تا زندگی در بستر طبیعی خود حرکت میکند ما با کمترین انرژی میتوانیم بهره مورد نیاز خود را از آن ببریم ولی اگر انتظارات خود را از حدّ طبیعی بیشتر کردیم دیگر باید با هزار مشکل دست و پنجه نرم کنیم. مثل استفاده از اسب یا شتر در رفع حوائج است که اگر به آنها سخت نگیریم با اندک غذایی که به آنها میدهیم رام ما میباشند ولی اگر انتظارات ما از آنها بیشتر شد از ما رمّ میکنند، حالا ما بدو و اسب یا شتر بدو، در آخر هم باید پای پیاده بارهایمان را به دوش بکشیم. دنیا هم در بستر طبیعیاش همینطور با ما برخورد میکند، اگر سخت نگیری و به همان اندازهای که در اختیار تو است و روزگار تو با آن میگذرد، بسنده کنی به راحتی زندگی را در همه ابعادش به ثمر میرسانی و آنچنان نیست که با مخاطرههایی روبهرو شوی که تو را از پا در آورد. نمونههایی از این نوع زندگی را که در عمل مطابق توصیه حضرت عمل کردهاند بسیار دیدهاید که چقدر راحت دارند از پل صراط دنیا به سوی بهشت طی طریق مینمایند.
بعضی از مؤمنین طوری زندگی را میشناسند که گویا در دنیا هیچ نیازی ندارند و همواره سعی میکنند زندگی خود را با آنچه در اختیار دارند تنظیم کنند. این افراد را مقایسه کنید با آنهایی که اگر رنگ ساختمانشان مورد پسندشان نبود دیگر نمیتوانند در آن ساختمان زندگی کنند. بر عکسِ اینها، عدهای هم به نحوی زندگی در دنیا را برای خود تعریف کردهاند که اصلاً چیزی به نام رنگ اطاق در منظرشان نیست و خیلی راحت دارند از پل صراط دنیا میگذرند. بعضی هم از فرط داشتن امکاناتِ افراطی، با اندک ناملایماتی که برایشان پیش میآید زندگی برایشان تنگ میشود. اگر ما توصیه حضرت را دقیقاً مدّ نظر خود قرار ندهیم و زندگی خود را به امید داشتن امکانات بیشتر به خطر بیندازیم و در زندگی سخت بگیریم، هر اندازه هم زندگیمان وسعت پیدا بكند باز هم از آن راضی نیستیم و با تصورات خود کلاف سردرگمی برای خود میسازیم که هرگز از آن در نمیآییم. و اگر دقت کنید نمونههای خوبی از زندگیهای ساده و بیدرد سر در روبهروی خود دارید. نگو اگر من به جای او بودم نمیتوانستم زندگی بكنم، ببین او چقدر راحت میتواند در این شرایطِ به ظاهر سخت به راحتی زندگی كند، بعد از خودت بپرس چرا او میتواند و من نمیتوانم، علت آن را در عدم توجه به سخن حضرت باید جستجو کرد و اینکه ما زندگی را برای خود غلط تعریف کردهایم. اینطور نیست که فكر كنید افرادی که زندگی را برای خود ساده میگیرند افراد مهمی نیستند و شما مهم هستید و نباید مثل آن افراد ساده زندگی کنید. باید متوجه بود که خداوند یك نوری به او داده که به راحتی میتواند سخن حضرت را عمل کند و آن نور را به بنده و امثال بنده نداده است.