«الحمدللّه الذّی انزل علی عبده الکتاب ولم یجعل له عوجاً قیماً لینذر باساً شدیداً من لدنه و یبشّر المؤمنین الذّین یعملون الصالحات ان لهم اجراً حسنا**کهف/ 1.***»
و «تبارک الذّی نزّل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً**فرقان/ 1.***» «یهدی به اللّه من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم»**مائده/ 16.***
والصلوه و السلام علی رسول الله الذی ارسله «شاهداً ومبشراً و نذیراً و داعیا الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً**احزاب/ 46 و 47.***» و بعثه لیتمّم مکارم الاخلاق فی نفوس المؤمنین و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرّم علیهم الخبائث ویضع عنه من اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم. وعلی آله الاخیار والائمّة الابرار الذّین اذهب اللّه عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً.
قرآن بزرگترین هدیه الهی است که خداوند با فرود آوردن آن بر پیامبر اسلام به انسان منّت نهاده است. قرآن نوری است که دلها را روشن می سازد، داروئی است که دردها را درمان کند و سینه ها را شفا بخشد، موعظه ای است که انسان را از غفلت درآورد و «راهنمائی است که به بهترین راه سعادت رهنمونش سازد».**«وهو الدلیل یدل علی خیر سبیل».***
﴿ صفحه 14﴾
«هر که پیش روی خود قرارش دهد به سوی بهشت هدایتش خواهد کرد و هر کس بدان پشت کند در آتشش اندازد».**«من جعله امامه قاده الی الجنة ومن جعله خلفه ساقه الی النار».***
هر آنچه که انسان بدان نیازمند است بیان کرده**«ونزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی». نحل/ 89*** و معارف آن آب گوارائی است که عطش دانشمندان را بر طرف و دل فقهاء و ژرف اندیشان را چون بهار سرسبز، شاداب و با طراوت می کند.**«جعله ریّاً لعطش العلماء وربیعا لقلوب الفقهاء» علی(علیه السلام) در نهج البلاغه / خ 193.***
نوری است که هیچگاه خاموش نشود و چراغی است که شعله آن نمیرد و دریائی است که به اعماق آن نتوان رسید.**«نور لاتطفأ مصابیحه وسراج لایخبو توقده وبحر لایدرک قعره» علی(علیه السلام) نهج البلاغه / خ 193.*** چشمه جوشان علم و معرفت است برای آنکس که می فهمد**«وینابیع العلم وبحوره» .... «وعلما لمن وعی». علی7 نهج البلاغه / خ 193.*** و دقائق و عجائب آن پایانی ندارد**«لاتحصی عجائبه ولا تبلی غرائبه» رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) اصول کافی/ 2/ 598.*** و علماء از آن سیری نیابند.**«لاینقضی عجائبه ولا یشبع منه العلماء» علی(علیه السلام) در تفسیر عیاشی.***
توصیفی که از خود آیات و از روایات درباره این کتاب الهی و آسمانی شنیدیم، خود به خود، گویای این حقیقت است که باید هر چه بیشتر درباره قرآن بیندیشم، در اعماق آن فرو رویم و از منابع و معارف ناب و گرانبهای آن تا حدّ ممکن برداشت کنیم و اگر در آیات و روایات تأکید بر این شده که قرائت قرآن، احترام به قرآن و انس با قرآن همه و همه فضیلت دارد؛ در نهایت همه اینها برای درک معارف قرآن و عمل به آداب و احکام قرآن خواهد بود که پایه نخست آن اندیشه و تأمّل در قرآن است.
قرآن خود، در موارد بسیاری دلالت دارد بر اینکه فرستاده شده برای آنکه مردم در آیات آن بیندیشند و بر بینش خویش بیفزایند و با تعابیر مختلفی مثل: «لعلهم یتفکرون»**نحل/ 44.***«لعلکم تعقلون»**یوسف/ 2.*** و «لیدبّروا آیاته»**ص/ 29.*** مردم را ترغیب می کند به اینکه در آیات قرآن فکر کنند تا بهره ای از انوار الهی برگیرند.
﴿ صفحه 15﴾
قرآن یک مجموعه کامل از معارف بشری و علوم انسانی است که در زمینه تاریخ، حقوق، سیاست، اخلاق، تربیت، اعتقادات، احکام، جامعه شناسی و .... سخن می گوید و در همه آنها دیدگاه خاصّ خود را ارائه کرده است و بر اندیشمندان مسلمان است که با دقّت و مطالعه کافی در آن، دیدگاه قرآن را در هر یک از موضوعات نامبرده کشف کنند و در اختیار جامعه؛ بویژه، نسل جوان قرار دهند: نسلی که ـ در عصر حاضر با توجّه به موج عظیمی که انقلاب اسلامی ایران در دنیا ایجاد کرده ـ بیش از گذشته تشنه درک معارف اسلامی است و می خواهد دیدگاه قرآن را در زمینه های فوق و نظائر آنها بشناسد.
خوشبختانه امروز گامهای بزرگی در این زمینه برداشته شده و در مورد کشف و تبیین و طبع و نشر معارف قرآن کارهای عمده ای انجام گرفته است و البتّه، هر چند که از زمانهای دور علماء و مفسّرین، تفسیرهای متعدّد و غالباً مفصّلی با روشهای مختلف نوشته و از زوایای مختلف به بررسی آیات قرآن پرداخته اند؛ ولی، بررسی معارف قرآن در زمینه های نامبرده و بویژه، اصول اعتقادی و اخلاق به این ترتیب که هر یک از آنها به تفصیل بررسی شود و اطراف و زوایا و مسائل گوناگون آن تا حدّ امکان، مورد توجّه قرار گیرد کاری نو و ابتکاری است.
در این مورد بویژه، باید از اندیشمند توانا و استاد گرانقدر حضرت آیة اللّه مصباح یزدی یاد کنیم که بخاطر انس زیاد با قرآن، نورانیّت دل و تلاشهای تحقیقی فراوانی که داشته اند، بحقّ، کارهای مفید و ابتکاری در مورد معارف قرآن عرضه کرده اند که بخشهای زیادی از آنها تاکنون منتشر شده است.
معظم له با طرح و برنامه و نظم خاصّی به تحقیق در معارف قرآن پرداخته و حاصل آن را از سال 52 به بعد برای گروههای آموزشی و پژوهشی «مؤسسه در راه حق»، همراه با دقّتها و نکته سنجیهای مخصوص خود، در مقاطع مختلف و برای گروههای مختلف، تدریس فرموده اند که بعدها بخشهائی از آنها، پس از تکمیل، تنظیم و ویرایش انتشار یافته است.
یکی از بخشهای مهمّ «معارف قرآن»، بخش مربوط به اخلاق است. اخلاق در قرآن، اهمیّت فراوانی دارد و در آیات و روایات متعدّدی، محور اصلی آن؛ یعنی، تزکیه نفس به عنوان یکی از مهمترین اهداف نزول قرآن و بعثت پیامبر اسلام مطرح شده است.
اخلاق با ملکات نفسانی، تزکیه و تهذیب نفس، اعمال و رفتار فردی و روابط
﴿ صفحه 16﴾
اجتماعی انسان ارتباط عمیق دارد. روابط میان انسان با خدا را تنظیم می کند، روابط میان اعضاء جامعه را سامان می دهد، فرد و جامعه را به رستگاری و کمال می رساند و در یک جمله، در زندگی و سرنوشت فردی و اجتماعی انسان، نقش عمیق و گسترده ای دارد.
معظم له در بین موضوعات مختلف قرآنی، سهمی از تحقیق و تلاش علمی خود را نیز به بررسی موضوع اخلاق در قرآن کریم اختصاص داده و حقّاً، که در این بخش نیز نکته سنجیها، اظهارنظرها و ابتکارات ارزشمندی دارند و حاصل این تحقیق و تلاش را در سالهای 1362 تا 1364 برای گروههای آموزشی و تحقیقی «موسسه در راه حق» تدریس کرده اند که جزوات و نوارهای آنها موجود است.
و از آنجا که تصمیم به چاپ و نشر آن را داشتند، افتخار انجام کارهای تکمیلی و ویرایش و تنظیم آن به اینجانب داده شد. حقیر نیز در حدّ توان ناچیز خود و با توجّه به فرصت کم و مشاغل فکری و ذهنی گوناگون، سعیم این بود تا آنجا که از من ساخته است کوتاهی نکنم؛ ولی، مع الوصف، کار با کندی و تأخیر به نتیجه رسید.
در بحث «اخلاق در قرآن»، افعال اختیاری انسان که محور اصلی و موضوع اساسی آن است، از یک سو، علل و عوامل گوناگون در ظهور و بروز آن نقش دارد و دارای منشأهای مختلفی هستند: یعنی، بعضی از افعال انسان منشأ غریزی دارند، بعضی دیگر از رفتارهای وی را تأثّرات روحی مانند: وحشت و اضطراب و غیره بوجود می آورند، در بسیاری از موارد، تمایلات عالی و گرایشهای فطری و ویژه انسان، منشأ ظهور اعمال و رفتار خاصّی در انسان می شوند و سر انجام، در پاره ای از موارد نیز رفتار انسان تحت تأثیر عوامل احساسی و عاطفی شکل می گیرند: اعم از احساسات و عواطف مثبت نظیر انس و محبّت و احساسات و عواطف منفی مانند کینه و نفرت و می توان آنها را بر اساس عوامل متفاوتشان و به چهار دسته متفاوت تقسیم نمود.
از سوی دیگر، رفتارهای اختیاری انسان به لحاظ دیگری نیز قابل تقسیم است؛ یعنی، به لحاظ اینکه دارای جهات مختلفی هستند و به موجودات مختلفی مربوط می شوند نیز می توان آنها را دسته بندی نمود.
در تنظیم بخش اخلاق شناسی از معارف قرآن، معظم له دسته بندی دوم را به عنوان چارچوب و ترتیب بحث برگزیده، رفتار اختیاری انسان را، به تناسب آنکه در چه رابطه ای
﴿ صفحه 17﴾
انجام می گیرد و به چه تعلق دارد، بر سه دسته کلّی تقسیم کرده اند: یکدسته، کارهائی است که انسان در ارتباط با خدا انجام می دهد. مثل توجّه به خدا، امید به خدا، ایمان به خدا، خوف و خشوع از خدا و ... که منشاء عبادت و بندگی در برابر خداوند می شود.
دوّم رفتارهائی است که اصالةً، به خود انسان مربوط می شود هر چند که ثانیاً و بالعرض، بادیگران نیز ارتباط پیدا کند و یا رابطه با خدا هم در آن ملحوظ شود.
سوّم کارهائی است که انسان در ارتباط با دیگران انجام می دهد و روابطی است که با دیگران برقرار می کند.
و بر اساس تقسیم بندی فوق، اخلاق در قرآن را در سه قسمت کلّی و زیر سه عنوان کلّی: 1ـ اخلاق الهی 2ـ اخلاق فردی 3ـ اخلاق اجتماعی مطرح کرده اند.
البته، یک سری مطالب و مفاهیم کلّی داریم که در واقع بخش فلسفه اخلاق را از دیدگاه قرآن تشکیل می دهد که در آغاز و قبل از ورود در بحث از اخلاق الهی و اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی، به اینگونه مسائل پرداخته و مسائلی چون: اصول موضوعه در علم اخلاق، ویژگیهای مفاهیم اخلاقی، مفاهیم عام اخلاقی در قرآن، تفاوت نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظامها، اساس ارزش اخلاقی در اسلام و بسیاری دیگر از اینگونه مسائل را مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند.
اینک کتاب «اخلاق در قرآن» که بطور کلّی در سه جلد تنظیم یافته، بر اساس طرح کلّی و دسته بندی بالا و با توجّه به مطالب مقدماتی در چهار بخش کلّی تقسیم شده.
بخش نخست: مفاهیم و کلیّات
بخش دوم: اخلاق الهی
بخش سوم: اخلاق فردی
بخش چهارم: اخلاق اجتماعی
بخش نخست و بخش دوّم در جلد اوّل کتاب «اخلاق در قرآن»، بخش سوم در جلد دوم و بخش چهارم آن در جلد سوّم آمده است. از خداوند بزرگ نفوذ و تأثیر روزافزون اخلاق قرآنی را در جامعه و بویژه در میان نسل جوان، خواستاریم و امیدواریم کارهای ما را به فضل و کرم خودش قبول کند، تقصیرها و قصورهائی که داشته ایم بر ما نگیرد.
محمدحسین اسکندری
بخش چهارم:اخلاق اجتماعی
ارزشهای مربوط به رابطه انسان با دیگران
﴿ صفحه 21﴾