(35) وَقُلْنَا یََادَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَداً حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَة فَتَکُونَا مِنَ الظَّلِمِینَ
و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در این باغ سکونت کن و از (هر کجای) آن هر چه میخواهید به فراوانی و گوارایی بخورید، امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد.
نکتهها:
در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه بر درخت، به «بوته» هم گفته میشود. مثلاً به بوته کدو میگوید: (شجرة من یقطین)**صافات، 146.***، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر میخوانیم که مراد از شجر در این آیه گندم است، جای اشکال نیست.
(جنّت) به باغهای دنیا نیز گفته میشود، چنانکه در سورهی قلم آیه 17 آمده است: (انّا بلوناهم کما بلونا أصحاب الجنّة) ما صاحبان باغ را آزمایش نمودیم. آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده میشود، باغی که آدم در آن مسکن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا:
1- آن بهشت، برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد. (ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة و لمّا یعلم اللّه الّذین جاهدوا منکم)**آلعمران، 142.***
2- کسی که به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمیشود. (و ما هم بمخرجین)**حجر، 48.***
3- در آن بهشت، امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست، در حالی که آدم از خوردن درخت نهی شد. به علاوه در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است که بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.
این نهی که برای حضرت آدم شد، نهی تکلیفی نبود که انجامش حرام باشد، بلکه جنبهی توصیه و راهنمایی داشت.
پیامها:
1- در مسکن، زن تابع مرد است. (انت و زوجک)**در مسأله امر و نهی، وسوسه و اخراج از بهشت، آدم و همسرش یکسان مورد خطاب قرار گرفتهاند؛ (کلا، شئتما، لاتقربا، تکونا، أزلّهما، اخرجهما) امّا در مسألهی مسکن، بجای «اسکنا» فرموده است: (اُسکن انت و زوجک...)***
2- در شیوهی تربیت، هرگاه خواستید کسی را از کار یا چیزی باز دارید، ابتدا راههای صحیح، باز گذاشته شود و سپس مورد نهی اعلام شود. ابتدا فرمود: (کُلا منها رغداً حیث شئتما) سپس فرمود: (لا تقربا)
3- نزدیک شدن به گناه همان، و افتادن در دامن گناه همان. (لا تقربا فتکونا)
4- تخلّف از راهنماییهای الهی، ظلم به خویشتن است. (فتکونا من الظّالمین) آدم و همسرش نیز برای توبه گفتند: (ظلمنا انفسنا) البتّه با توجّه به عصمت انبیا مراد از ظلم در این قبیل موارد، ترک اولی است.