تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

الف) پیشی نگرفتن

خداوند در آغاز سوره حجرات می فرماید:
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
ای مؤمنان! بر خدا و رسول خدا پیشی نگیرید و تقوا و پرهیز از خدا را پیشه کنید که خداوند شنوا و دانا است.
جمله «لا تُقَدِّمُوا» در آیه بالا به ضم «تا» و از باب تفعیل است که متعدی است و مفعول می گیرد و در فارسی معنایش این است که کسی یا چیزی را بر پیغمبر و خدا مقدم ندارید. بنابراین، با جمله «لاتَقْدِمُوا» به فتح «تاء» که فعل لازم و به این معنا است که جلو نیفتید و پیشی نگیرید، تفاوت دارد.
بعضی گفته اند: گر چه این فعل از باب تفعیل و متعدی است، اما از آن جا که مفعول این فعل، مانند مفعول افعال دیگری چون: «یَعْلَموُن» و «تَعْلَمُون» مورد توجه نیست و به حساب نمی آید، باید بگوییم: این جمله، همان معنای «لا تَقْدِمُواْ» را دارد و معنای جلو نیفتادن و پیشی نگرفتن را می دهد؛ زیرا مفعولش مورد غفلت قرار می گیرد.
ولی می توان گفت که این جمله، در واقع، همان معنای: «لاتُقَدِّمُوا أَنْفُسَکُمْ» را دارد؛ یعنی خود را از خدا و پیغمبر، جلو نیندازید. بنابراین، فعل «لاتُقَدِّموُا» مفعول دارد؛ ولی مفعول آن، کلمه «أَنْفُسَکُم» است که به اصطلاح، مقدر خواهد بود. بنابراین، همان معنای «لاَتَقَدَّمُوا» به فتح «تاء» را دارد که یک فعل لازم است. از این رو است که آن را معمولا «پیشی نگیرید» و «جلو نیفتید» معنا کرده اند.
هر چند شاید بهتر این باشد که بگوییم: «أَنْفُسَکُمْ» از مصادیق بارز مفعول این فعل است؛ ولی مفعول آن ممکن است مصادیق دیگری نیز داشته باشد و مفهوم جمله، این است که نه خودتان و نه غیر خودتان، هیچ کس را از خدا و پیغمبر جلو نیندازید. بنابراین، تشبیه این جمله، به جمله هایی مانند: «یَعْلَمُونَ» و «تَعْلَمُونَ» خوب است؛ اما همان طور که بعضی از علما گفته اند، مفعول این فعل ها به این دلیل حذف شده که در ذهن شنونده، شامل هر مصداق مناسبی بشود و به مصداق خاصی محدود نگردد. در هر حال، روشن ترین و آشکارترین مصادیق مفعول آن، «انفسکم» است و بیش از هر چیز، دلالت بر این دارد که خود را از خدا و پیغمبر جلو نیندازید و بر آنان پیشی نگیرید.
﴿ صفحه 278﴾
در تفسیر المیزان آمده است: چیزی که در این آیه به مؤمنان توصیه شده، در واقع، جزء کارها و صفات فرشتگان است که خداوند در یکی از آیات قرآن می فرماید:
(وَ قالُوا اِتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ * لا یَسْبِقُونَهُ بِاْلقَوْلِ وَ هُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)**انبیاء/ 26 و 27.***.
(مشرکان) گفتند که خدای متعال دارای فرزند است. خدا پاک و منزه است (از داشتن فرزند) بلکه آنان (فرشتگان) بندگان شایسته خدا هستند که هرگز بر خدای متعال پیشی نگیرند و مطیع فرمان او باشند.
اکنون این پرسش مطرح می شود که پیشی گرفتن بر خدا و رسول، یعنی چه و بر کدام کارهای انسان اطلاق می شود؟ در پاسخ می گوییم: پیشی گرفتن بر خدا و رسول خدا، شکل های مختلفی دارد که بعضی از آن ها حرام و بعضی دیگر، مذموم و نکوهیده اند و بهتر است انجام نشوند. بنابراین، در زمینه هر کاری، پیش از آن که یک مسلمان از جانب خود، حکمی صادر کند، لازم است دریابد که خدا و رسول درباره آن، چه می گویند و مطیع فرمان آنان باشد.
غیر از آن چه گفته شد، پیشی گرفتن بر خدا و رسول، دامنه گسترده ای دارد و بر موارد گوناگون دیگری نیز صدق می کند؛ تا آن جا که بعضی از مفسران گفته اند که مؤمنان حتی به هنگام راه رفتن، نباید پیشاپیش پیغمبر حرکت کنند که عملی نکوهیده است و یا به هنگام نشستن نباید قبل از پیامبر بنشینند و یا در موقع خواندن نماز نباید جلوتر از او بایستند و یا نباید جلوتر از قبر آن حضرت بایستند. به هر حال، رعایت چنین آدابی را در مورد رسول اکرم اسلام، با استناد به همین جمله از آیه کریمه، لازم دانسته اند و طبیعی است که احترام به پیغمبر خدالازم است وعمل به آن چه احترام به ایشان ایجاب کند، امری مستحسن خواهد بود.
پرسش دیگر در این جا درباره اضافه شدن کلمه «الله» است. به راستی پیشی گرفتن از خدا یعنی چه؟
برخی از مفسران گفته اند: منظور اصلیِ آیه، منع از پیشی گرفتن از پیغمبر است و اضافه شدن کلمه «الله» برای دلالت بر این حقیقت است که احترام به پیغمبر، احترام به خدا است.
برخی دیگر گفته اند: چون احکام شرعی، در اصل از سوی خداوند است، اگر کسی درباره یک موضوع، پیش از آن که حکمش از سوی خداوند صادر شده باشد، اظهار نظر
﴿ صفحه 279﴾
کند و حکمی از سوی خود صادر کند، این عمل، خود به خود، پیشی گرفتن بر خداوند است و به حکم آیه شریفه، نباید افراد درباره احکام موضوعات اظهار نظر کنند، بلکه باید ببینند خدا و رسول خدا درباره آن موضوعات چه حکمی دارند.