تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 1
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره بقره آیه 10

(10) فِی قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ فَزَادَهُمْ اللَّهُ مَرَضاً وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ‏
در دلهای منافقان، بیماری است پس خداوند بیماری آنان را بیافزاید. و برای ایشان عذابی دردناک است، به سزای آنکه دروغ می‏گویند.
نکته‏ها:
بیماری، گاهی مربوط به جسم است، نظیر آیه‏ی 185 سوره بقره؛ (ومن کان مریضاً) که درباره احکام روزه بیماران می‏باشد. و گاهی مربوط به روح، نظیر این آیه (فی قلوبهم مرض) که درباره بیماری نفاق می‏باشد.
داستان منافق، به لاشه ومرداری بد بو می‏ماند که در مخزن آبی افتاده باشد. هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوی نامطبوع و آلودگی آن افزایش می‏یابد. نفاق، همچون مرداری است که اگر در روح و دل انسان باقی بماند، هر آیه وحکمی که از طرف خداوند نازل شود، به جای تسلیم شدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاکاری می‏زند و یک گام بر نفاق خود می‏افزاید. این روح مریض، تمام افکار و اعمال او را، ریاکارانه و منافقانه می‏کند و این نوعی افزایش بیماری است. (فزادهم اللَّه مرضاً)
شاید جمله‏ی (فزادهم اللَّه مرضاً) نفرین باشد. نظیر (قاتلهم اللَّه) یعنی اکنون که در دل بیماری دارند، خدا بیماری آنان را اضافه کند.
پیام‏ها:
1- نفاق، یک مرض روحی ومنافق بیمار است. همانطور که بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم نه مؤمن است و نه کافر. (فی قلوبهم مرض)
2- اصلِ انسان، دل و روح اوست. (زادهم اللَّه)
(حقّ این بود که بگوید «فزادها اللَّه مرضاً» یعنی در دل آنان مرض بود، خداوند مرض دلها را زیاد نمود. ولی فرمود: مرض خود آنان را زیاد نمود. پس قلب انسان، به منزله تمام انسان است. زیرا اگر روح وقلب منحرف شود، آثارش در سخن و عمل هویداست.)**تفسیر راهنما.***
3- نفاق، رشد سرطانی دارد.**در قرآن، آیاتی را می‏خوانیم که در آن اوصاف پسندیده‏ای همچون: علم، هدایت و ایمان، قابل افزایش معرّفی شده است. همانند: (زدنی علماً) طه، 114 و (زادتهم ایمانا) انفال، 2 و (زادهم هدی) محمد، 17. همچنین برخی از امراض و اوصاف ناپسند مانند: رجس، نفرت، ترس و خسارت نیز قابل ازدیاد دانسته شده‏اند. همانند: (زادتهم رجساً) توبه، 125 و (زادهم نفوراً) فرقان، 60 و (مازادوکم الاّ خَبالاً) توبه، 47 و (ولا یزید الظالمین الاّ خساراً) اسراء، 82. با توجّه به آیات مذکور، معلوم می‏شود که سنّت خداوند، آزادی دادن به هر دو گروه خیر و شر است. (کلاّ نُمدّ هؤلاء و هؤلاء) اسراء، 20.*** (زادهم اللَّه مرضاً)
4- زمینه‏های عزّت و سقوط را، خود انسان در خود به وجود می‏آورد. (لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون)
5 - دروغگویی، از روشهای متداول منافقان است. (کانوا یَکذبون)