند. مشکل ما این‌جاست که سخنان حضرت را مانند کتب عرفانِ نظری مثل «فصوص‌الحکم» محی‌‌الدین و مثل «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری مطالعه نمی‌کنیم، به نامه‌ی حضرت که حاوی عمیق‌ترین نکات عرفان نظری و عملی است به اندازه‌ی کتاب‌های عرفا هم نظر نمی‌کنیم. اگر با همان آمادگی و حوصله‌ای که فصوص‌الحکم محی‌الدین را مطالعه می‌کنیم با این نامه برخورد کنیم، مسلم نتایج بیشتری می‌گیریم، همچنان که آن بزرگان با تدبّر در قرآن و روایات، متون عرفانی خود را تنظیم کرده‌اند. بنده از آن جهت که به آن کتب این‌چنین دقیق برخورد می‌شود اشکال نمی‌بینم و آن را سنت حسنه‌ای می‌دانم، ولی گِله‌ی من این است که چرا وقتی به سخنان امامان معصوم(ع) می‌رسیم می‌خواهیم خیلی زود نتیجه‌گیری کنیم و به زوایای پنهان گرانقدرترین سخنان، یعنی سخنانِ این انسان‌های بزرگ نمی‌پردازیم. یکی از دوستان که در درس فصوص‌الحکم حاضر می‌شد، شغل خود را تغییر داد تا فرصت کافی جهت تأمل و تدبّر داشته باشد و بحمدالله نتیجه هم گرفت و با همان روحیه وارد متون روایی شد و به انوار آن‌ها دست یافت. آن‌چه موجب موفقیت آن برادر شد به‌دست‌آوردن روحیه‌ای بود که در متون مقدس بتواند تدبّر کند و همه‌ی حرف بنده هم همین است. از قرآن و روایات نباید انتظار کم داشت و حرف‌های عمیق زندگی‌ساز را در جای دیگر دنبال کرد. بعد از آموزش گرفتن از آیات و روایات تازه از آن به بعد باید اُنس با آن‌ها را شروع کرد تا لایه‌های باطنی آن‌ها برای ما کشف شود و بتوانند فضای روحانی فوق‌العاده‌ای به ما ببخشند و روح بتواند به مقصد اصلی خود دست یابد.
روح انسان به خودی خود از عالم بالا است، او را گرفتار تعلقات زمین کرده‌ایم، همین که به کمک رهنمود‌های امامان معصوم(ع) آن را از تعلقات آزاد کردیم، خود را در اُنس با پروردگارش می‌یابد. روح را نمی‌خواهد بالا ببری، پائینش نکش. جنس روح قدسی است باید بندهایی که آن را به زمین چسبانده برید. نامه‌ی حضرت بندهای اسارت روح را می‌بُرد، تا روح خودش بالا رود. بی‌خودی خود را اسیر کرده‌ایم، اسارت‌های بی‌جا و بی‌نتیجه، گفت:
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن

حیف باشد چو تو مرغی که اسیر هوسی

به امید آن که توسط این نامه‌ی آزادی‌ساز، بتوانیم به‌خوبی بال بگشائیم و از شجره‌ی طوبای شریعت یک عمر نغمه‌ی بندگی سر دهیم. إن‌شاءالله.
پروردگارا! به لطف و کرمت این را از ما بپذیر و ما را از محبین خاندان عصمت و طهارت قرار بده.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»