(260) وَإِذْ قَالَ إِبْرَ هِیمُ رَبِّ أَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَی وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الْطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
و(بیاد آور) هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاوردهای؟ عرض کرد: چرا، ولی برای آنکه قلبم آرامش یابد. (خداوند) فرمود: چهار پرنده (طاووس، خروس، کبوتر وکلاغ)**تفسیر نورالثقلین، ج1، ص280.*** را برگیر وآنها را نزد خود جمع وقطعه قطعه کن (و درهم بیامیز) سپس بر هر کوهی**در حدیث میخوانیم که اجزای مخلوط شده را بر سر ده کوه قرار داد. کافی، ج8، ص305.*** قسمتی از آنها را قرار ده، آنگاه پرندگان را بخوان، به سرعت بسوی تو بیایند و بدان که خداوند توانای حکیم است.
نکتهها:
تنها از یگانه ابر مرد تاریخ پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، یعنی علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» اگر پردهها کنار روند، بر یقین من افزوده نمیشود.**غررالحکم و تفسیر روحالبیان، ج1، ص416 . ***ولی سایر مردمان همه دوست دارند که شنیدهها و حتّی باورهای خود را به صورت عینی مشاهده نمایند. چنانکه همه میدانند قند را از چغندر میگیرند، ولی دوست دارند چگونگی آن را مشاهده کنند.
در تفاسیر آمده است: حضرت ابراهیم از کنار دریایی میگذشت، مرداری را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتی از آن در آب و قسمتی دیگر در خشکی است و پرندگان و حیوانات دریایی، صحرایی و هوایی از هر سو آن را طعمهی خود قرار دادهاند. حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق برای انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود، در قیامت آنها چگونه یکجا جمع و زنده میشوند. لذا از خداوند درخواست کرد که نحوهی زنده شدن مردگان را مشاهده کند. خداوند نیز با این نمایش، ابراهیم را به نور یقین واطمینان رهسپار نمود.
پیامها:
1- زنده کردن مردگان، از شئون ربوبیّت خداوند است. (ربّ ارنی کیف تحیی)
2- برای آموزش عمیق، استفاده از نمایش ومشاهدات حسی لازم است. (أرنی)
3- کشف وشهود تنها برای کسانی است که مراتبی از علم، ایمان واستدلال را طی کرده باشند. درخواست (أرنی) ابراهیم پاسخ داده میشود، نه هر کس دیگر.
4- در پی آن باشیم که ایمان و یقین خود را بالا برده تا به مرز اطمینان برسیم. پژوهش و کنجکاوی یک ارزش است. (لِیطمئنّ قلبی)
5 - ایمان، دارای مراحل و درجاتی است. (لیطمئن قلبی)
6- قلب، مرکز آرامش است. (لیطمئنّ قلبی)
7- اولیای خدا، قدرت تصرّف در هستی را دارند که به آن ولایت تکوینی گفته میشود. (ثمّ ادعهنّ یأتینک سعیاً)
8 - معاد، جسمانی است و در قیامت بازگشت روح به همین ذرات بدن خواهد بود. (یأتینک سعیاً)