یزید خواست جنگی را كه جنگ حق و باطل بود به جنگ قبیلگی تبدیل كند، و اساساً اسلام را شعار حزب مخالف بنیامیّه یعنی شعار بنیهاشم نشان دهد، و نه یك دین بزرگی كه پیامبر اسلام(ص) از طرف خدا آورده است. او با عصا به دندانهای حسین(ع) میزد و این شعر را میخواند كه: «كاش بزرگان من كه در جنگ بدر حاضر شدند و گزند تیرهای قبیله خزرج را دیدند امروز در چنین مجلسی حاضر بودند و شادمانی میكردند و میگفتند یزید دستت درد نكند، به آل علی پاداش روز بدر را دادیم و انتقام خود را از آنها گرفتیم».(61) گویا اصلاً اسلامی و پیامبری و قرآنی در میان نبوده است.