(3) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّارَزَقْنَهُمْ یُنفِقُونَ
(متّقین) کسانی هستند که به غیب ایمان دارند و نماز را به پای میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
نکتهها:
قرآن، هستی را به دو بخش تقسیم میکند: عالم غیب**غیب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدی علیه السلام اطلاق شده است.*** و عالم شهود. متّقین به کلّ هستی ایمان دارند، ولی دیگران تنها آنچه را قبول میکنند که برایشان محسوس باشد. حتّی توقّع دارند که خدا را با چشم ببینند و چون نمیبینند، نمیخواهند به او ایمان آورند. چنانکه برخی به حضرت موسی گفتند: (لن نؤمن لک حتّی نَری اللّه جهرة)**بقره، 55.*** ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم، مگر آنکه خداوند را آشکارا مشاهده کنیم.
این افراد دربارهی قیامت نیز میگویند: (ما هی الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الاّ الدّهر)**جاثیه، 24.*** جز این دنیا که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای دیگری نیست، میمیریم و زنده میشویم و این روزگار است که ما را از بین میبرد.
چنین افرادی هنوز از مدار حیوانات نگذشتهاند و راه شناخت را منحصر به محسوسات میدانند و میخواهند همه چیز را از طریق حواسّ درک کنند.
متّقین نسبت به جهان غیب ایمان دارند، که برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ایمان، عشق، علاقه، تعظیم، تقدیس و ارتباط نهفته است، ولی در علم، این مسائل نیست.
پیامها:
1- ایمان، از عمل جدا نیست. در کنار ایمان به غیب، وظایف و تکالیف عملی مؤمن بازگو شده است. (یؤمنون... یقیمون... ینفقون)
2- اساسیترین اصل در جهانبینی الهی آن است که هستی، منحصر به محسوسات نیست. (یؤمنون بالغیب)
3- بعد از اصل ایمان، مهمترین اصل عملی، اقامهی نماز و انفاق است. (یؤمنون... یقیمون... ینفقون) (در جامعهی الهی که حرکت وسیر الی اللّه دارد، اضطرابها و ناهنجاریهای روحی و روانی و کمبودهای معنوی، با نماز تقویت و درمان مییابد و خلأهای اقتصادی و نابسامانیهای ناشی از آن، با انفاق پر و مرتفع میگردد.)
4- برگزاری نماز، باید دائمی باشد نه موسمی و مقطعی. (یقیمون الصلوة)**«یقیمون» فعل مضارع است و فعل مضارع دلالت بر استمرار و دوام دارد.***
5 - در انفاق نیز باید میانهرو باشیم. (ممّا رزقناهم)**«ممّا»، (مِن ما) است و یکی از معانی «مِن» بعض است. یعنی بعضی از آنچه روزی کردهایم - نه همه را - انفاق میکنند.***
6- از هرچه خداوند عطا کرده (علم، آبرو، ثروت، هنر و...) به دیگران انفاق کنیم. (ممّا رزقناهم ینفقون)**در اینگونه موارد کلمه «ما» در ادبیات عرب به معنای هر چیز است. ***امام صادق علیه السلام میفرماید: از آنچه به آنان تعلیم دادهایم در جامعه نشر میدهند.**بحار، ج 2، ص 17.***
7- انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق**«رزق»، به نعمت دائمی که برای ادامهی حیات طبق احتیاج داده میشود، اطلاق میگردد و قید تداوم و به اندازهی احتیاج، آن را از مفاهیمِ احسان، اعطاء، نصیب، اِنعام و حظّ، جدا میکند. التحقیق فی کلماتالقرآن، ج4، ص 114.*** هر کس را از حلال مقدّر میکند. (رزقناهم)
8 - با انفاق کردن مغرور نشویم. اگر باور کنیم که همه نعمتها از خداست، بهتر میتوانیم قسمتی از آنرا انفاق کنیم. (ممّا رزقناهم)