هنر شیعه از همان ابتداء كه با اسلام روبهرو شده، این بود كه نخواسته تنها به ظاهر اسلام بسنده كند و خود را بفریبد بلكه تلاش كرده حقیقت اسلام را بفهمد و خود را نجات دهد. گاهی انسانها با یك حقیقت بزرگ، آنقدر سطحی برخورد میكنند كه در واقع از آن بهرهای نمیگیرند. دغدغه انسان مگر غیر از این است كه میكوشد تا آسمانی گردد و لایق بهشت برین شود؟ و به همین جهت باید از ابزاری كه خداوند برای آسمانی و بهشتی شدن او فراهم نموده است، استفاده لازم را ببرد. سؤال این است كه ما باید چگونه به اسلام و نهضت اباعبدالله(ع) نگاه كنیم تا بهشتی شویم و روحمان، روح ملائكه برین شود؟ اگر از این نكته غافل شویم، همان بلایی را بر سر اسلام میآوریم كه خلیفه اوّل، دوّم و سوّم دانسته و ندانسته بر سر اسلام آوردند. به روانكاوی موضوع دقّت بفرمایید، ما اگر از یك نكته مهم غافل شویم دیگر از اسلام و حسین(ع) نمیتوانیم استفاده كنیم و آن اینكه، ما بناست الهی شویم و بُعد روحانیِ ما بر جنبه جسمانی ما غلبه كند، و اصلاً برای همین روی زمین آمدهایم، آمدهایم تا شایسته بهشت شویم، چه با اشك، چه با خون، چه با مناجات شبانه و چه در صحنه مبارزه و شكافتن فرق دشمن و یا شهید شدن. وقتی فقط دین مطرح است، دین میگوید: نیمه شب از خواب بیدار شو، إنشاءالله بیدار میشویم، و نیز میگوید: سینه سپر كن و سینه دشمن خدا را بشكاف كه إنشاءالله میشكافیم. عمده فراموش نكردن این نكته است كه با حاكمیّت دین بر جان و اراده و فعل ما، روحانیت و معنویّت بر ما غالب خواهد شد.
شیطان همیشه میخواهد جنبه روحانیت را از ما بگیرد. او نمیتواند دین را از ما بگیرد، فرض كنیم امشب شیطان شما را وسوسه بكند كه فردا صبح نماز نخوان، خود را خسته كرده است، چون حتماً نمازتان را میخوانید. شیطان هم این اندازه میفهمد كه اینگونه با ما حرف نزند، ولی در نماز به سراغمان میآید و انگیزه الهی را از ما میگیرد. نمازی كه انسان باید در آن حضور قلب داشته باشد، گذشته و آینده را نبیند و تنها خود را در محضر حقّ ببیند، این حسِّ حضورِ معنوی را از انسان میگیرد نه خود نماز را. سرّ این كه باید انسان در نماز فوق گذشته و آینده باشد، این است كه گذشته و آینده برای خدا حال است، خدا حضور است و حَیّ، و كسی كه از گذشته و آینده نگذشته و قلبش در حضور خدا نیست، با خدا نمیتواند ارتباط برقرار كند. وقتی شیطان حضور را میگیرد، یك مرتبه میبینید كه در نمازتان، یا غصّه دیروز را میخورید، یا به فكر فردا هستید. این جاست كه نماز از دست میرود. هنر این است كه با اهمیت دادن به جنبههای معنوی مسائل دینی، كاری بكنیم تا نمازمان بیروح نگردد و كربلا و اسلام از دستمان نرود.