تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 1
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره بقره آیه 257

(257) اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الْظُّلُمَتِ إِلَی الْنُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَاؤُهُمُ الْطَّغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ الْنُّورِ إِلَی الْظُّلُمَتِ أُولَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ‏
خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکی‏ها(ی گوناگون) بیرون و به سوی نور می‏برد. لکن سرپرستان کفّار، طاغوت‏ها هستند که آنان را از نور به تاریکی‏ها سوق می‏دهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود.
نکته‏ها:
در آیه قبل خواندیم که او مالک همه چیز است؛ (له مافی‏السموات‏و...) ودر این آیه می‏خوانیم: نسبت او به مؤمنان، نسبت خاصّ و ولایی است. (ولیّ‏الذین آمنوا)
گوشه‏ای از سیمای کسانی که ولایت خدا را پذیرفته‏اند
* آنکه ولایت خدا را پذیرفت، کارهایش رنگ خدایی پیدا می‏کند. (صبغة اللّه)**بقره، 138.***
* برای خود رهبری الهی برمی‏گزیند. (ان‏اللّه قد بعث لکم طالوت ملکاً)**بقره، 247.***
* راهش روشن، آینده‏اش معلوم و به کارهایش دلگرم است. (یهدیم ربّهم بایمانهم)**یونس، 9.***، (انّا الیه راجعون)**بقره، 156.***، (لانضیع اجرالمحسنین)**یوسف، 56.***
* در جنگ‏ها و سختی‏ها به یاری خدا چشم دوخته و از قدرت‏های غیر خدایی نمی‏هراسد. (فزادهم ایماناً)**بقره، 173.***
* از مرگ نمی‏ترسد و کشته شدن در تحت ولایت الهی راسعادت می‏داند. امام حسین علیه السلام فرمود: «انّی لا اری الموت الاّ السعادة».**بحار، ج‏44، ص‏192.***
* تنهایی در زندگی برای او تلخ و ناگوار نیست، چون می‏داند او زیر نظر خداوند است. (ان اللّه معنا)**توبه، 40.***
* از انفاق و خرج کردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولی خود می‏سپارد. (یقرض اللّه قرضاً حسناً)**بقره، 245.***
* تبلیغات منفی در او بی اثر است، چون دل به وعده‏های حتمی الهی داده است: (والعاقبة للمتّقین)**اعراف، 128.***
* غیر از خدا همه چیز در نظر او کوچک است. امام علی علیه السلام فرمود: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر مادونه فی أعینهم...».**نهج‏البلاغه، خ 193.***
* از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمی‏شود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن می‏اندیشد. و اگر صدها راه درآمد برایش باز شود تنها با معیار الهی آن راهی را انتخاب می‏کند که خداوند معیّن کرده است. (ومن لم یحکم بماانزل‏اللّه)**مائده، 44 و45.***
پیام‏ها:
1- مؤمنان، یک سرپرست دارند که خداست و کافران سرپرستان متعدّد دارند که طاغوت‏ها باشند و پذیرش یک سرپرست آسان‏تر است.**یوسف علیه السلام نیز در دعوت کفّار به همین معنا استدلال کرد: (ءأربابٌ متفرّقون خیرٌ أم اللّه الواحد القهّار) آیا صاحبان متعدّد وپراکنده بهترند یا خدای یگانه وقدرتمند؟! یوسف، 39. ***درباره مؤمنان می‏فرماید: (اللّه ولیّ) امّا درباره‏ی کفّار می‏فرماید: (اولیائهم الطاغوت)
2- آیه قبل فرمود: (قد تبیّن الرّشد من الغی) این آیه نمونه‏ای از رشد و غیّ را بیان می‏کند که ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. (اللّه ولیّ... اولیائهم الطاغوت)
3- راه حقّ یکی است، ولی راههای انحرافی متعدّد. قرآن درباره راه حقّ کلمه‏ی نور را به کار می‏برد، ولی از راههای انحرافی و کج، به ظلمات وتاریکی‏ها تعبیر می‏کند. (النور، الظلمات)
4- راه حقّ، نور است و در نور امکان حرکت، رشد، امید و آرامش وجود دارد. (النور)
5 - مؤمن در بن بست قرار نمی‏گیرد. (یخرجهم من الظلمات)
6- طاغوت‏ها در فضای کفر وشرک قدرت مانور دارند. (الذین کفروا اولیائهم الطاغوت)
7- هر کس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه ناخواه طاغوت‏ها بر او ولایت می‏یابند. (اللّه ولیّ... اولیائهم الطاغوت)
8 - هر ولایتی غیر از ولایت الهی، ولایت طاغوتی است. (اللّه ولیّ... اولیائهم الطاغوت)
9- توجّه به عاقبت طاغوت پذیری، انسان را به حقّ پذیری سوق می‏دهد. (اولئک اصحاب النّار)