تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

كربلا را مكتب محبّت به‌وجود آورد

با كمی دقت در حركات و حالات یاران امام‌حسین(ع) متوجّه می‌شویم كه محال است كربلا جز با مكتب محبّت به‌وجود آید. ای شیعیان! اگر سوسوی ضعیفی از محبّت خاندان رسول‌الله‌(ص) به قلبتان رسیده باشد، از شادی این‌كه راه درستی را می‏روید، فریاد بزنید. مكتب محبّت و مودّت، مكتبی است كه اگر كسی آن را نفهمد، نه كربلا و نه اسلام را می‏فهمد، و وای به حال كسی كه كربلا را نفهمد، دیگر هیچ چیزی ندارد.
در نیابد حال پخته، هیچ خام

پس سخن كوتاه باید والسلام

این‌كه ائمه به ما می‏فرمایند بیایید در محضر این مكتب سر بسایید و زحمت بكشید، به خاطر آن است كه به دنیای محبّت اهل‌بیت (ع) وارد شویم، ابتدا باید از خود درآییم تا آن‌ها راهمان بدهند.
گفت كه شیخی و سری، راهرو و راهبری

شیخ نِی‌ام پیش نی‌ام، امر تــو را بنده شــدم

گفت كه با بال و پری، من پر و بالت ندهم

در هوس بال و پرش بی پر و پركنده شـدم

گفت كه توشمع شدی، قبلة این جمع شدی

شمـع نی‏ام ، جمع نی‏ام، دود پراكنـده شـدم

یعنی باید به مرحله‌ای برسی كه هیچ خودی از تو در میان نباشد تا نور محبّت خانوادة عصمت و طهارت در جان تو تجلی كند.
ما نمی‏دانیم كه آیا واقعاً وارد دنیای اهل بیت شده‏ایم یا نه؟ اصلاً نمی دانیم كه در این جاده هستیم یا خیر! حالا اولش باشیم باز خوب است، آخرش بماند، اما این را می‏دانم كه اگر شهدای كربلا به مقامی رسیدند كه امام معصوم در زیارات به آن‌ها سلام می‏كند، از محبّت به اهل بیت بود. شما در آخر زیارت عاشورا سلام می‏فرستید «اَلَّذین بَذَلوُا مُهَجَهُمْ دوُنَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ‏السَّلام» به كسانی‌كه خونشان را كنار امام‌حسین(ع) ریختند: آن وقت این زیارت را امام معصوم بیان می‏كند و گریه می‏كند، امام معصوم نظر می‏كند به كسانی كه كربلا را درست كرده‏اند. عزیزان من كربلا فقط در مكتب اهل بیت ممكن است و مكتب اهل بیت، مكتبی است كه شما را آرام آرام در مرحله اول به این حقیقت می‏رساند كه امامی معصوم در عالم هست. یعنی باید معرفت خود را به كار اندازید و به این نكته برسید كه زیر این آسمان همیشه یك انسان مطلق هست كه مغز انسانیّت است و خلیفه مطلق خدا و جامع همه كمالات است و قرآن در وصفش فرموده «عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ كُلَّها» و آن امام است و در مرحله دوم جایگاه امام را در هستی بفهمیم، بفهمیم كه امام چه مقامی دارد؟ بفهمیم كه واسطة فیض یعنی‌چه؟(85) وسعت مطلق انسانیّت و انسان كامل یعنی چه؟ و در مرحله سوم، تمرین محبّت به امام را در خودمان ایجاد كنیم، این كار بسیار مشكلی است ولی خداوند دل ما را طوری ساخته است كه محبّت به امام در آن حكّ شده است. دل نداریم اگر محبّت به امام نداریم.
إن‌شاء‌الله به لطف خداوند و منّتی كه خدا بر سر ما می‏گذارد، در جاده محبّت جامع این خانواده قرار می‌گیریم آن وقت به حسین‏(ع) قسم كه معنی زندگی را خواهیم فهمید وگرنه هیچ نمی‏فهمیم:
ما چو كورانه عصــاها می‏زنیــم

لا جرم، قندیل‏ها را بشكنیــم

یعنی زیبایی عالَم به وجود امام معصومی است كه اولاً: ملاك حق و باطل است. ثانیاً: عامل جهت‌دهی محبّت انسان‌هاست، تا انسان‌ها به چیزهای دروغین دل نسپارند. لذا است كه می‌گوید:
صدهزاران گوشها گر صف زنند

جمله مشتـاقان چشـم روشننـد

یعنی جهان بشری احتیاج به انسان كاملی دارد كه عامل اصلی هدایت و جهت‌دهی زندگی انسان‌ها است.
مكتب اهل بیت، مقام دیگری است كه انسان وقتی وارد آن شد، وارد مكتب محبّت شده است، آن وقت است كه اولِ شور زندگی است و تازه متولد می‏شوید، گفت:
مُرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم

دولت عشق آمدو من دولت پاینده شدم

چیزهایی را می‏بینید كه قبلاً نمی‏دیدید. بعضی از چیزها را كه دیدنی می‏پنداشتید و ارزش نظركردن نداشت، دیگر نمی‏بینید.
با این مقدمه، اكنون روی كربلا فكر كنید، شما مثل اصحاب كربلا چقدر سراغ دارید؟ این همه تیر به سوی آن‌ها پرتاب می‏شود ولی اصلاً نگران نیستند و محكم و استوار به‌عنوان سپری كه تیرها به حضرت نخورد، جلوی اباعبداللّه(ع) می‏ایستند. آقای عمّان سامانی در كتاب خوب خود یعنی «گنجینة الاسرار» شب عاشورا را این‌گونه ترسیم می‏كند كه حضرت خیمه‏ها را به هم راه دادند و یارانشان را در آن‌جا جمع كردند، «خلوت از اغیار شد پیراسته» بعد از صحبت‌هایی كه حضرت داشتند در انتها به اصحاب می‏فرمایند:
رهـرو ما را، هــوای خانه نیـست

هركه جست ازسوختن، پروانه نیست

نیست در این راه غیر از تیر و تیغ

گـو میا هـر كس ز جـان دارد دریغ

آیا حضرت(ع) در شب عاشورا نفرمودند كه ما همه كشته می‏شویم، پس بروید؟ بحمداللّه قبلاً این نكته را اشاره كردیم كه آری حضرت فرمودند ولی هیچ كس هم نرفت، چون فهمیدند كه این مردن، یك مردن خاص است كه نباید از دست داد، ببینید آن صحابه آن قدر تیر خورده است كه پس از اتمام نماز حضرت، بر زمین می‏افتد و وقتی حضرت سر ایشان را بر زانوی خود می‏گذارند او می‏گوید «اَوَفَّیْتُ یا اَبا عَبْدِاللَّهِ» آیا من به شما وفا كردم؟
خنك آن قمار بازی كه بباخت هر چه بودش

و نماند هیچش الاّ، هــوس قمار دیگر

آری كسی كه وارد مكتب محبّت شد:
نی خدا را امتحانی می‏كند

نی دَرِ سود و زیانی می‏زند

یك مقدار روی این‏ها فكر كنید، لااقل كربلا را طوری ببینیم كه برای ما ابهام نداشته باشد كه این چه مكتبی است كه آدم می‏ایستد جلوی رهبرش تا رهبرش كشته نشود و بعد هم خود را بدهكار بداند و بگوید ای اباعبدالله آیا وفا كردم؟!! مگر تو دنبال چه بودی ؟می‏گوید دنبال این بودم كه خودم را به اباعبدالله ببازم! حالا می‏خواهم ببینم كه باختم یا خیر؟.... چرا این‌گونه است؟ مگر این بزرگان، اصحاب كربلا - روُحی‏ فِداهُمْ - چه چیزی به دست آورده‏اند كه این‌گونه عمل می‏كنند؟ و این‌گونه در مرگ سبقت می‏گیرند؟ هر كدام از اصحاب كه بلند مرتبه‏ترند، عاشق پیشه‏ترند. نمونه آن حضرت‌اباالفضل(ع) كه برای ما بسیار بزرگ و با ارزش است به طوری كه آن جا كه دست حضرت بر زمین افتاده است برای ما یك مقام است، یعنی شما از طریق ارادت به این دست، درِ غیب به قلبتان باز می‏شود، خوب كربلا این طوری است كه هر قدر انسان بزرگ‌تر باشد در آن صحنه عاشق پیشه‏تر است، چون جای عشق ورزیدن است. من ابداً نمی‏خواهم بگویم كه من و شما می‏توانیم كربلا بسازیم، از خدا بخواهید بتوانیم به كربلا ارادت بورزیم تا ان‌شاءالله وارد مكتب محبّت شویم، مكتب محبّت، مكتب جامعیّت است یعنی:‏
عقل‏گویدشش‏جهت حدّ است ودیگر راه نیست

عشق گویـد راه هست و رفتــه‏ایم ما بارهــا

شما تا در مقام عقل قرار گرفته‏اید می‏گویید كه شش جهت بیشتر نداریم. حق هم دارید و درست هم می‏گویید، چون در ساحت عقل، جهت هفتمی در عالم وجود ندارد. حالا از شما می‏پرسم كه محبّت چند جهتی است؟ اصلاً محبّت جهت دارد؟ محبّت، تو را از جهت‏ها خارج می‏كند. نگاه به مكتب محبّت، نگاه ورود به جامعیّت است. از خداوند این محبّت را بخواهید، ممكن است كه این محبّت را نفهمیم ولی باید از خدا بخواهیم چراكه خداوند در قرآن عزیزش این راه را در برابر ما قرار داده است كه اگر خواستی مزد رسالت پیامبر من را بدهی باید اهل بیت او را دوست داشته باشی، فرمود: «قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ عَلَیه اَجْرَاً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی‌الْقُربی»(86) پس تو حق داری كه این دوست داشتن را طلب كنی، با ورود به این مكتب از تمام معصیت‏ها و ضعف‏ها و نگرانی‏ها و یأس‏ها و خطوراتِ ذهنی مزاحم و سرگردانی‌ها، آزاد می‏شویم. داشتن این مصیبت ها و در آن غوطه ورشدن به این دلیل است كه ما هنوز بیرون دبستان محبّت اهل بیت ایستاده‏ایم. شما نگاه كنید به افرادی كه وارد دنیای محبّت اهل بیت شده‏اند، آیا مسائل زندگی گرفتارشان كرده است؟ این آدم ها هم مثل ما زندگی می‏كنند اما گرفتار زندگی نیستند گرفتار محبّت به این خاندان با كرامت هستند و زندگی هم می‏كنند. عكس این موضوع بد است كه آدم هیچ محبّتی به این خانواده نداشته باشد و عجیب هم گرفتار زندگی می‏شود، این گرفتاری است، این بی‏رمقی است. در روایت داریم كه «اِنَّ لِلْحُسَیْنِ مَحَبَّةٌ مَكْنُونَةٌ فی قُلُوبِ‌ الْمُومِنینَ»، یعنی؛ در قلب‌های مؤمنین نسبت به حسین(ع) محبّتی عمیق و ریشه‌دار وجود دارد.