تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

مرد و زن دارای حقیقتی واحد

قرآن می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَاء»؛(235) ای مردم، تقوای پروردگاری را پیشه کنید كه شما را از نَفْس واحد خلق كرد و از همان نَفْس واحد، زوجش را نه زنش را آفرید و سپس از آن دو، زنان و مردان زیادی را گسترانید. چنانچه ملاحظه می‌فرمائید طبق آیه فوق یك نَفْس است كه زن و مرد از آن خلق شده‌اند. پس زن و مرد از یك مقام و یك حقیقت هستند. هر كدام را از همان پاره‌ای كه همسرش را آفریده‌، آفریده است. پس وقتی‌ كه نفس واحدی در كار است مسلم برتری یکی بر دیگری در كار نیست. و امام معصوم(ع) به این نکته کاملاً واقف هستند و باید ما این حرف‌ها را از گوش‌مان بیرون كنیم كه در اسلام زن و مرد از نظر ارزش درجه‌ای متفاوت دارند. این‌ها حرف‌های اسلام و مسلمین واقعی نیست. حضرت امام خمینی«ره» در وصیت‌نامه الهی سیاسی خود می‌فرمایند:
«ما مفتخریم که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‌های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی ‌که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی‌ از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‌هایی که توطئه‌ی دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‌ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی از آخوندهای بی‌اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‌اند».
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید از نظر دانشمند اسلامی و یک اسلام‌شناس واقعی مثل حضرت امام‌خمینی«ره» اولاً؛ حضور فعال زنان در صحنه‌های فرهنگی و نظامی یک افتخار محسوب می‌شود. ثانیاً؛ مقابله‌ی زنان را در مقابل توطئه‌هایی که می‌خواهند آن‌ها را منزوی کنند یک کار بزرگ و ضروری می‌دانند.
قرآن در آیه 21 سوره روم می‌فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیهَا...»؛ یعنی؛ از نشانه‌های حضور حضرت حق این‌که از جان خودِ شما، همسران شما را آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش یابید، همان‌طور که در سوره آل‌عمران آیه 164 می‌فرماید: خداوند، رسولی از جان خودتان برایتان مبعوث کرد «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَی‌الْمُؤْمِنِینَ اِذْبَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ...». یعنی؛ همان‌طور كه رسول‌خدا(ص) جان مؤمنین است و در مقام یگانگی با روح مؤمنین قرار دارد، همسران شما نیز در این حدّ با جان شما یگانه‌اند.
پس به عنوان یك اصل باید فراموش نکنیم که زن و مرد از یک نَفْس واحد خلق شده‌اند و هیچ‌کدام بر دیگری برتری ندارند.
امام صادق(ع) می‌فرمانید: «... خداوند تبارک و تعالی آنگاه که آدم را از خاک آفرید و به ملائکه فرمان داد تا او را سجده کنند، خوابی عمیق بر او چیره ساخت، سپس مخلوقی جدید بیافرید... که وقتی به حرکت آمد، آدم از حرکت او به ‌خود آمد، چون بدان نگریست، دید زیباست و همانند خود اوست، جز این‌ که زن است ... آدم در این هنگام گفت: خداوندا این مخلوق زیبا کیست که من نسبت به او چنین احساسِ انس می‌کنم؟ خداوند گفت: این بندة من حَوّا است.»(236)
در همین روایت امام سخنان كسانی را که می‌گویند: خداوند حَوّا را از دندة پائین آدم آفرید، رد می‌کنند، بلكه روشن می‌نمایند كه آدم دید «همانند خود اوست».
ارزش مساوی شخصیت زن و مرد
پس از طرح اصل اول مبنی بر این که زن و مرد از نفس واحدی خلق شده‌اند و هر دو دارای گوهر واحدی هستند، اصل دومی‌ را می‌توان مطرح کرد که خداوند می‌فرماید: اگر هر کدام از آن‌ها عمل صالحی را انجام دهند بدون هیچ تبعیضی نتیجه کار خود را می‌برند، که این نشانه‌ی آن است که در اصلِ شخصیت و فهم حقیقت مساوی‌اند. به عنوان مثال اگر یك آدم مست و یک آدم هوشیار پول به گدا بدهند هر دو یك ارزش ندارد، زیرا آدم مست اصلاً در حالت انتخاب طبیعی نیست و لذا بخشش او یک بخشش اختیاری به حساب نمی‌آید. پس اگر آن دو یك عمل را انجام دهند چون در حین انجام بخشش، یک شخصیت و یک انگیزه ندارند عمل آن‌ها ارزش یكسان ندارد. حال اگر دو شخصیت یك عمل را انجام دهند و خداوند بفرماید ارزشِ عملِ هر دوی آن‌‌ها مساوی است نتیجه می‌گیریم كه این دو شخصیت در حقیقت و ذات خود، از نظر ارزش مساوی‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛(237) هركس از زن و مرد عمل صالحی را انجام دهند، در حالی که مؤمن باشند، به هر کدام حیات طیب و پاك می‌دهیم. حیاتی که آلوده به خیالات دنیایی و امیال حیوانی نباشد. طبق این آیه خداوند می‌فرماید: زن و مرد هر كدام که باشند، در صورتی كه مؤمن بوده و عمل صالحی انجام دهند، عملشان برای ما یك اندازه ارزش دارد. نتیجه می‌گیریم كه ارزش شخصیتشان نزد خداوند یکسان است و در ادامه می‌فرماید: «وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛(238) و حتماً با مقیاس قرار دادن بهترین عمل، بقیه اعمالشان را نیز پاداش می‌دهیم. پس با توجه به این اصل، از این دو آیه این را فهمیدیم كه زن و مرد در شخصیت و مقام، از نظر اسلام یك میلیاردیم ‌فرق ندارند. البته اگر کسی عكسِ آن را هم بگوید و بخواهد زن را برتر از مرد بداند به همان انحراف دچار است که کسی بگوید مردان برتر از زنان‌اند. نكته سومی كه نباید مورد غفلت قرار گیرد این‌كه پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «اَلْجَنَّةُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهاٰت»؛(239) بهشت زیر پای مادران است. این‌جا نفرمود بهشت زیر پای زنان است. چون موضوع وظایف مادری نسبت به فرزند، یک موضوع تربیتی و معنوی است و از این جهت ارزش خاص خود را دارد و لذا نفرمود بهشت زیر پای پدران است. حال اگر مادران نقش مادریشان را از دست دهند و با غفلت از مسئولیت مادری و تربیتی صرفاً در تأمین نیازهای اقتصادی با پدران هم‌تراز شوند، عملاً افراد جامعه در مسیری می‌افتند که در انتها بی‌بهشت می‌شوند، چون مادران تربیت آن‌ها را که منجر به بهشت می‌شد خوب انجام ندادند، نکته‌ای که در روایت فوق مورد نظر است امتیازی است که زنان از جهت مادربودن دارند و بهره‌هایی که جامعه از این جهت از زنان خواهد برد.