(210) هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلآئِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَإِلَی اللَّهِ تَرْجَعُ الْأُمُورُ
آیا جز این انتظار دارند که خداوند و فرشتگان در سایههای ابر به سوی آنها بیایند تا کار آنان یکسره شود؟ (در حالی که بعد از نزول آیات روشن، نیازی به چیز دیگری نیست.) و به سوی خدا تمام امور برمیگردد.
نکتهها:
دعوت انبیا از طریق استدلال ومعجزه است، ولی گاهی مردمِ بهانهجو، انتظارات دیگری داشتند. خداوند بر انجام هرکاری قدرت دارد، ولی میفرماید: اگر بعد از برآمدن انتظار شما بازهم لجاجت کنید، قهر الهی شما را فرا خواهد گرفت و دیگر مهلتی برای عذرخواهی و توبه در کار نیست. نمونه آن را در مائده آسمانی که از حضرت عیسی خواستند و یا ناقهای که از حضرت صالح درخواست نمودند، میبینیم که هرگاه نوع معجزه به درخواست مردم صورت گیرد، باید اطاعت حتمی باشد و گرنه قهر حتمی است. البتّه این در مواردی است که اصل انتظار محال نباشد، مانند دیدن خدا وگرنه اگر اصل توقّع نابجا باشد، پاسخ ردّ به آنان داده میشود.
نظام آفرینش و تربیتی خداوند، بر محور انتظارات نابجای شما نمیچرخد. ممکن است شما انتظار داشته باشید خداوند و فرشتگان در لابلای ابرها، بالای سر شما به صورت جسمی پیدا شوند و مستقیماً با خودتان حرف بزنند، ولی چنین چیزی ممکن نیست.
پیامها:
1- با وجود دلائل روشن بر رسالت پیامبر، توقّع نابجا ممنوع است. (هل ینظرون)
2- انتظار رؤیت خدا و فرشتگان، بهانهای برای فرار از پذیرش حقّ است. (ینظرون... یأتیهم اللّه و الملائکة)
3- سرچشمه و بازگشت همه چیز به سوی خداست. چرا در انتظار دیدن خود او هستید، مگر آثار او را نمیبینید. (هل ینظرون... و الی اللّه ترجع الامور)