تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

ارزش اخلاقی و اجتماعی امانت

یکی از مصادیق روشن عهد، که مورد تأکید قرار گرفته و در بعضی آیات، در کنار عهد ذکر شده، امانت داری است. رعایت عهد و ادای امانت، نزد همه عقلا، از هر دین و مذهبی که باشند، محترم است. از این جا است که علمای اصولی گفته اند: حکم به لزوم رعایت عهد و ادای امانت از مستقلات عقلیه است؛ یعنی عقل بدون کمک وحی، آن را درک می کند.
رعایت عهد یکی از مصادیق بارز صلاح، معروف و عدالت است؛ چنان که پیمان شکنی و نقض عهد و خیانت در امانت نیز از مصادیق آشکار ظلم، منکر و فساد است.
قرآن کریم در آیه های بسیاری امانت را مورد توجه قرار داده است. در بعضی از این آیات، به طور مطلق بر رعایت امانت تأکید کرده می فرماید:
(وَالَّذِینَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعُونَ)**مؤمنون/ 8؛ معارج/ 32.***.
و (مؤمنان) کسانی هستند که مراقب امانت ها و عهد خویش باشند.
در بعضی دیگر از آیات قرآن کریم امانت های ویژه ای مورد تأکید قرار گرفته است؛ مانند:
(إنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أنْ تُؤَدُّوا الاَْماناتِ اِلی اَهْلِها)**نساء/ 58.***.
خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانشان باز گردانید.
مسلّماً منظور از این امانت ها همان امانت های معمولی و مالیِ رایج میان مردم است؛ هر چند که احتمالا، می توان حکم این آیه را به امانت های الهی و امانت های عمومی نیز تعمیم داد؛ مانند آن که مردم، زمام امور جامعه را به دست رهبری می سپارند که حکم امانت را دارد و نباید در آن خیانت کند.
بعضی از روایات شاهدی بر این تعمیم هستند و آن را تأیید می کنند؛ اما شاهد روشن تر و مهم تر این است که خداوند در پی این آیه، مسئله قضاوت و حکومت را مطرح کرده، می فرماید:
﴿ صفحه 192﴾
(وَ اِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ اِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصِیراً)**نساء/ 58.***.
(خداوند فرمان می دهد امانت ها را به صاحبان آن برگردانید) و به هنگام قضاوت و داوری در میان مردم به عدالت حکم کنید.
بنابراین، می توان گفت که در بینش اسلامی، حقوق مردم امانتی است از سوی خدا در دست ولیّ امر و مسئولان جامعه، و آنان باید کاملا رعایت این امانت مردمی را بکنند. به سخنی روشن تر، در بینش اسلامی، حاکمیت اصالتاً از آنِ خداوند است و هر حکومت حقی که در جامعه اسلامی برپا شود، باید از سوی خداوند باشد. حال یا مستقیماً خداوند این حاکمیت را به او اعطا کرده است؛ مانند حکومت و ولایت پیامبر و امامان معصوم. و یا با واسطه؛ مانند جانشین امام که منصوب خاص یا عام او هستند.
پس جان، مال و ناموس مردم امانت هایی اند که خدای متعال، بیواسطه یا باواسطه، به حاکم شرعی سپرده است و اگر او در حفظ این امانت ها کوتاهی کند، ادای امانت نکرده است. البته با بیان دیگری نیز می توان گفت که وقتی مردم با کسی بیعت می کنند، در حقیقت، جان و مال خود را به دست او می سپارند و امارت و حکومت او را بر خود می پذیرند؛ اما بیان نخست با اصول اسلام سازگارتر است.
در مقابل ادای امانت و رعایت امانت، خیانت در امانت مطرح است که آیات بسیاری، آن را به شدت نکوهش کرده اند.**مانند (وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً) (نساء/ 105)، (وَ لا تُجادِلْ عَنْ الَّذِینَ یَخْتانُونَ اَنْفُسَهُمْ اِنَّ اللَّهَ لاْ یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوّانَاً اَثِیماً) (نساء/ 107)، (یا اَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لاتَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)(انفال/ 27)، (اِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الخائِنِینَ) (انفال/ 58)، (إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنْ الَّذِینَ امَنُوا إِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ کلَّ خوّان کَفُور) (حج/ 38.)*** در این آیات مفهوم خیانت با صیغه های مختلف به کار رفته است؛ اما در یک مورد، به جای تعبیر خیانت، از واژه «غلّ» استفاده شده است، آن جا که می فرماید:
(وَ ما کانَ لِنبی أَنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ)**آل عمران/ 161.***.
هیچ پیغمبری خیانت نخواهد کرد و هر کس خیانت کند، در روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید.