تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

آمیختگیِ احکام حقوقی و اخلاقی در قرآن

در قرآن کریم، احکام اخلاقی و حقوقی، آمیخته با هم بیان شده اند، به ویژه در مورد روابط خانوادگی و مسائل زناشویی، و تقریباً در همه مواردی که احکام حقوقی بیان شده، احکام اخلاقی هم ذکر شده است. علت این آمیختگی، آن است که از یک سو، احکام حقوقی نمی توانند به تنهایی سعادت و کمال انسان را تضمین کنند و از سوی دیگر، هدف اصلیِ قرآن، از بیان احکام حقوقی، تنها وضع قانون به منظور تنظیم روابط اجتماعی نیست، بلکه هدف بالاتری را دنبال می کند و آن، دست یابی انسان ها به کمالات معنوی و اخلاقی است؛ بلکه اهداف اخلاقیِ قرآن، بر اهداف حقوقی اش حاکم است.
آمیختگیِ اخلاق و حقوق، در قرآن، ویژگیِ مثبتی است که تأثیری عمیق در زندگی اجتماعی دارد؛ زیرا اگر مردم تربیت اخلاقی و معنوی نداشته باشند، اجرای قانون خشک حقوقی، کاری دشوار و نیازمند دستگاه اداریِ وسیعی است که بتواند به همه کارهای مردم رسیدگی کند.
در جامعه ای که از تربیت و ارزش های اخلاقی محروم است، افراد به آسانی از قانون و مقررات اجتماعی تخلف می کنند و قانون شکنی رایج و فراوان خواهد بود. طبیعی است که در این صورت، دستگاه های قضایی و اداریِ بسیار نیرومند و گسترده ای لازم است تا بتوانند به این همه تخلفات رسیدگی کنند.
از سوی دیگر، خود مجریان که می خواهند به این تخلفات رسیدگی کنند، اگر شایستگیِ اخلاقی نداشته باشند، خود، مرتکب تخلفات بالاتر و پیچیده تری می شوند که بردی وسیع تر و آثاری زیان بارتر برای جامعه دارد و برای تخلفات آن ها نیز باید دستگاه بازرسی قرار داد تا ناظر بر اعمال آنان باشند. و اگر بازرسان نیز تخلف کنند، دادگاه عالیِ دیگری برای رسیدگی به تخلف اینان لازم است و سرانجام، کار به جای مطمئنی نمی رسد مگر آن که به افراد وارسته ای، که خود به خود، در راه درست و به دور از انحراف و تخلف حرکت می کنند، کار خاتمه یابد.
قانون خشک حقوقی نمی تواند حتی نظم را در زندگیِ مادی و دنیویِ انسان تأمین کند، بلکه تنها زمانی می تواند تأثیر مطلوب داشته باشد که نظام اخلاقی، پشتوانه آن باشد. هر قدر پایه های اخلاق، در جامعه استوارتر باشد، هم نفوس انسانی در مسیر
﴿ صفحه 63﴾
تعالی و تکامل بیش تر قرار می گیرند و هم جرم و تخلف از قانون، کم تر خواهد بود و در نتیجه، کار دستگاه های اجرایی و قضایی، سبک تر و راحت تر خواهد شد. از این رو، قرآن کریم معمولا احکام حقوقی را همراه با احکام اخلاقی می آورد. بنابراین، در بررسیِ اخلاق خانواده در قرآن، کم تر آیه ای را می توان یافت که صرفاً بر جنبه اخلاقی تکیه کرده باشد. البته ما فعلا در این آیه ها جنبه های اخلاقی را بررسی می کنیم و بررسیِ جنبه های حقوقیِ آن ها را به فرصت های مناسب دیگری وامی گذاریم.
* * * * *
ازدواج، از نظر حقوقی، کاری است جایز، و از دیدگاه اسلام نیز در جواز آن، شک و شبهه ای وجود ندارد؛ اما ازدواج، از بعد اخلاقی، چه حکمی دارد؟ آیا موجب کمال نفسانیِ انسان هم می شود؟ و آیا علاوه بر جواز، مطلوبیت و رجحانی نیز دارد؟
در فقه، ازدواج، به تناسب اوضاع و شرایط گوناگون، احکام مختلفی دارد: گاهی واجب است و گاهی مستحب و یا مباح، بلکه در شرایط مختلف، احکام خمسه بر آن بار می شود. از آیه های قرآن کریم، مطلوب بودن ازدواج را می توان به روشنی دریافت، مطلوبیتی که در بعضی شرایط، به حد وجوب می رسد. از نظر سنت نیز روایات در این زمینه فراوان است؛ اما از آن جا که بحث ما در این نوشته، بحثی قرآنی است، به بررسی روایات نمی پردازیم