(64) یَحْذَرُ الْمُنَفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِءُواْ إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ
منافقان بیم دارند که سورهای به زیان آنان نازل شود که از آنچه در درونشان است، خبر دهد. بگو: (هرچه میخواهید) مسخره کنید، قطعاً خداوند آنچه را که (از آشکار شدنش) بیم دارید، آشکار خواهد کرد.
نکتهها:
در شأن نزول آیه گفتهاند: گروهی از منافقان، تصمیم گرفتند شتر پیامبر را در بازگشت از جنگ تبوک در گردنهای رَم دهند تا پیامبرصلی الله علیه و آله کشته شود. رسول خدا از تصمیم آنان از طریق وحی با خبر شد.
در حالی که عمّار و حُذیفه از جلو و پشت سر حضرت مراقب بودند، به گردنه رسیدند و منافقان حمله کردند. پیامبر آنان را شناخت و نامشان را به حُذیفه گفت. او پرسید: چرا فرمان قتلشان را نمیدهی؟ فرمود: نمیخواهم بگویند که محمّدصلی الله علیه و آله چون به قدرت رسید، مسلمانان را کشت.**تفاسیر المیزان، فیظلالالقرآن، مجمعالبیان، کبیرفخررازی و نمونه.***
منافقان در غیاب پیامبر، از روی استهزا میگفتند: او میخواهد کاخهای شام را تسخیر کند! این آیه نازل شد و آنان را تهدید به رسوایی کرد.**تفسیر مجمعالبیان.***
کلمهی «سوره»، یعنی مجموعهای از آیات الهی. این کلمه برای 114 سورهی قرآن، اصطلاح شده است، و در همان صدر اسلام، برای همه شناخته شده بود.
پیامها:
1- منافق، هر لحظه از افشا شدن چهرهاش نگران است. (یحذر المنافقون)
2- منافقان میدانستند که خداوند بر کارشان آگاه است و پیامبر اسلام حقّ است و با خدا رابطه دارد، به همین دلیل نگران نزول سورهای و افشا شدن خود بودند. (یحذر المنافقون...)
3- آیات قرآن بر اساس نیازها و به تدریج نازل میشده است. (ان تنزّل سورة...)
4- استهزا، شیوهی منافقان است.(استهزؤوا) (شاید مراد از استهزا، نفاق باشد)
5 - سنّت و وعدهی الهی در مورد منافقان، افشاگری است، پس از نیشهای آنان نگران نباشیم. (انّ اللَّه مخرجٌ)
6- ارادهی خداوند، بر تمایل منافقان غالب است. (یحذر... انّ اللَّه مخرج)
7- تهدید منافقان لازم است. (انّ اللَّه مخرج)