(11) وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَآءَنَا فِی طُغْیَنِهِمْ یَعْمَهُونَ
واگر خداوند برای مردم به همان شتاب که برای خود خیر میطلبند، در رساندن بلا به آنان شتاب مینمود، قطعاً اجلشان فرا رسیده بود. پس کسانی را که به دیدار ما امید (و باور) ندارند به حال خود رها میکنیم تا در سرکشی خویش سرگردان بمانند.
نکتهها:
مشابه مفهوم این آیه، در سورهی کهف آیهی 58 و سوره فاطر آیهی 45 نیز آمده است که اگر خداوند مردم را زود به کیفر کارهایشان برساند و مؤاخذه کند، همه نابود میشوند. به علاوه اختیار که اساس تکلیف است از بین میرود و اطاعت، جنبهی اضطراری پیدا میکند.
ممکن است معنای (استعجالهم بالخیر) این باشد که سنّت خداوند در خیررسانی، سرعت و در شرّ رسانی، با مهلت است و معنای جمله این باشد که خداوند در خیررسانی سرعت وعجله دارد.
پیامها:
1- انسان، طبیعتاً عجول است. (استعجالهم بالخیر)**در آیهی دیگری آمده است: (خُلِق الانسان من عجل) انبیاء، 37.***
2- اگر خداوند در دنیا، بدکاران را کیفر فوری میداد، کسی باقی نمیماند و نسل بشر منقرض میشد. (لو یعجّل اللّه... لقضی الیهم اجلهم)
3- یکی از سنّتهای الهی، «استدراج» در عذاب ومهلتدادن به ظالمان است. (فنذر الذین...)
4- هلاک نشدن کفّار، نشانهی حقّانیّت آنان نیست. (فنذر الذین لایرجون لقاءنا)
5 - آنان که از خدا بریده وسرگرم خود شدهاند، هدف معیّنی ندارند و حیرانند. (فی طغیانهم یعمهون)
6- انکار وبیتوجّهی به قیامت، موجب طغیان و رهاشدن به حال خود و محروم شدن از الطاف الهی است. (لایرجون لقاءنا فی طغیانهم یعمهون)