در قرآن، افرادی همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّتهایی همچون قوم عاد، ثمود و بنیاسرائیل، به عنوان غضبشدگان معرّفی شدهاند.**در آیات متعدّدی از قرآن ویژگیهای گمراهان و غضب شدگان و مصادیق آنها بیان شده است که برای نمونه به موارد ذیل اشاره میشود:
* منافقان و مشرکان و بدگمانان به خداوند. نساء، 116 و فتح، 6.
* کافران به آیات الهی و قاتلان انبیاء الهی. بقره، 61.
* اهل کتاب که در برابر دعوت به حقّ سرکشی کردهاند. آلعمران، 110 - 112.
* فراریان از جهاد. انفال، 16.
* پذیرندگان و جایگزین کنندگان کفر با ایمان. بقره، 108 و نحل، 106.
* پذیرندگان ولایت دشمنان خدا و دوستداران رابطهی با دشمنان خدا. ممتحنه، 1.***
بنیاسرائیل که داستان زندگی و تمدن آنها در قرآن بیان شده است، زمانی بر مردم روزگار خویش برتری داشتند؛ (فَضّلتُکم علی العالَمین)**بقره، 47.*** لکن بعد از این فضیلت و برتری، به خاطر کردار و رفتار خودشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند (و باؤوا بغضب من اللّه)**بقره، 61.*** این تغییر سرنوشت، به علّت تغییر در رفتار و کردار آنان بوده است. دانشمندان یهود، دستورات وقوانین آسمانی تورات را تحریف کردند، (یحرّفون الکلم)**ساء، 46.*** وتجّار وثروتمندان آنان نیز به ربا وحرامخواری و رفاهطلبی روی آوردند، (اخذهم الرّبا)**نساء، 161.*** وعامّه مردم نیز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روی تنپروری و ترس، از رفتن به جبهه نبرد و ورود به سرزمینِ مقدّس، سر باز زدند. (فاذهب انت و ربّک فقاتلا انّا هیهُنا قاعدون)**مائده، 24.*** به خاطر این انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضیلت، به نهایت ذلّت و سرافکندگی مبتلا ساخت.
ما در هر نماز، از خداوند میخواهیم که مانند غضبشدگان نباشیم. یعنی نه اهل تحریف آیات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حقّ، و همچنین از گمراهان نباشیم، آنان که حقّ را رها کرده و به سراغ باطل میروند و در دین و باور خود غلوّ و افراط کرده و یا از هوی و هوس خود و یا دیگران پیروی میکنند.**(قل یا أهلالکتاب لاتَغلوا فی دینکم غیرالحقّ ولاتتّبعوا أهواءقوم قدضَلّوا منقبل وأضلّوا من قبل و أضلّوا عن سواءالسبیل) بگو: ای اهلکتاب! در دینتان به ناحقّ غلوّ نکنید وبه دنبال خواهشهای گمراهانِ پیش از خود نروید، که آنان افراد زیادی را گمراه کرده و از راه راست گمراه شدهاند. مائده، 77.***
انسان در این سوره، عشق و علاقه و تولاّی خود را به انبیا و شهدا و صالحان و راه آنان، اظهار و ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان تاریخ نیز برائت و دوری میجوید و این مصداق تولّی و تبرّی است.