(14) وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیَطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ
وچون با اهل ایمان ملاقات کنند گویند: ما (نیز همانند شما) ایمان آوردهایم. ولی هرگاه با (همفکران) شیطان صفت خود خلوت کنند، میگویند: ما با شما هستیم، ما فقط (اهل ایمان را) مسخره میکنیم.
نکتهها:
«شیطان» از «شَطَن» به معنای دور شده از خیر است که به هرکس القای انحراف کند، اطلاق شده وبه انسانهای بدکار و دور از حقّ نیز گفته میشود.**مفردات راغب.***
پیامها:
1- منافق، نان را به نرخ روز میخورد. (قالوا آمنا... قالوا انّا معکم)
2- به هر اظهار ایمان، نباید اعتماد قطعی کرد و باید مواظب عوامل نفوذی بود. (قالوا آمنّا)
3- منافق، شهامتِ صداقت ندارد واز مؤمنان ترس و هراس دارد. (خَلَوا)
تماس وارتباط منافقان با مؤمنان، آشکار وعلنی است ولی تماس آنان با کفّار یا سران و رهبران خود، سرّی و محرمانه، در نهان و خلوت صورت میگیرد.
4- دوستان منافقان، شیطان صفت هستند. (شیاطینهم)
5 - کفّار و منافقان با همدیگر ارتباط تشکیلاتی دارند و منافقان از آنان خطّ فکری میگیرند. (شیاطینهم)
6- اظهار ایمان از سوی منافق موقتی است، ولی کفر او پایدار و ثابت است. (آمنّا، انّا معکم) (ایمان، با جملهی فعلیه وکفر با جملهی اسمیّه آمده وجمله اسمیّه نشانهی دوام و ثبوت است.)
7- منافقان با کافران نه تنها همفکرند بلکه کمککارهم نیز هستند.(انّا معکم) (کلمه «مع»، در جایی بکار میرود که علاوه بر همفکری، همکاری نیز باشد.)
8 - منافقان، مؤمنان را به استهزا میگیرند. (انّما نحن مستهزؤن)