تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 5
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره هود آیه 78

(78) وَجَآءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَقَوْمِ هَؤُلَا ءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ
و قوم لوط، که سابقه‏ی کارهای بد داشتند، به سرعت به سراغ او آمدند. (حضرت لوط، برای جلوگیری از تعرّض مردم به فرشتگان، با اشاره به دخترانِ خود، به آنان) گفت: ای قوم من! اینها دختران منند، (که می‏توانید با آنان ازدواج کنید. اگر قصدی دارید) آنها برای شما پاک‏ترند، پس از خدا پروا کنید (و دست به گناه نزنید) و مرا در پیش میهمانانم رسوا مسازید، آیا در (میان) شما یک نفر رشید (جوانمرد) وجود ندارد؟ (که بجای گناه ازدواج را بپذیرد؟)
نکته‏ها:
«یُهرَعون» از «اِهراع» به معنای راندن شدید است، یعنی غریزه‏ی شهوت، لجام گسیخته این قوم سرکش را به سوی میهمانان حضرت لوط علیه السلام می‏راند.
مراد از «اَطهر» آن نیست که لواط پاک است و ازدواج پاک‏تر،**نظیر کلمه‏ی «خیر» در (قل ما عند اللَّه خیر من اللّهو) جمعه، 11.*** بلکه از باب مماشات با گنهکار است که اگر بدنبال دفع شهوت هستی، ازدواج بهتر از گناه است.**تفسیر المیزان.***
در پیچ و تاب اضطراب و دلهره و مشکلات است که استعدادها و حالات روحی شکوفا می‏گردد. اگر فرشتگانِ الهی از همان لحظه‏ی ورود، خود را به حضرت لوط علیه السلام معرّفی می‏کردند، دیگر نه از آه و ناله و نگرانی و استمداد از احساسات مردمی خبری بود و نه از پیشنهاد ازدواج.
سؤال: چگونه پیامبر، دختر مؤمنه‏ی خود را به ازدواج مرد کافری در می‏آورد؟
پاسخ: شاید در هنگام ازدواج، ایمان را شرط می‏کردند تا این وابستگی و ازدواج، وسیله‏ی ایمان آنان شود، وشاید مراد از «بناتی» دختران مردم باشد، زیرا پیامبر به منزله پدر امّت است. شاید هم در آن زمان این گونه وصلت اشکالی نداشته است.
پیام‏ها:
1- گاهی جامعه‏ی انسانی چنان سقوط می‏کند که مردم با شتاب به سوی انحراف و گناه می‏روند. (یُهرعون الیه)
2- نفس سرکش، انسان را به سوی گناه سوق می‏دهد. (یُهرعون)
3- با انجام هر گناه، زمینه برای گناهان بعدی فراهم می‏شود. (و من قبل کانوا یعملون السیئات)
4- برای جلوگیری از منکرات باید ابتدا راههای معروف را باز کرد و به مردم نشان داد. (هؤلاء بناتی ، لاتخزون)
5 - معنای عفّت و پاکدامنی، انزوا نیست، بلکه رعایت پاکی در رفت و آمد طبیعی و عادّی است. (هؤلاء بناتی) (حضرت لوط در حضور مردان، به دختران خود اشاره می‏کند)
6- برای هدایت جامعه، موعظه کافی نیست، باید در مواردی ایثار کرد. (بناتی)
7- پیشنهاد ازدواج از طرف پدر دختر، مانعی ندارد. (هؤلاء بناتی)
8 - ازدواج، تنها راه صحیح و پاک برای ارضای غریزه‏ی جنسی است و راههای دیگر نادرست و ناپاک است. (هنّ اطهرلکم)
9- عادّی شدن گناه، تکلیف انسان در نهی از منکر را ساقط نمی‏کند. (و من قبل کانوا یعملون السیئات ، فاتقوا الله)
10- همجنس‏بازی، در ادیان گذشته نیز حرام و منفور و مطرود بوده است. (فاتّقوا اللَّه)
11- با اینکه احتمال اثر بسیار کم است، ولی باز هم باید نهی از منکر کرد. (فاتّقوااللَّه)
12- توهین و آزار میهمان، اهانت و اذیّت به میزبان محسوب می‏شود. (لا تخزون فی ضیفی)
13- ارزش میهمان نوازی به اندازه‏ای است که شریف‏ترین انسان‏ها بیشترین زجرها را برای آن تحمّل می‏کنند. (لا تخزون فی ضیفی)
14- دفاع از میهمان، یک حقّ انسانی و بی‏تفاوتی نسبت به او یک کار ناجوانمردانه است. (لا تخزون فی ضیفی)
15- در نهی از منکر، از عواطف و احساسات مردم کمک بگیریم. (ألیس منکم رجل رشید)
16- همجنس‏بازی، با مردانگی، رشادت و غیرت سازگار نیست. (ألیس منکم رجل رشید)