تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

علی(ع)؛ صراط مستقیم

امام می‌فرمایند: فرزندم! باید از دنیا عبور کنی و از گردنه‌ی بلند آن بگذری، چرا که باطن همین دنیا جهنّم است ولی روی جهنم پلی قرار دارد كه اسمش اسلام است و از طریق اسلام امکان گذر کردن و درست طی کردن مسیر فراهم است. بعضی‌ها در دنیا اسلامی زندگی می‌كنند، این افراد همان‌هایی هستند كه از پل صراط می‌گذرند، چون اصل اسلام پل صراط به سوی بهشت است. بعضی‌ها در این دنیا علوی زندگی می‌كنند. در روایت داریم: «عَلِی صِراطٌ مستقیم»؛((43 علی(ع) صراط مستقیم است. پس کسی‌که پیرو آن حضرت باشد در مسیری قرار می‌گیرد که آن مسیر به بهشت ختم می‌شود یا در مورد آیه: «وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»؛((44 و آن‌کس که به عدل امر می‌کند، و او بر صراط مستقیم است. از ابن عباس داریم که رسول خدا(ص) فرمودند: «اِنَّه عَلِی»(45) آن‌کس که بر صراط مستقیم است، علی(ع) است.
در روایت داریم:
پیامبر اكرم (ص) فرمود: «یَا عَلِیُّ إِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ أَقْعُدُ أَنَا وَ أَنْتَ وَ جَبْرَئِیلُ عَلَى الصِّرَاطِ وَ لَمْ یَجُزْ أَحَدٌ إِلَّا مَنْ كَانَ مَعَهُ‏ كِتَابٌ فِیهِ بَرَاةٌ بِوَلَایَتِكَ»؛(46)
یا علی روز قیامت من و تو و جبرئیل بر صراط می نشینیم و هیچ‌كس از آن عبور نخواهد كرد مگر این‌که نوشته‏اى داشته باشد كه در او برات ولایت تو باشد.
چون علی(ع) مجسمه‌ی عبور به سوی بهشت و انوار الهی است و لذا هر کس او را اسوه‌ی خود نگیرد در راه می‌ماند. و لذا رسول خدا(ص) برای این‌که ما در سیر الی‌الله نمانیم ما را متوجّه علی(ع) می‌کنند.
متأسفانه اگر بشنویم فلان مرتاض سی‌سال ریاضت كشیده و حالا می‌خواهد یک خبری غیبی برای ما بگوید، با هزار تلاش و سختی می‌رویم تا خبر غیبی او را بشنویم. در صورتی‌که این جمله پیامبر خدا(ص) آنچنان از رازِ درست زندگی کردن پرده برمی‌دارد كه اگر تمام مرتاضان دنیا همه عمر بشریت را ریاضت بكشند نمی‌توانند این‌چنین رازگشایی کنند، ولی گفت:
ماهیان ندیده غیر از آب

پرس‌پرسان زهم كه آب كجاست

فرهنگ عمومی جامعه زمانی می‌تواند به مقصد اصلی توجّه کند كه بفهمد جایگاه این‌گونه روایات در زندگی کجاست. پیامبر(ص) می‌فرمایند: ای علی! وقتی قیامت را برپا می‌كنند تو را بر سر پل صراط قرار می‌دهند، هر كس را تو برات عبور از آتش دهی، رد می‌شود. یعنی حیات صحیحی كه به بهشت برسد، حیات علوی است. عدّه‌ای که حقیقت این روایات را نمی‌فهمند می‌گویند آن روزی كه علی(ع) نبود تکلیف مردم چه می‌شود؟ فکر می‌كنند جسم آن حضرت مطرح است. علاوه بر روایتی که از قول رسول خدا(ص) داریم که: «اَوَّلُ ما خَلَقَ الله نُوری»؛((47 اولین چیزی که خداوند خلق فرمود نور من بود، علی(ع) هم فرمودند: «کُنْتُ وَصیاً وَ آدَمُ بَینَ‌ ‌الْماٰءِ وَ الطّین»؛((48 من وصی پیامبر بودم در حالی‌که آدم هنوز بین آب وگل بود و خلق نشده بود. همچنان‌که در روایت داریم اوّلین كسانی كه در هستی، قبل از زمین و آسمان خلق شده‌اند، پنج‌تن(ع) بودند. پیام این روایات و جایگاه آن‌ها را باید فهمید. وقتی فهمیدیم كه حضرت نوح(ع) به پنج‌تن متوسل می‌شدند، متوجه می‌شویم که در این روایات مقام ائمه(ع) مطرح است نه جسم و بدن آن‌ها. مسلّم کامل‌ترین رهنمودهای الهی در آخرین دین ظهور خواهد كرد. و کامل‌ترین دین با حاملان آن در عالم غیب بوده‌اند، منتها ظهور آن احتیاج به زمینه داشت، و لذا ادیان الهی یکی بعد از دیگری ظهور کردند تا زمینه‌ی ظهور كامل‌ترین دین فراهم شد. پس همان‌طور که اوّلین دین در عالم غیب، دین اسلام است، آخرین دین در عالم عین نیز دین اسلام است، و این یک قاعده است که فیلسوفان تحت عنوان «النهایات تَرْجع الی‌البدایات» مطرح می‌کنند که آنچه در نهایت و در عالم عین ظاهر می‌شود برگشت دارد به ابتدا و آنچه در عالم غیب در ابتدا بوده است.
اوّلین ولایت در علم غیب، ولایت علی(ع) است، آخرین ولایت که ظهور تامّ و تمام ولایت است، در ولایت علی(ع) ظهور می‌کند، حال كسی كه مرتبط با عالم غیب و حقایق عالم است هیچ وقت از ولایت امیر‌المؤمنین(ع) محروم نیست.