(150) وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
و (ای پیامبر!) از هر جا خارج شدی پس (به هنگام نماز) روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردان، و (شما ای مسلمانان نیز) هرجا بودید (در سفر و در حضر) روی خود را به سوی آن بگردانید تا برای (هیچ کس از) مردم جز ستمگرانشان، امکان احتجاج (ومجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید وتنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله برای آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید.
نکتهها:
تکرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد، نشانهی اهمیّت آن است. علاوه بر آنکه در هر یک از آیات در کنار این موضوع، مطلب جدیدی را نیز یادآور میشود. مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روی نمودن به سوی مسجدالحرام، میفرماید: این بدین خاطر است که مردمان، بهانهای بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل کتاب میدانستند که پیامبر اسلام به سوی دو قبله نماز میخواند و اگر این امر محقّق نمیشد، آنها ایراد میگرفتند که پیامبر شما فاقد اوصاف ذکر شده در کتابهای آسمانی پیشین است. و یا اینکه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر میکردند که شما دنبالهرو یهود هستید و قبلهی مستقلی ندارید.
البتّه این ایراد تنها از سوی یهود نبود، بلکه مشرکان نیز میگفتند: اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم به آئین ابراهیم توجّه دارد، پس چرا به خانهای که ابراهیم ساخته است، توجّه ندارد؟ البتّه منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله، خردهگیریهای خود را شروع کرده و میگفتند: پیامبر، ثبات رأی ندارد. در هر حال خداوند با تأکید و تکرار، مسلمانان را برای پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده میسازد و یادآور میشود، آنان که دنبال حجت و دلیل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولی افراد ظالم که حقیقت را کتمان میکنند، از بهانهجویی دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا کنید، و از آنان نترسید و فقط از خداوند بترسید.
قبله، نشانه و مظهر توحید است. قبله، آرم و نشانهی مسلمانان است. در نهجالبلاغه از کعبه به عنوان عَلَم یعنی پرچم ونشانهی آشکار اسلام یاد شده است. بتپرستان و ستاره پرستان هنگام نیایش، به سوی بت و یا ستاره و ماه توجّه میکردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جای آن قرار داد و روی کردن به سوی قبله را نشانهی توجّه به خدا شمرده است.
در روایات میخوانیم: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معمولاً روبه قبله مینشستند و سفارش کردهاند؛ بسوی قبله بخوابید و بنشینید و حتّی رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جایگاه واحترام خاصّی دارد ودر بعضی اعمال، توجّه به آن واجب است. برای مثال: نمازهای واجب باید روبه قبله خوانده شود. ذبح حیوان ودفن میّت، باید به سوی قبله باشد. در مستراح رو به قبله یا پشت به قبله نشستن حرام است.
علاوه بر آنچه ذکر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز کرهی زمین بر مسلمانان نظر کنیم، میبینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاصّ، به سوی قبله توجّه میکنند. کعبه، قرارگاه وآمادگاه حرکتها وانقلابهای الهی بوده است. از حضرت ابراهیم وحضرت محمّد گرفته تا امام حسین علیهم السلام و در آینده حضرت مهدی علیه السلام ، همگی از کنار کعبه حرکت خود را شروع کرده و میکنند. در عظمت کعبه همین بس که مسلمانان به اهل قبله معروفند.
خداوند متعال در ماجرای تغییر قبله میفرماید: تغییر قبله برای این است که در آینده نعمت خود را بر شما تمام کنم. یعنی استقلال شما و توجّه به کعبه، زمینهی اتمام نعمت در آینده است. (لأتمّ نعمتی)
این ماجرا در سال دوّم هجری در مدینه واقع شده است. در سال هشتم هجری نیز خداوند به مناسبت فتح مکّه میفرماید: (ویتمّ نعمته علیک)**فتح، 2. ***یعنی: این پیروزی برای این است که خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام کند. چنانکه ملاحظه میکنید در هر دو آیه «اتمام نعمت» به صیغه فعل مضارع بیان شده است که نشانهی حدوث آن در آینده است، ولی در آیه 3 سورهی مائده که به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجری و بعد از معرفی رهبری معصوم در غدیر خم نازل میشود، اینگونه میفرماید: (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی) امروز نعمت خود را بر شما تمام کردم.
قابل توجّه و دقّت است که خداوند، روی کردن مردم به قبله را قدم نخستین برای اتمام نعمت و فتح مکّه را قدم دیگر و تعیین و معرفی رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان میکند. لازم به یادآوری است که در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر، تذکّر میدهد که (لاتخشوهم و اخشونی). چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانهگیری و شایعه پراکنی از سوی دیگران میرود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «یا علی مثلک فی الامّة کمثل الکعبة نصبها اللّه للنّاس علماً»**بحار، ج 22، ص 483.*** ای علی! مثال تو در میان امّت، همانند مثال کعبه است که خداوند آنرا به عنوان نشانه روشن و پرچم برای مردم قرار داده است، تا جهت خویش را گم نکنند. همچنین در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «ونحن کعبة اللّه ونحن قبلة اللّه»**بحار، ج 6، ص 211 و 303.*** ما کعبه و قبلهی خداوندی هستیم.
پیامها:
1- مسلمانان باید از هر کاری که بهانه به دست دشمن میدهد پرهیز کنند. (لئلایکون للناس علیکم حجة)
2- نفی سلطهی دیگران و رسیدن به استقلال، یک ارزش است. (لئلاّ یکون للناس علیکم حجة)
3- تغییر قبله، عامل خنثی سازی ایرادهای بیجا و بهانهتراشیهای اهل کتاب و مشرکان و منافقان میباشد. (لئلا یکون للناس علیکم حجة)
4- دشمنان خارجی، بزرگترین خطر برای مسلمانان نیستند، بیتقوایی خطر اصلی است. (فلا تخشوهم واخشونی)
5 - تعیین قبلهی مخصوص برای مسلمانان، زمینهی اتمام نعمت خدا بر آنهاست. (ولاتّم نعمتی علیکم)
6- تعیین قبله و نماز خواندن به سوی مسجدالحرام، زمینهی هدایت مؤمنان است. (لعلکم تهتدون)
7- هدایت، دارای مراحلی است. با آنکه مخاطب آیه مسلمانان هستند که هدایت شدهاند، پس منظور دستیابی به مراحل بالاتری از آن است. (لعلّکم تهتدون)