(12) وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَنَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِداً أَوْ قَآئِماً فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَآ إِلَی ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
وهنگامی که ضرری به انسان برسد، در حالی که به پهلو خوابیده یا نشسته و یا ایستاده است، ما را میخواند، ولی چون ضرر را از او برطرف ساختیم، چنان به راه خود میرود که گویی هرگز ما را برای گرفتاری که به وی رسیده بود، نخوانده است! اینگونه برای اسرافکاران، عملکردشان زیبا جلوه میکند.
نکتهها:
بارها خداوند از ناسپاسی انسان گِله کرده که در هنگام اضطرار و سختی خدا را میخواند، ولی پس از حلّ مشکل، از خدا غافل میشود و او را فراموش میکند.
پیامها:
1- ایمان به خداوند، در عمق روح انسان عجین شده و حوادث تلخ، عامل بیداری این وجدان وفطرت خداجوی اوست. (مسّ الانسان الضّر دعانا)
2- آنان که دعا و نیایش موسمی دارند، مورد انتقاد وکارشان بیارزش است. (مس الانسان الضّر دعانا)
3- دعا در هر حال جایز است؛ ایستاده، نشسته یا خوابیده. (جنبه، قاعداً، قائماً)
4- نیایش خالصانه، سبب رفع گرفتاری است. (دعانا... کشفنا)
5 - رفاه، زمینهی غفلت است. (فلمّا کشفنا عنه مرّ کان لم یدعنا)
6- انسان، ناسپاس است. (مرّ کان لم یدعنا)
7- آنان که خدا را فراموش کنند، زندگی مادّی در نظرشان زیبا جلوه میکند. (زیّن للمسرفین)
8 - فراموش کردن الطاف خداوند، نوعی اسراف است. (مرّ... للمسرفین)
9- هر کس در رفاه، غافل ودر گرفتاری دعا کند، مسرف است. (مسّ الانسان الضّر دعانا... فلمّا کشفنا عنه مرّ... زیّن للمسرفین)
10- مرفّهان، از خودراضیاند. (زیّن للمسرفین ما کانوا یعملون)