(100) ذَلِکَ مِنْ أَنْبِآءِ الْقُرَی نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مِنْهَا قَآئِمٌ وَحَصِیدٌ
(ای پیامبر!) این (مطالب، گوشهای) از اخبار آبادیها و شهرهایی است که ما آن را برای تو بازگو میکنیم، (البتّه) بعضی از آنها (هنوز) پابرجا هستند، ولی بعضی دیگر ویران شدهاند.
نکتهها:
ممکن است منظور آیه این باشد که در بعض موارد، تنها خودشان را هلاک نمودیم از این روی آثارشان باقی است، ولی در بعضی دیگر آنها را همراه با تمامی آثار و خانههایشان نابود کردیم.
بیان داستان در قرآن، دارای نقش و اثرات مهمّی است، زیرا؛
1- دلنشین و جذّاب است. 2- هموار کنندهی راه نفوذ و تأثیر بیشتر دلائل عقلی و برهانی است. 3- دلیلی دیگر بر اعجاز پیامبرصلی الله علیه و آله است که چگونه فردی درس ناخوانده چنین اخباری را میداند. 4- برای شنوندگان آن درس عبرت است.
پیامها:
1- بیان تاریخ به مقداری لازم است که سبب رشد، پندآموزی و هشدار باشد.(من انباء) (بعضی از تاریخ گذشتکان نه همهی آن)
2- تاریخ نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسی، از بخش مهم تاریخ بشری است. (انباء) («انباء» به معنای اخبار مهمّ است)
3- قرآن منبعی برای آشنایی با تاریخ گذشته و فرجام پیشینیان است.
4- گفتن داستانهای صحیح، مستند و آموزنده، کاری خدایی است، از آن غفلت نکنیم. (نقصّه)
5 - داستانهای قرآنی، صادقترین و صحیحترین قصههاست، زیرا گویندهی آنها خداست.(نقصّه)
6- حساب تاریخ امّتها از حساب آثار وبقایای آنها جداست، زیرا تاریخ امری ماندگار است، گرچه ممکن است از آثار وبقایای آنان خبری نباشد. (حَصید)