تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

طلاق در قرآن

مسأله طلاق، در بسیاری از آیات قرآن کریم، مطرح شده و از موضوعاتی است که احکام حقوقی و احکام اخلاقیِ آن، در بالاترین حد درهم آمیخته شده و در کنار تبیین احکام حقوقی، بر رعایت آداب و دستورات اخلاقی آن، تأکید فراوان گردیده است. از آن جا که ظرفیت این نوشته، محدود است، از بررسیِ تفصیلیِ آیات طلاق، صرف نظر کرده و تنها به ذکر آن ها می پردازیم:
(یا أَیُّها الْنَّبِیُّ اِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللّهَ رَبَّکُمْ لاتُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَلایَخْرُجْنَ اِلاّ أَنْ یأتِینَ بِفاحِشَة مُبَیِّنَة وَ تِلْکَ حُدُودُاللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ
﴿ صفحه 85﴾
نَفْسَهُ لاتَدْری لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذلِکَ أَمْراً)**طلاق/ 1.***.
ای پیامبر! هرگاه می خواهید زنان را طلاق دهید آن ها را تا هنگام عده شان طلاق دهید و حساب عده را نگه دارید. از خدا بپرهیزید، آنان را از منزل هاشان بیرون نکنید و آنان خودشان نیز (در عده) از منزل بیرون نشوند، مگر آن که آشکارا کار زشتی انجام دهند. این ها حدود خدا است و آن کس که از حدود خدا تجاوز کند، به خودش ستم کرده است.
(فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوْهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوف وَاَشْهِدُواْ ذَوَیْ عَدْل مِنْکُمْ وَاَقِیمُوا الْشَهادَةَ لِلَّهِ ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ اْلاخِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً)**طلاق/ 2.***.
و چون عده آنان به سر رسید، یا به شایستگی نگاهشان دارید و یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو شخص عادل از خودتان را گواه گیرید و برای خدا به دادن شهادت قیام کنید. بدین وسیله خداوند کسانی را موعظه می کند که ایمان به خدا و روز جزا داشته باشند و هر کس که تقوای خدا پیشه کند، خداوند راه نجاتی برایش قرار می دهد.
(أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ وُجْدِکُمْ وَلاتُضارُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ وَ اِنْ کُنَّ أُوْلاتِ حَمْل فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتّی یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَأتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَیْنَکُمْ بِمَعْرُوف وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرضِعُ لَهُ أُخْرَی)**طلاق/ 6.***.
آنان را هر جا که خودتان سکونت و به صورتی که در توان دارید، مسکن دهید و آزار و زیانشان نرسانید تا عرصه را بر آنان تنگ کنید و اگر باردارند، هزینه زندگی شان را بپردازید تا وقتی که وضع حمل کنند و هرگاه فرزندتان را شیر دادند، اجرتشان را بپردازید و (در مورد کارهای فرزند) با مشورت عمل کنید و اگر به توافق نرسیدید، زن دیگری (دایه) به او شیر خواهد داد.
(لِیُنْفِقْ ذُوْسَعَة مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا اتاهُ اللَّهُ لایُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما اتاها سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْر یُسْراً)**طلاق/ 7.***.
هر کس که ثروتمند است باید در خور ثروتش بپردازد. و آن کس که روزی بر او تنگ
﴿ صفحه 86﴾
است، در حد توانش از آن چه که خدا به او داده است، بپردازد. خداوند جز در حد توان افراد، کسی را تکلیف نمی کند. او به زودی از پس سختی ها آسانی آورد.
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا إِذا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَکُمْ عَلَیهِنَّ مِنْ عِدَّة تَعْتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُو هُنَّ سَراحاً جَمِیلا)**احزاب/ 49.***.
ای آنان که ایمان آورده اید! هرگاه با زنان مؤمن زناشویی کردید، سپس قبل از آن که با آنان ارتباط زناشویی پیدا کنید، از آنان جدا شدید، بر آنان لازم نیست که برای شما عده نگه دارند. پس آنان را با دادن هدیه ای بهره مند سازید و به طرز شایسته رهاشان سازید.
(وَ إذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعرُوف وَلا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاتَتَّخِذوُا ایاتِ اللَّهِ هُزُواً وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما اَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَاتَّقُوااللَّهَ وَاعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلِیم)**بقره/ 231.***.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عده خود را به آخر رساندند، یا به خوبی آنان را نگه دارید و یا به خوبی رهاشان کنید و هیچ گاه به منظور اذیت و آزار، آنان را نگه ندارید که هر کس چنین کند، به خودش ظلم کرده است. و آیات و احکام الهی را به سخریه نگیرید و نعمت هایی که خدا به شما داده است و آن چه را از کتاب و حکمت که بر شما فرستاده است تا شما را به وسیله آن موعظه کند، در نظر داشته باشید و تقوای خدا پیشه کنید و بدانید که او بر همه چیز آگاه است.
(وَاِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوُفِ ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ اْلاخِرِ ذلِکُمْ اَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ)**بقره/ 232.***.
و هنگامی که زنان خود را طلاق دادید و عده خود را به پایان رساندند، از ازدواجشان با همسر سابق خود ـ در صورتی که به خوبی توافق به ازدواج کنند ـ آنان را منع نکنید. خداوند با این سخن، کسانی را که ایمان به خدا و روز جزا دارند، موعظه می کند. این برای شما بهتر و پاکیزه تر است. خدا می داند و شما نمی دانید.
﴿ صفحه 87﴾
(لاجُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ مالَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَی المُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الُْمحْسِنینَ * وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ الْنِّکاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَلاتَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ)**بقره/ 236 و 237.***.
هرگاه همسران خود را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مهریه طلاق دهید، اشکالی بر شما نیست و در این هنگام با هدیه ای مناسب آنان را بهره مند کنید، آن کس که در وسعت است، به تناسب ثروتش و آن که تنگدست است، به مقدار توانایی اش هدیه ای شایسته (که در خور شأن دو طرف باشد) این بر نیکوکاران ثابت است.
و هرگاه همسران خود را پیش از آمیزش و پس از تعیین مهریه طلاق دهید، بر شما است که نصف مهریه را به آنان بپردازید، مگر آن که آنان بر شما ببخشند و این نصف مهریه را هم نگیرند و یا آن کس که گره نکاح به دست او است ببخشد و اگر شما ببخشید، به تقوا و پرهیزکاری نزدیک تر است و بخشش و نیکوکاری را در میان خود فراموش نکنید که خدا بر آن چه انجام می دهید، بینا است.
همه آیه های مذکور، که در کنار بیان احکام طلاق، همواره بر رعایت حدود اخلاقی تکیه می کنند، موعظه می کنند، تهدید می کنند، هشدار می دهند و از راه های گوناگون، مسلمانان را برحذر می دارند که مبادا برخلاف احکام الهی، رفتار کنید و یا با سوءاستفاده از حدود الهی، در فکر آزار و یا اضرار به همسران خود باشید.
این گونه نصایح، مواعظ و تهدیدهای اخلاقی، در آیه های طلاق، و فراوانیِ آن ها این پرسش را در ذهن برمی انگیزد که چرا خداوند تا این حد، بر جنبه های اخلاقی و عاطفی تکیه می کند؟
در پاسخ به این پرسش، باید گفت که از آن جا که زمینه سوءاستفاده از قوانین وجود دارد و بسیارند کسانی که در دادگاه ها با زرنگی و چیره دستی و آگاهی از پیچ و خم قانون، از آن ها به نفع خود سوءاستفاده کرده و علی رغم آن که می دانند حق با طرف مقابل است، قاضی را وا می دارند تا بر اساس قراین و اصول ظاهری، به نفع آن ها حکم کند و
﴿ صفحه 88﴾
در نتیجه، حق ثابت و قطعی همسرشان پایمال می شود. بنابراین، اگر کسی پای بند به ارزش ها و اصول اخلاقی نباشد، هیچ چیز و از آن جمله، قانون، قادر نیست جلوی حق کشی و تجاوز او را بگیرد و از این جا است که ـ به ویژه، در ارتباط با روابط خانوادگی و زناشویی که محور عواطف مثبت و منفی است ـ قرآن بر توجه به مسائل اخلاقی و رعایت اصول انسانی، با تعابیر گوناگون و با استفاده از روش های مختلف موعظه و تهدید و غیره، تأکید فراوان دارد.