(201) وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِی الْدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ الْنَّارِ
(اما) بعضی از مردم میگویند: پروردگارا! در دنیا به ما نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما و مارا از عذاب آتش نگهدار.
نکتهها:
یکی از راههای شناخت مردم، آشنایی با آرزوها و دعاهای آنان است. در آیه قبل، درخواست گروه اوّل از خداوند مربوط به دنیا بود و کاری به خیر و شرّ آن نداشتند، ولی در این آیه درخواست گروه دوّم از خداوند، (حسنة) است در دنیا و آخرت. در دیدگاه گروه اوّل؛ دنیا به خودی خود مطلوب است، ولی در دید گروه دوّم؛ دنیایی ارزشمند است که حسنه باشد و به آخرت منتهی گردد.
در روایات نمونهها و مصادیقی برای نیکیهای دنیا و آخرت نقل شده است**تفسیر نورالثقلین، ج1، ص199.***، ولی حسنه در انحصار چند نمونه نیست.
در قرآن مجید 115 مرتبه کلمهی «دنیا» بکار رفته و 115 مرتبه کلمه «آخرت» استعمال شده است و این یک تصادف نیست. البتّه این به معنای آن نیست که اهمیّت دنیا و آخرت هر دو یکسان است.
در دعاها، هدفهای کلّی مطرح شود و تعیین مصداق به عهده خداوند گذاشته شود. ما از خداوند حسنه و سعادت میخواهیم، ولی در اینکه رشد و صلاح ما در چیست؟ آنرا به عهدهی خداوند میگذاریم. چون ما به خاطر محدودیّتهای علمی و عدم آگاهی از آینده و ابعاد روحی خودمان، نمیتوانیم مصادیق جزئی را تعیین بنمائیم. به همین جهت توصیه شده است از خداوند وسیله کار را نخواهید، خودِ کار را بخواهید. زیرا ممکن است خداوند از وسیلهی دیگری که به فکر و ذهن ما نمیآید، کاری را برای ما محقّق سازد. مثلاً از خداوند توفیق زیارت حج را بخواهید، امّا نگویید: خدایا مالی به من بده تا به مکّه بروم. چون خداوند گاهی سبب را به گونهای قرار میدهد که ما فکر آن را نمیکردیم.
پیامها:
1- دنیا و آخرت با هم منافاتی ندارند، به شرط آنکه انسان به دنبال حسنه و نیکی باشد. (فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة)
2- هر رفاهی مذموم نیست، بلکه زندگانی نیکو، مطلوب نیز هست. (ربّنا اتنا فی الدنیا حسنة)
3- دوزخ، حساب جدایی دارد. با اینکه از خداوند نیکی آخرت را میخواهند، ولی برای نجات از آتش، جداگانه دعا میکنند.**در دعاها برای نجات از آتش، اصرار و تکرار عجیبی است. مثلا در دعای مجیر حدود هفتاد بار میخوانیم: «اجِرنا مِن النار یا ربّ» پروردگارا! ما را از آتش جهنّم نجات بده. ویا در دعای جوشن کبیر که صد بند دارد در پایان هر بند آن میگوییم: «خَلّصنا من النّار یا ربّ»*** (قِنا عذاب النار)