تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مقدمه

درباره کلیات روابط اجتماعی و ارزش های عامی که در این زمینه قابل طرحند، قبلا بحث شد. درباره تقسیمات آن ها به طور کلی می توان گفت: روابطی را که در جامعه بین افراد و اعضای آن برقرار می شود، اعم از آن ها که دارای ارزش های مثبت یا منفی اند، می توان بر دو بخش کلی تقسیم کرد:
نخست آن ها که خود به خود، دارای ارزش مثبت یا منفی هستند.
دوم آن ها که ارزششان بستگی به قرارداد انسان ها دارد. در مورد بخش دوم، آن چه که مربوط به قراردادها است، به طور کلی، زیر عنوان عهد و عقد قرار می گیرد و ما قبلا درباره اهمیت و ارزش وفای به عهد و لزوم رعایت قراردادها و پیمان ها بحث کرده ایم.
اکنون در مورد بخش نخست، یعنی آن روابط اجتماعی که صرف نظر از قرارهای اجتماعی و به خودی خود، دارای ارزش هستند، می توان گفت: روابط انسانی و اجتماعی از جهت بار ارزشی که دارند، بر چند دسته تقسیم می شوند. چنان که قبلا گفتیم، ارزش و مطلوبیت زندگیِ اجتماعی، ریشه در مصالح مادی و معنویِ انسان دارد؛ چرا که مصالح مادی و معنویِ انسان، تنها در سایه زندگیِ اجتماعی تحقق می یابد و یا دست کم در جامعه، بهتر تأمین می شود. پس در حقیقت، تأمین مصالح اعضای جامعه، محور و اساس ارزش هایی اجتماعی خواهد بود. اینک باید بگوییم که مصالح انسان ها را، که اساس ارزش ها هستند، به طور کلی می توان به چند دسته مختلف تقسیم کرد:
نخستین و عمده ترین مصالح انسان در زندگی، حفظ نفس است. بنابراین، عمده ترین و مهم ترین چیزی که جامعه و مدیریت جامعه باید در حفظ و حراست آن، تلاش فراوان کند، نفوس و جان های اعضای جامعه خواهد بود.
دومین دسته از مصالح انسان، به حفظ حیثیت و عرض و آبروی اعضای جامعه مربوط می شود اعم از حیثیت های فردی و شرافت، شخصیت و آبروی خود افراد و حیثیت و آبروی نوامیس و متعلقات آنان.
﴿ صفحه 196﴾
سومین دسته از مصالح انسان، حفظ اموال او است. در زندگیِ اجتماعی، اموال هر یک از اعضا باید حفظ شود، از سوی دیگران مورد تجاوز و تهدید قرار نگیرد و باعث اضطراب و نگرانی اعضای جامعه نشود.
چهارمین دسته از مصالح انسانی، مربوط به رفع اختلافاتی است که در مورد حقوق نامبرده و اموال و اعراض، میان اعضای جامعه پدید می آید. در هر یک از سه بخش گذشته، حقوقی برای یک یک اعضای جامعه منظور شده که همه افراد، مکلف به رعایت آن حقوق هستند. حال اگر در مورد این حقوق، بین اعضای جامعه اختلافی رو دهد، باید دستگاه قضاییِ جامعه به آن رسیدگی کند و در این جهت نیز اصول، ضوابط و ارزش هایی وجود دارد که دستگاه قضایی به هنگام دادرسی و رسیدگی به حقوق مظلومان و رفع مخاصمات و منازعات و اختلاف ها آن ها را در نظر داشته و بر اساس آن ها حکم می کند.
پنجمین نوع از روابط انسانی و مصالح اجتماعی، این است که افراد و اعضای جامعه در کنار حفظ حقوق خویش، مسئولیت دارند که هم خودشان حقوق دیگران را رعایت کنند و هم مردم دیگر را به حفظ حقوق دیگر اعضای جامعه وادار سازند و از این رهگذر سبب شوند که ارزش های اخلاقی در جامعه رواج یابند، عدل و داد برقرار شود و ظلم و فساد ریشه کن گردد.
ششمین دسته از مصالح انسانی و اجتماعی را می توان در توسعه فرهنگی و بالا بردن سطح علمی و آگاهیِ اعضای جامعه و در قالب رابطه تعلیم و تعلّم و آموزش و پرورش خلاصه کرد. در این رابطه، افراد از یکدیگر استفاده علمی کرده، از نظر دانش و آگاهی رشد می کنند. این نیز از مصالح مهم اجتماعی و ارزش های عمده انسانی است. پس باید فضای سالمی برای تبادل آگاهی ها و اطلاعات وجود داشته باشد تا این مصلحت بزرگ تأمین شود. مصلحت انسان، تنها در این که جان، مال و عرض و آبرویش محفوظ بماند، خلاصه نمی شود و لازم است علاوه بر آن ها، در جهات علمی هم رشد کند و روز به روز بر علوم عقلی و نقلی، فیزیکی و متافیزیکی و تخصص اعضای جامعه افزوده شود تا بتوانند روی پای خود بایستند، نیازهای پیچیده مادی و معنوی خود را برآورند و از این رهگذر، عزت و استقلال خود را پاسداری کنند.
﴿ صفحه 197﴾