(17) مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنیَعْمُرُواْ مَسَجِدَ اللَّهِ شَهِدِینَ عَلَی أَنفُسِهِم بِالْکُفْرِ أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ وَفِی النَّارِ هُمْ خَلِدُونَ
مشرکان حقّ ندارند مساجد خدا را با آنکه به صراحت بر کفر خویش گواهی میدهند، تعمیر کنند. آنان کارهایشان (به خاطر بیایمانی) تباه شده است و در آتش، جاودان خواهند بود.
نکتهها:
گرچه شأن نزول آیه دربارهی تعمیر مسجدالحرام است، ولی حکم آن برای همهی مساجد است و به همین جهت کلمهی «مساجد» به کار رفته است، نه «مسجدالحرام».
تولیت مسجدالحرام و تعمیر و رسیدگی به آن، در صدر اسلام تا قبل از فتح مکّه، در دست مشرکان بوده است.
یکی از موارد اعلام شده در برائت، توسّط حضرت علی علیه السلام ، این بود که مشرکان حق تعمیر مسجد الحرام را ندارند، بلکه حقّ ورود به آنجا را هم ندارند. (در آیهی 27 میآید)
پیامها:
1- در بنای مساجد و بنیادهای دینی و فرهنگی مسلمانان، کفّار و مشرکیندخالت ندارند. (ما کان للمشرکین)
2- در ساخت و ادارهی مراکز و نهادهای مقدّس، پول نااهلان را نگیرید، تادخالت وافتخار و توقّع نداشته باشند. (ما کان للمشرکین)
3- عمل به تنهایی مهم نیست، نیّت نقش اصلی را دارد.(ماکان للمشرکین أنیعمروا)
4- نه هر درآمدی مشروع است و نه هر مشارکتی ارزشمند. مبادا به عشقِ آبادانی مساجد، کفّار در امور دینی نفوذ کنند. (أن یعمروا مساجد اللَّه)
5 - کسانی که تظاهر به بیدینی میکنند، حقّ دخالت در امور مذهبی را ندارند. (شاهدین علی انفسهم بالکفر)
6- مشرک همان کافر است. (مشرکین... شاهدین علی انفسهم بالکفر)
7- کفر، سبب نابودی و فساد و بیارزش شدن اعمال نیک کافران است. (بالکفر... حبطت اعمالهم)